صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۵۰۳۶۸
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۲
جانِ کلام

در این بیت، خواجه حکمتی دیگر را طرح می‌کند. می‌گوید: هنگام تنگدستی، در عیش کوش و مستی. فضای این حرف خیامی است. تو گویی، روح خیام به پوست حافظ رفته است. می‌گوید به هنگام فقر، ماتم نگیر و عزاداری نکن، بلکه در عیش کوش و مستی، در جایی ننشین و غصّه نداشتن نخور، بلکه تا جایی که می‌توانی خوشی پیشه کن: کاین کیمیای هستی، قارون کند گدا را. اگر بتوانی فرصت‌ها را غنیمت بدانی، به گذشته فکر نکنی و از آینده هم نترسی و در «آن» زندگی کنی، صاحب کیمیای هستی خواهی شد. هستی یعنی همین! نه گذشته وجود دارد، نه آینده. هستی، همان «آن» است و این کیمیای هستی است که گدا را قارون می‌کند. [حافظ معنوی (غزلیات حافظ شیرازی به روایت دکتر دینانی) نوشته کریم فیضی، جلد ۱، صفحه ۳۱۵]

دریافت طرح در اندازه اصلی

 

 

طرح از نیلوفر قاسمی

انتهای پیام