شیخ صدوق در کتاب امالی از امام صادق(ع) نقل میکند که آن حضرت فرمود: در هنگام ولادت حضرت فاطمه(س)، حضرت خديجه(س) شخصی را به نزد زنان قريش فرستاد و از آنها خواست تا به خانه او بيايند و در هنگام وضع حمل به او کمک کنند، اما زنان مکه برای خديجه(س) پيغام دادند که تو به سخنان ما گوش نکردی و با يتيم ابیطالب ازدواج کردی، بنابراین ما به کمک تو نخواهيم آمد.
حضرت خديجه(س) از اين پيغام غمگين شد و در حال اندوه بهسر میبرد که ناگهان چهار زن گندمگون بلندقامت را مشاهده کرد که بر وی وارد شدند که خديجه از ديدن ايشان نگران شد، اما يکی از آن چهار زن به سخن آمد و گفت: ای خديجه نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستيم. من سارهام، اين آسيه همسر فرعون است که همدم تو در بهشت خواهد بود. آن ديگری مريم دختر عمران و نفر چهارم کلثوم خواهر حضرت موسی(ع) است، خداوند ما را نزد تو فرستاده تا در هنگام وضع حمل به تو کمک کنيم.
این حضور بشارتی بزرگ برای حضرت خدیجه(س) بود که چنین دختری خداوند به او هدیه کرد که همه زنان بزرگ بشر به حضورش مشرف شوند و تولدش را تبریک گویند، چراکه فاطمه حامل نور یازده امام است، حامل نوری که منجی بشریت خواهد بود، منجی نور و انواری است که علوم الهی را در میان بشریت نشر خواهند داد، حامل نوری است که در راه رضای خداوند از همه هستی و وجودش ایثار خواهد کرد، بنابراین حکمت حضور این بانوان بزرگ که قرآن از آنان بهعنوان الگوی همه انسانها یاد کرده است، این بود.
با تولد حضرت فاطمه(س) نگاه و بینش تحقیرآمیز عرب جاهلی به دختر و زن به کلی باطل اعلام شد. حضرت زهرا(س) در شرايطی از تاريخ قدم به عرصه وجود نهاد که هنوز ابرهای تيره تفکر جاهليت بر سرزمين حجاز سايهافکن بود و زن در نظر اعراب، موجودی پست و بیارزش بلکه مايه خجلت و سرافکندگی بهشمار میآمد تا آنجا که هرگاه به يکی از آنان خبر تولد نوزاد دختری را میدادند چهرهاش از خشم سياه میشد و خود را برای دفن او در زير خاک آماده میکرد.
رسول خدا(ص) برخلاف اين رسم و انديشه جاهلانه، از تولد زهرای مرضيه(س) بسيار خوشحال شد و با اظهار شادی همواره در تکريم اين دختر و بزرگداشت شخصيت او میکوشيد، نقل است هر زمان که حضرت فاطمه زهرا(س) بر رسول خدا(ص) وارد میشد آن حضرت به پاس احترام دختر خويش، تمامقامت در مقابلش میايستاد و گاه به رسم ادب دستان او را بوسه میزد.
شخصيت والا، مقام و موقعيت شگفتانگيز اين بانوی بزرگ جهان اسلام از ابتدای ولادت تاکنون آنچنان که بايد و شايد شناخته نشده است، مقام معظم رهبری در همين باره میفرمايند: «وقتی انسان به رواياتی که مربوط به فاطمه زهرا(س) است و از زبان ائمه(ع) صادر شده است مراجعه میکند، میبیند که زبان معصومين(ع) نسبت به اين بزرگوار، آنچنان زبان ستايش و خضوع و خشوع است که برای کسی که مقام فاطمه زهرا(س) را ندانسته باشد، ممکن است مايه تعجب باشد. از خود پيامبر اکرم(ص) که پدر و مربی اين مخدره بزرگوار بود تا اميرالمؤمنين(ع) که همسر او بود و تا فرزندان او يعنی ائمه(ع)، هر کدام راجع به زهرای اطهر جملهای گفتهاند و آن را با زبان تعظيم و ستايش بيان کردهاند. اين نشاندهنده آن مقام والا و توصيفناشدنی است که حقيقتاً برای ذهن قاصر ما، آن علو درجه معنوی و ملکوتی امّالائمةالنجباء قابل درک نيست.»
