صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۳۰۵۵۳
تاریخ انتشار : ۱۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۰:۲۱
یک چله اشک/ 26

آیت‌‎الله‌ بهجت قبل از مقام مرجعیت و پیش از آنکه به عرفان و زهد شهره شود، دلداده و شیدای اهل‌ بیت عصمت و طهارت(ع) و به ویژه حضرت سیدالشهدا(ع) بود و این دلدادگی گاه بر زبانش جاری می‌شد و ما اکنون چله نشین غم حسین(ع) به مدد کلام آن مرد خدا هستیم.

به گزارش ایکنا، کتاب «رحمت واسعه» مجموعه بیانات آیت‌الله محمدتقی بهجت درباره خصائص رحمت واسعه خدا، حضرت سیدالشهدا(ع) است که در مجالس درس و محافل دیگر مطرح کرده‌اند و در آن به مباحث مختلف درباره اهمیت زیارت، اشک و اقامه عزا برای امام حسین(ع) پرداخته شده است.

آنچه در «یک چله اشک» می‌خوانید منتخبی از مطالب کتاب رحمت واسعه است که در چهل روز تقدیم می‌شود؛

 

در مدرسه شیرازی سامرا که بغدادی‌ها و اهالی کاظمین در سوم رجب روضه داشتند، واعظی پیرمرد که سیدی لاغراندام، بلندبالا و مورد احترام فراوان بود به منبر می‌رفت. واقعا منبری بود، تمام منبر او روایت بود. بنده نه قبل از او و نه بعد از او، مانند او را ندیده‌ام، از اول تا آخر سخنرانی‌اش، کلمه‌ای غیر از روایت در منبر نگفت و خیلی تحفظ و و مواظبت داشت که از روایت تعدی نکند. 

هرگاه روایتی مشکل می‌‌خواند بلافاصله با روایتی دیگر، آن را توضیح و شرح می‌داد و معنای روایت را نیز با روایت بیان می‌کرد. نوعا هم به تناسب، روایات کوتاه و قصار می‌خواند. واقعاً کمال است که انسان یک ساعت صحبت کند و از خود هیچ نگوید و الان تعجب می‌کنم که او مصیبت را چگونه خواند؟

بله عکسش را هم دیده‌ایم که در منبری حتی یک روایت هم نبود، جز اینکه آمریکا چنین و شوروی چنین. ما هنوز خوابیم، چطور نعمت‌هایی را که در اختیار داشتیم به واسطه ناسپاسی و کفران از دست دادیم مگر اینکه از اروپا برای ما خبر بیاید که آنچه در خانه دارید، گنج است.

انتهای پیام