یکی از نکات برجسته در اندیشه اخلاقی شیخ مفید، تأکید بر استفاده از عقل در مسائل اخلاقی است. او معتقد است عقل یکی از منابع اساسی شناخت محسوب میشود و انسان باید از آن برای فهم بهتر تعالیم دینی و اخلاقی بهره بگیرد. از نظر شیخ مفید، عقل میتواند همچون راهنمایی برای تمایز بین خیر و شر و همچنین درک صحیح از اصول و مبانی اخلاقی عمل کند.
از منظر متکلمان اسلامی و شیخ مفید، انسان دارای ساحت مهمی به نام روح است؛ بنابراین معیارهای اخلاقی در ارزشهای جسمی خلاصه نمیشود و پرورش اخلاقی انسان صرفاً به معنای تنظیم رفتارهای ظاهری او نخواهد بود، بلکه برای تنظیم نظام جامع و سعادتبخش اخلاقی که ضامن رشد و تعالی انسان در ابعاد فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی باشد، توجه به بعد اصیل انسان، یعنی روح و ویژگیهای منبعث از آن ضروری است.
شیخ مفید اضطرار به سوی فعل بهوسیله قهر و غلبه را مردود میداند و انسان را در حقیقت فاعل افعال خود تلقی میکند؛ اگرچه بر این باور است که با توجه به فراهم شدن قدرت و امکانات انجام فعل از سوی خدا، نمیتوان نقش مؤثر خداوند را در افعال بندگان نادیده گرفت.
شیخ مفید نه نظریه جبر محض را صحیح میداند و نه نظریه تفویض و اختیار محض را، بلکه نظریه صحیح در این زمینه را همان نظریه امر بین الأمرین میداند که از جانب علم صحیح و خالص اهل بیت(ع) به ما رسیده است. از منظر شیخ، نظریه أمر بین الأمرین به این معناست که خدای تعالی مردم را بر انجام افعال خود قادر و توانا کرد و آنها را در انجام اعمال خویش قدرت بخشید؛ ولی در عین حال حدود، مرزها و چارچوبهایی برای ایشان در انجام اعمال قرار داد و آنان را بهوسیله تشویق یا تهدید به اعمال نیک امر و از اعمال زشت نهی کرد؛ پس اینکه خداوند مردم را بر انجام اعمال متمکن کرد، به معنای نفی جبر مطلق است؛ چنانکه امر و نهی او از بعضی اعمال نیز به آن معناست که تفویض مطلقی هم در کار نیست. از آنجا که امروزه موضوع جبر و اختیار در قالب موجبیت اخلاقی مطرح میشود که در برابر آزادی اخلاقی قرار دارد، واکاوی این نظریه میتواند لوازم و نتایجی را در حوزههای گوناگون اخلاقی همچون مسئولیت اخلاقی، تکلیف و نسبت اراده انسان با اراده خدا تبیین کند.
شیخ مفید بر اهمیت عدالت در تمامی ابعاد زندگی تأکید دارد. او عدالت را به معنای قرارگرفتن هر چیز در جای خود و دادن حق به ذیحق تعریف میکند. از نظر او، عدالت نه تنها در روابط بینفردی، بلکه در تمامی جنبههای اجتماعی و حکومتی نیز باید رعایت شود. او بر این باور است که عدالت یکی از شروط اساسی برای دستیابی به زندگی اخلاقی و سعادت بشر محسوب میشود.
یکی دیگر از مباحث کلیدی در اخلاق از منظر شیخ مفید، توجه به نیت و قصد افراد در انجام اعمال است. او معتقد است ارزش اخلاقی یک عمل به نیت آن بستگی دارد و بدون نیت خالص، حتی بهترین اعمال نیز بیارزش خواهند بود. او همچون دیدگاه برخی اندیشمندان رفتارگرا، عمل اخلاقی را منحصراً ناظر به نتایج آن تعریف نمیکند و همراه نتایج و خصوصیات دیگری، همچون توازن و اعتدال برای اخلاقی بودن یک امر مطرح میکند.
شیخ مفید که منشأ دیدگاههای او را باید در آیات و روایات جستوجو کرد، انسان را صرفاً جسم و ماده نمیداند، بلکه او را موجودی دوساحتی تلقی میکند؛ بنابراین طبق این دیدگاه ارزشگذاری اخلاقی منحصر در افعال ظاهری انسان نیست و در نظام اخلاقی اسلام، بر باطن و نیت در استحقاق جزا و پاداش تأکید وافری شده است. این تأکید بر نیت نشاندهنده اهمیت انگیزههای درونی در رفتارهای اخلاقی است.
شیخ مفید بر مسئولیت فردی تأکید وافر دارد و معتقد است که هر فرد باید در قبال اعمال و رفتارهای خود پاسخگو باشد. او این مسئولیت را یکی از ارکان اصلی اخلاق میداند و بر اهمیت خودآگاهی و تقوا در زندگی اخلاقی تأکید میکند؛ همچنین بر این باور است که افراد باید در قبال جامعه و دیگران نیز مسئولیتپذیر باشند و رفتارهای خود را براساس مصلحت عمومی تنظیم کنند.
شیخ مفید در کنار اصول عقلانی و فلسفی، به تعالیم دینی نیز اهمیت زیادی میدهد. او معتقد است آموزههای دینی میتوانند راهنمایی برای زندگی اخلاقی باشند و افراد باید تلاش کنند تا از این تعالیم برای بهبود رفتارهای خود بهره ببرند. این فقیه و متکلم شیعه بر این باور است که ترکیب تعالیم دینی و اصول عقلانی میتواند به دستیابی به نوعی نظام اخلاقی جامع و کامل کمک کند.
دیدگاههای اخلاقی شیخ مفید نشاندهنده اهتمام او برای ایجاد نظامی اخلاقی است که براساس عقلانیت، عدالت، نیت خالص و مسئولیتپذیری فردی و اجتماعی بنا شده باشد. او با ترکیب این اصول و تعالیم دینی، به دنبال ارائه راهنمایی جامع برای زندگی اخلاقی و دستیابی به سعادت بشری بوده است.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام