وی بیان کرد: در آن زمان گروه و هیئت نمایندگی از منطقه مسیحی نشین جنوب از منطقه نجران که همان کاتولیکها و هیئت کاتولیکی بودند، به نزد پیامبر(ص) رفتند و وارد مذاکره با پیامبر(ص) شدند. مذاکرات نتیجهای نداد و پیامبر(ص) مذاکرات را نپذیرفتند و در نهایت رسول خدا فرمودند که حال اگر این چنین است بیاید فردا در این منطقه مدینه بنشینیم تا حق و باطلی ما توسط خداوند مشخص گردد، ما بر شما نفرین میکنیم شما بر ما نفرین کنید و طی آن هر کدام از ما اگر به باطل میگوید از میان برود و نابود بشود. تاکنون پیامبر اکرم(ص) در عمر خود چنین کاری را نکرده بودند و این واقعه برای اصحاب پیامبر(ص) بسیار حساس بود، زیرا افرادی که قدرت و صلابت ایمان در وجودشان نهادینه نبود، با چنین پیشنهادی از سمت پیامبر کمی تکان خوردند و نگران شدند.
انصاری ادامه داد: در همان شب قبل از وعده، از جانب خداوند ندا آمد و خداوند در آیه 61 سوره «آل عمران» فرمودند: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ؛ پس هرکس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.» حال در چنین شرایطی مسلمانان نگران هستند و صبح ۲۴ ذیالحجه در مدینه همه چشمها به حضرت محمد(ص) خیره دوخته شده است که چه اتفاقی میافتد. برای مسلمانان خیلی عجیب بود که خداوند دستور داده بودند که با خانواده و عزیزان خود در چنین روزی شرکت کنند تا حق و باطل مشخص گردد؛ اما بازهم بسیار آشفته بودند و از نتیجه اتفاق، دلهره داشتند.
صاحب تفسیر مشکاة گفت: هنگامی که آفتاب تابید و اشراق خورشید فضای مدینةالنبی را روشن کرد مسلمانان دیدند که شمس تابناک نبوت از درب خانه رسالت برون میآید و در آغوش پیامبر آقازادهای است و در دست پیامبر دیگر آقازادهای قرار دارد که این دو را رسول خدا همراه خود کرده است. در آغوش، سیدالشهداء حسین ابن علی(ع) و در دست پیامبر حسن ابن مجتبی(ع) حضور داشتند. مسلمانان در چنین شرایطی منتظر بودند که متوجه شوند کدام همسر پیامبر(ص) همراه ایشان میآید، اما دیدند که همراه پیامبر(ص) کسی نیست. جز حضرت فاطمه صدیقه(س) و در پشت سر آنها نگاه کردند و دیدند وجود نازنین امیرالمؤمنین(ع) در پس سر تمام اینها در حال حرکت هستند. لذا مسلمانان متوجه شدند که پیامبر(ص) در مرحله اول آیه نازل شده را تفسیر عملی و عینی کردند و خانواده خود را برای این مباهله فرا خواندهاند.
وی افزود: در چنین شرایطی پیامبر(ص) و اهل بیت به محل مشخص شده رفتند و به همراه نصارای نجران در آنجا نشستند و به اهل بیت فرمودند که وقتی من دعا کردم شما آمین بگویید؛ تا این جمله را گفتند و دستها بالا آمد این بزرگ مسیحیان خودش را به شتاب رساند و به یارانش گفت به خدا قسم چهرههایی را میبینم که اگر آنها سرشان را به سمت آسمان بلند کنند و لب باز کنند، یقینناً یک نفر از ما بر روی زمین باقی نمیماند، بنابراین زود بیایید بنشینید مذاکره کنید. لذا آنها به نزد نبی مکرم اسلام رفتند و گفتند آقا ما با شما مصالحه میکنیم. بنابراین مصالحه و آن قواعدی که در کار مصالحه بود بین پیامبر(ص) و بین نصارای نجران انجام شد و این واقعه تاریخی از درخشانترین وقایع تاریخ اسلام به عنوان یوم المباهله و روز مباهله باقی مانده است.
انتهای پیام