در عین حال چند ملاحظه طلبگی را از این باب که «گاه باشد که کودکی نادان/ به غلط بر هدف زند تیری» بیان میکنم:
یک: طبیعتاً انتظار این را نداریم که عمق طرح و ارائه چنین مباحثی به عمق مباحث استخواندار و سنتی فقه در موضوعات بیع و طهارت و نجاست و صوم و صلاة باشد. اما این انتظار را داریم که اساتید دغدغهمندی که از سر تکلیف و با اعتقاد به غنایی مبانی و منابع و اصول فقه شیعی به این مباحث ورود کردهاند،
اولاً، در موضوعشناسی دقت کامل داشته باشند، و به صورت عمیق و دقیق با موضوعات مورد بحث آشنا شوند.
ثانیاً، به هیچ وجه از روششناسی اجتهادی مرسوم و متعارف، در ارائه این مباحث عدول نکنند؛
دو: معتقدم برای آنکه حوزه علمیه قم بتواند نگاه جامع و همهجانبه اسلام را به مسائل اجتماعی و نوپدید عرضه کند، در کنار مباحث فقهی ناظر به این موضوعات، باید مباحث اخلاقی و الهیاتی (فلسفی) آنها را نیز با قوت دنبال کند. یعنی مباحثی مثل «اخلاق اجتماعی»، «اخلاق اداری»، «اخلاق امنیت»، «اخلاق پزشکی»، «اخلاق حکمرانی»، «اخلاق خانواده»، «اخلاق رسانه»، «اخلاق روابط بینالملل» و ... همچنین «فلسفه اجتماعی»، «فلسفه مدیریت»، «فلسفه امنیت»، «فلسفه خانواده»، «فلسفه رسانه»، «فلسفه حقوق»، «فلسفه عدالت»، «فلسفه محیط زیست»، «فلسفه ورزش» و ... را به طور جد در دستور آموزش و پژوهش خود قرار دهد.
سه: طرح این مباحث هرگز نباید محدود به حوزه علمیه قم شود؛ طلاب حاضر در شهرستانها و سایر حوزههای علمیه کشور نیز به شدت به چنین مباحثی نیازمندند. طلاب و حوزههای شهرستانها، ویترین و پیشانی حوزه علمیه قم و نماینده علم و پژوهش و اخلاق حوزه علمیه قم هستند، باید از حیث علمی و پژوهشی و تبلیغی دائماً تغذیه شوند.
چهار: برای عمیقتر شدن این موضوعات و مباحث، بسیار مناسب است که مدیریت حوزه، تدبیری به کار گیرد که با محوریت اساتید مربوطه، متخصصان دانشگاهی ایران و بلکه جهان، نیز امکان حضور در جلسات درس حوزویان را داشته باشند و جدیدترین مباحث ناظر به موضوعات مربوطه را در حضور اساتید حوزه، با طلاب علوم دینی در میان بگذارند. با این تدبیر، هم اساتید دانشگاه با دغدغههای اسلامی حوزویان آشناتر میشوند و هم اساتید و طلاب حوزههای علمیه، بهتر و بیشتر عمق مباحث موجود درباره موضوعات مورد بحث خود را آگاه میشوند.
پنج: مدیریت حوزه علمیه باید تدبیری به کارگیرد که چنین مباحثی به «فناوریهای نرم و فرهنگی» تبدیل شوند. زیرا تا آموزشها و پژوهشهای اجتهادی نتوانند کاربرد و کاربست خود را در مسائل اجتماعی و مبتلابه مردم نشان دهند، جامعه هدف این مباحث و ذینفعان و مخاطبان، طعم شیرین چنین مباحثی را به صورتی ملموس نخواهند چشید؛ در نتیجه امیدی به ماندگاری و استمرار چنین مباحثی هم نخواهد بود. به تعبیر دیگر، باید امتداد فناورانه این مباحث اجتهادی را هم مورد توجه قرار داد.
انتهای پیام