وی در رابطه با ویژگیهای اخلاقی امام محمدباقر(ع) به کلامی از جابر با این مضمون که «امام محمدباقر(ع) آیینه تمامنمای رسول اکرم(ص) است»، اشاره کرد و افزود: امام باقر(ع) در عبادت و یاد خدا همچون پدرش امام سجاد(ع) بود. خادم امام باقر(ع) نقل میکند: با امام(ع) عازم حج شدیم. هنگامی که امام(ع) داخل مسجدالحرام شد نگاهی به خانه خدا کرد و گریست چندانکه صدایش به گریه بلند شد. سپس به طواف پرداخت و نزد مقام به نماز ایستاد. (در سجده به اندازهای گریسته بود که) چون سر از سجده برداشت جای سجدهاش تر شده بود.
این کارشناس مذهبی به تلاش امام محمدباقر(ع) برای امرار معاش اشاره کرد و ادامه داد: امام باقر(ع) با داشتن عائله سنگین، و برخورداری از زندگی ساده و متوسط در بذل و بخشش از همگان پیشتازتر بود تا جایی که امام صادق(ع) میفرماید: «ثروت پدرم از تمام خاندانش کمتر و مخارجش از همه افزونتر بود؛ با این حال هر جمعه یک دینار صدقه میداد». همچنین حسن بن کثیر میگوید: از نیازمندی خود و بیتوجهی دوستانم، به امام باقر(ع) شکوه نمودم. امام(ع) فرمود: «بد برادری است آنکه در زمان بینیازیات تو را مراعات کند ولی در هنگامه فقر و تهیدستی با تو قطع رابطه نماید». سپس به غلام خود دستور داد کیسهای که حاوی 700 درهم بود آورد و به ابنکثیر داد و فرمود: این مبلغ را مصرف کن و هنگامی که به پایان رسید مرا در جریان بگذار.
وی با بیان اینکه روش امام باقر(ع) این بود که هرگاه برادرانش به منزل وی میرفتند، تا به آنان طعام و لباس نیکو و مبلغی پول نمیداد، نمیگذاشت خانهاش را ترک کنند، به بردباری امام اشاره کرد و افزود: مردی نصرانی خطاب به امام باقر(ع) گفت: تو بقر هستی. امام(ع) با ملایمت و خونسردی فرمود: من باقر هستم. مرد (که همچنان بر اسائه ادب مصر بود) گفت: تو پسر زنی آشپز هستی. امام(ع) بار دیگر با ملایمت و نرمی به وی فرمود: آشپزی حرفه او بود (و این ننگ نیست). نصرانی همچنان به گفتار ناهنجار خود ادامه داد و مادر امام(ع) را به نسبتی ناروا متهم ساخت. امام(ع) با ملاطفت به وی فرمود: اگر راست می گویی، خدا او را بیامرزد وگرنه خدا تو را بیامرزد. مرد نصرانی از دیدن این برخورد امام(ع) به اشتباه خود پی برد و اسلام آورد.
این کارشناس مذهبی صبر و شکیبایی را یکی دیگر از ویژگیهای بارز امام باقر(ع) دانست و اظهار کرد: گروهی نزد امام باقر(ع) رفتند. در همان هنگام یکی از فرزندان آن حضرت مریض بود و آثار حزن و اندوه در سیمای مبارک امام(ع) نمودار بود ولی چیزی نمیگفت. مهمانان از دیدن این حالت، با یکدیگر به گفتوگو پرداختند و از نگرانی شدید امام(ع) درباره فرزندش، سخن گفتند. مدتی نگذشت که کودک فوت کرد و صدای گریه از درون خانه بلند شد.در این هنگام امام(ع) با چهرهای گشاده از اتاق بیرون آمد.هنگامی که آنان از علت پدید آمدن آن حالت غیر منتظره از امام(ع) پرسیدند، فرمود: «ما دوست داریم نسبت به کسی که مورد علاقه ماست در عافیت و سلامت باشیم ولی چون فرمان خدا رسد آنچه او دوست میدارد، تسلیم هستیم».
امیری به تلاشهای امام محمدباقر(ع) برای تقویت روحیه قرآنگرایی در میان اهل دانش و جامعه اسلامی اشاره کرد و گفت: پس از رحلت نبی مکرم اسلام(ص) قرآن، بهعنوان منبع اصلى شناخت مسائل عقیدتى، عبادى و سیاسى، در جامعه اسلامى باقى ماند، اما از آنجا که این منبع ژرف نیاز به مفسرانى آشنا با پیام وحى داشت و دستهاى سیاست، این مفسران واقعى(اهلبیت(ع)) را در جامعه منزوى ساخته بود، با گذشت زمان، نیازهاى اعتقادى و پرسشهاى عبادى و مسائل مستحدث یکى پس از دیگرى رخ نمود و کسانى که در جامعه بهعنوان عالم و محدث شناخته مىشدند، ناگزیر باید جوابى را براى هر پرسش و مسئله تدارک مىدیدند.
