وی افزود: مرضیه حدیدچی به هیچ مسئلهای سطحی نگاه نمیکرد، گوش شنوا و چشم بینا و دست و پای توانا از عنایات الهی است تا بهوسیله آن خودمان را وقف انقلاب کنیم و سعی کنیم شبیه مرضیه حدیدچی شویم.
دباغ گفت: ما یک پسر و هفت دختر هستیم. پدر و مادر ما در سال ۱۳۳۳ در همدان ازدواج کردند و بعد از پنج روز بهدلیل کار پدر به تهران رفتند، من فرزند اول خانواده متولد ۱۳۳۵ هستم، آخرین فرزند خانواده ما انسیه نیز در سال ۱۳۴۸ به دنیا آمد، دو خواهر و برادر من در زمان دستگیری مادرم سه و پنج ساله بودند، ما در خانهای بزرگ شدیم که سرپرست آن مردی بود که در شهرستان کار میکرد و ماهی یک بار طی سه تا چهار روز به منزل سر میزد و مادرم نیز مشغول فعالیتهای انقلابی بود.
وی ادامه داد: روح پرسشگری، پرواز برای دانستن و بلندپروازی از ویژگیهای مادرم بود که موجب شد با این ویژگیها این مسیر را به سرعت بپیماید. پدرم وقتی این عطش را در مادرم میبیند امکانات را برایش فراهم میکند. سیدمرتضی کمالی، امام جماعت مسجد در شکلگیری روحیه مبارزاتی و انقلابی مادرم نقش بسزایی داشت، آیتالله خوانساری، شهید آیتالله سعیدی و شهید صالحی نیز از اساتید تأثیرگذار بر مادرم بودند. پس از آن نیز مادرم برای تربیت شاگردان در استان همدان و در شهرستانهای مختلف برای برپایی کلاسها حضور پیدا میکرد.
دباغ با اشاره به خاطره دستگیری مادرش توسط ساواک یادآور شد: خانه ما قدیمی و حدود ۱۲۰ متر بود، وقتی ساواک به منزل آمد که مادرم را دستگیر کند من در را باز کردم، آن مأمور پایش را لای در گذاشت و ناگهان به منزل هجوم آوردند، موقعیتهای پراکنده غیرآپارتمانی منزل ما موجب شد طی آن یک هفته که ساواک مهمان ناخوانده منزل ما بود از این محلها برای از بین بردن برخی مدارک استفاده کنیم.
دختر مرضیه دباغ بیان کرد: خانم دباغ از آغاز برای تربیت فرزندانش برنامه داشت، وقتی او این راه را برای زندگی انتخاب کرد فرزندانش را هم اینگونه تربیت کرد که مبادا در زندگی کم بیاورند. او ماهی یک بار جلسه در مورد مسائل فرهنگی، دینی و سیاسی برگزار میکرد و ما به گفت و شنود با مادر میپرداختیم.
وی ادامه داد: از آنجا که گوشه گوشه منزل ما آغشته به تربیت مادر بود وقتی که حضور نداشت یا در بازداشت بود چیزی به هم نمیریخت، هر یک از ما وظیفه خود را انجام میداد اما مسئولیت بیشتر بر عهده من که فرزند اول بودم قرار میگرفت. وقتی مادرم نبود انگار حضور داشت، در نبود پدر و مادر ما از اینرو که مبادا کاری کنیم ناراحت شوند خیلی مراقب خود بودیم، چراکه سطح توقعات آنها از خود را میدانستیم.
دباغ با اشاره به کتب مختلفی که در مورد مادرش در همدان به رشته تحریر در آمده است، اظهار کرد: آخرين کتاب با عنوان «مادر انقلاب» به قلم مونا اسکندری نوشته شده است. همه ما نیازمند بازخوانی شعارهای اولیه انقلاب هستیم و این در صورتی بهدست میآید که دانایی و تواناییهای خود را بالا ببریم.
یادآور میشود، همزمان با برگزاری کنگره سراسری خانم دباغ که در همدان برگزار میشود بیش از ۲۰ نقطه خاطرهانگیز این بانو در سطح کشور برای نصب المان شناسایی شده است، از اینرو در روزهای آینده المانهایی در نقاط مختلف شهر نصب خواهد شد. در این مراسم نیز از سه المان نصب شده در سه نقطه مختلف شهر رونمایی شد.
اکرم یوسفی پارسا
انتهای پیام