نزول سوره هل اتی یک نمونه است که حضرت فاطمه(س) و خانوادهاش چند روزی روزه داشتند که سه شب افطار خود را به فقیر، مسکین و اسیر بخشیدند و این آیه در شأن آن حضرت نکات زیادی دارد و حقایقی را بیان میکند از جمله اینکه خانه حضرت فاطمه(س) پناهگاه همه بیچارگان بود، بنابراین خانه حضرت فاطمه(س) در مدينه، خانه ايثار و کمک به محرومان است و دردمندان.
حضرت زهرا(س) با همه عظمت و شکوه معنوی، نمونه فضايل و ویژگیهای حیرتانگیز، الگويی کامل برای انسان معاصر است و شناخت سیره خانوادگی و رفتار اجتماعی ایشان، سرآغاز گام نهادن به سمت روشنایی و معنويت و دوری از انحطاط و تاريکیهاست. فاطمه(س) نور هدايت، صاحب انوار معرفت خدا و جامع فضایل برجسته انسانی است و با وجود زندگی کوتاه و پرفراز و نشيبش آکنده از رمز و رازهای شگفتانگيز عبوديت و بندگی است.
او آن زمان که در محراب عبادت، نماز برپا می دارد، فرشتگان آسمان را به تعجب وا داشت و آن گاه که با دستان کوچکش گرد و خاشاک را از چهره پدر می زدايد، قلب رنج کشيده پيامبر(ص) را تسکين میبخشد و آن موقع که در منزل همسر، رنج آسياب و زحمت حمل مشک آب را متحمل میشود، تحسين اميرمؤمنان(ع) را برمیانگيزد؛ و در آن ساعت که قطعه نان افطاری خويش را به مسکين و يتيم و اسيری درمانده هديه میکند، فرشته وحی را برای تقدير و ستايش از اين حرکت و نزول گلبانگ آيات قرآنی به جنبش و حرکت درمیآورد و در آن لحظات که در هجران پدر، کوهی از مصايب و شدايد بر او فرود میآید، صبر جميل را پيشینه خود دارد و در همه اين حالات، پيشانی عبوديت و سپاس بر درگاه ايزد منان به زمين میسايد، حضرت فاطمه(س) الگويی بزرگ و کامل برای همه عصرها و نسلهاست.
خطبهای که حضرت در شرایط بسیار ناگوار بعد از رحلت پدر ایراد کرد که به خطبه فدکیه معروف است و داشمندان بزرگ بر آن شرحهای فراوان علمی نوشتهاند، جداکننده و تمیزدهنده راه باطل از راه حق است، این خطبه در ميان جمعيت مهاجر و انصار بيان شده و معروف و مشهورتر است، اين خطبه که علمای بزرگ شيعه و اهل سنت با سلسله سندهای مختلف آن را نقل کردهاند، از نظر علمای ادب و فصاحت و بلاغت، همسنگ و همافق با خطبههای غرّا و شگفتانگيز اميرمؤمنان، علی(ع) است و از لحاظ نظم ظاهری و مفاهيم و معانی تحسين برانگيز است.
مستمندان اين شهر آنگاه که از همه جا درمانده و نااميد میشدند، رو به خانه کوچک، اما پرخير و برکت ایشان میکردند که از نظر محتوا یک جهاد تبیین به تمام معناست و راه منحرفان را باطل اعلام و حقایق بسیاری را با اشارات کوتاه تبیین کرد.
آن حضرت خطبه خويش را ابتدا با تحليلی عميق و فشرده از آفرينش جهان آغاز کرده، به تشريح توحيد، صفات پروردگار و اسما حسنای خداوند میپردازد، مقام والای پيامبر اکرم(ص) و آثار و برکات رسالت آن حضرت را برای مردم جزيرةالعرب بيان میکند، آنگاه به توصيف قرآن، انوار و اسرار اين کتاب مقدس مشغول شده، همگان را به تبعيت از فرامين جاودانی آن فرا میخواند.