وی ادامه داد: عدم احاطه کامل آنان بر مجموعه معارف قرآنى از یکسو و عدم آشنایى آنان با فرهنگ ویژه وحى از سوى دیگر، سبب گردید تا با قیاس و توجیهگرى و استحسان و تکیه بر آراى شخصى و گاه احادیث بىریشه و اقوال بىاساس، عقیدهاى را ابراز کرده و یا فتوایى دهند، بنابراین، یکى از راههاى اساسى مبارزه با این مشکل، بازگرداندن مردم به قرآن و هشدار دادن آنان نسبت به آراى ساختگى و غیر مستند به وحى بود.
این کارشناس مذهبی اضافه کرد: امام محمدباقر(ع) در این راستا مىفرمود: «هر گاه من حدیث و سخنى براى شما گفتم، ریشه و مستند قرآنى آن را از من جویا شوید». سپس آن حضرت در برخى سخنانش فرمود: «پیامبر اکرم(ص) از قیل و قال (بگو مگو و مشاجره) و هدر دادن و تباه ساختن اموال و پرس و جوى زیاد، نهى کرده است» به آن حضرت گفته شد: این مطالب در کجاى قرآن آمده است؟ امام فرمود: «در قرآن آمده است». «لا خیر فى کثیر من نجواهم الا من امر بصدقه أو معروف أو اصلاح بین الناس» این آیه دلالت مىکند که بیشتر سخنان نجوایى و به درازا کشیده فاقد ارزش است، مگر سخنى که در آن امر به انفاق یا کار نیک و یا اصلاح میان مردم باشد و «وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيَامًا» از این آیه استفاده مىشود که اموال را نباید در معرض نابودى و تباهى قرار داد. «لاَ تَسْأَلُواْ عَنْ أَشْيَاء إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ» و این آیه مىنمایاند که هر سؤالى شایسته، مفید و مثبت نیست و چهبسا پرسشهایى که به ناراحتى و نگرانى خود انسان بینجامد.
وی افزود: امام باقر(ع) با این شیوه، درصدد بود تا روحیه قرآنگرایى را در میان اهل دانش و جامعه اسلامى تقویت نماید و از این طریق انحراف بینشهاى سطحى و عالم نمایان خود محور را به مردم یادآور شود.
این کارشناس مذهبی در رابطه با مقام علمی امام باقر(ع) و تربیت شاگردان، اظهار کرد: امام باقر(ع) در دوران امامت خویش، با وجود شرایط نامساعدی که بر عرصه فرهنگ اسلامی سایه افکنده بود، نهضتی بزرگ را در زمینه علوم و معارف اسلامی طراحی کرد. تا جایی که این جنبش دامنهدار به بنیانگذاری و تأسیس یک دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی انجامید که پویایی و عظمت آن در دوران امام صادق(ع)، به اوج خود رسید.
امیری افزود: امام با برقراری حوزه درس، با کجاندیشیها مبارزه کرد و درصدد زدودن چالشهای علمی، تحکیم مبانی معارف و اصول ناب اسلامی با تکیه بر آیات رهنمونگر قرآن برآمد و ابواب فقهی و اعتقادی را از دیدگاه قرآن بررسی کرد و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمی پرداخت، به گونهای که دانشمندی چون «جابر بن یزید جُعفی» هرگاه میخواست سخنی در باب علم به میان آورد میگفت: «جانشین خدا و میراثدار دانش پیامبران محمد بن علی(ع) برایم اینگونه گفت» و بهدلیل ناچیز دیدن موقعیت علمی خود در برابر جایگاه امام(ع)، از خود نظری به میان نمیآورد.
وی ادامه داد: از شاگردانی که در مکتب امام باقر(ع) پرورش یافتند میتوان از ابان بن تَغلِب، زراره، محمد بن مسلم ثقفی نام برد.
این کارشناس مذهبی در رابطه با چگونگی هویتبخشی امام باقر(ع) به فرهنگ شیعه، گفت: فعالیت امام محمدباقر(ع) در برههای آغاز شد که جامعه آن روز بیش از هر زمان دیگر چالشهای عمیق عقیدتی و فقهی میان فرقههای اسلامی را یکی پس از دیگری تجربه میکرد. با حضور امام باقر(ع) در این عرصه، گام مهم و بسزایی در راستای تبیین آرای شیعیان برداشته شد و جنبش تحسینبرانگیزی در میان دانشمندان شیعی پدید آمد که در اندک زمانی پس از آن توانست تفکرات خطرناک فرقههایی چون مرجئه، جبریه، قدریه، غلات را تا حد قابل توجهی منزوی سازد.
وی با اشاره به اینکه میزان اهتمام امام باقر(ع) به تقیه چنان بود که میفرمود: «تقیه دین من و دین پدران من است، کسی که تقیه ندارد ایمان ندارد»، گفت: امام محمدباقر(ع) ۵۷ سال از عمر مبارکش گذشته بود، بنا بر مشهور در هفتم ماه ذیالحجه سال ۱۱۴ هجرى در عصر خلافت هشام بن عبدالملک دیده از جهان فرو بست و در قبرستان بقیع در کنار پدرش امام سجاد(ع) و عمویش امام حسنمجتبی(ع) دفن شد.
انتهای پیام