در بخشهای بعدی حضرت زهرا(س) به معرفی خود و بازگويی فضايل و مناقب اميرمؤمنان علی(ع) میپردازد و نقش اهل بيت(ع) را در استحکام پايههای دين مبين اسلام، به مهاجر و انصار يادآور میشود و ضرورت تبعيت و همگامی آنان با اين وارثان قرآن و پيامبر را خاطرنشان میکند و در پايان حقوق اجتماعی و اقتصادی خويش را میگوید.
در هر زمینه که انسان به زندگی کوتاه این بانوی اطهر نگاه میکند یک نمونه برای تأسی وجود دارد، دعاهای فاطمه(س) و راز و نیازهای او نیز بسیار شگرف و روشش در دعا حیرتآور است، وقتی او دعا میکند، در نماز شب فرزندش حسن(ع) به دعای شبش توجه دارد و از مادر میپرسد: مادرجان برای همه دعا کردی جز خودمان، مادر جواب میدهد که عزیز مادر، دیگران در دعا مقدم هستند؛ این روش تربیت است که از فرزندان فاطمه(س) ایثارگرانی برای حفظ کرامت و هدایت تربیت میکند و وقتی حسین خون جگرش را برای هدایت انسانها از گمراهی هدیه میدهد، از این بینش مادر الهام گرفته است.
هميشه فصل مهمی از هنر و ادبيات دينی به شرح و توصيف زندگی شخصيتهای بزرگ تاريخ از جمله پيامبران الهی، ائمه معصومين(ع) و علمای فرزانه و وارسته اختصاص يافته است و انديشمندان و هنرمندان متعهد همواره کوشيدهاند با خلق آثار نفيس علمی و هنری، به معرفی اين الگوها بپردازند، در اين ميان، مجموعه کتابهای علمی و تاريخی و نيز شعر و داستانهايی که بهمنظور تشريح ابعاد، فضايل و کمالات اخلاقی و رفتاری حضرت زهرا(س) نوشته شده، بسيار گسترده است.
در سالهای نخستين هجرت پيامبر اکرم(ص)، هنگامی که حسن و حسين(ع) فرزندان خردسال زهرای اطهر(س)، بيمار شده بودند، حضرت زهرا(س) به همراه ساير اعضای خانه، نذر کردند که در صورت شفا يافتن اين دو جگر گوشه رسول خدا(ص)، سه روز روزه بگيرند، در پی ظهور بهبودی در چهره حسن و حسين(ع) اعضای اين خانواده به نذر خويش وفا کرده، سه روز روزه گرفتند، اما در غروب هر سه روز قطعه نانی که برای افطار خويش فراهم کرده بودند به يتيم و مسکين و اسيری درمانده که درب منزل آنها را میکوبيد، بخشيدند و خود گرسنه شب را به صبح رساندند، در پايان روز سوم، خداوند سبحان جهت تقدير و ستايش از اين همه اخلاص و ايثار، سوره «هل اتی» را در شأن علی(ع)، فاطمه، حسن و حسين(ع) نازل فرمود و اين حرکت شگفتانگيز را برای هميشه در سينه تاريخ ثبت کرد.
نقش دعا، عبادت و نيايش در زندگی فاطمه زهرا(س) بسيار برجسته و چشمگير است و آنگونه که از روايات دينی برمیآيد، آن حضرت علیرغم وظايف سخت و طاقتفرسای داخل خانه، در عبادت و راز و نياز با خداوند متعال نيز بسيار کوشا بود و بخش مهمی از اوقات خويش را به اقامه نماز، تلاوت قرآن و دعا به درگاه ايزدمنان اختصاص میداد، تا آنجا که بزرگ اهل سنت به نام «حسن بصری» میگويد: «در ميان اين امت، هيچکس عابدتر از فاطمه(س) نبود؛ زيرا آن حضرت در مقام عبادت آنقدر روی پاهای خود ايستاد که قدمهايش ورم کرد.» و نيز در حديثی، پيامبر اعظم(ص) به سلمان فرمود: «ای سلمان، خدای تعالی چنان دل و جان و اعضا و جوارح دخترم فاطمه را به عبادت پر کرده که يکسره برای عبادت خود را از همه چيز فارغ ساخته است.»
حجتالاسلام واالمسلمین امیرعلی حسنلو، مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه
انتهای پیام