ظهور نظریه‌های اقتصاد کلان در چارچوب علم اقتصاد متعارف نتیجه تحلیل و تبیین رفتارهای اقتصادی افرادی است که در چهارچوب مکتب فکری لیبرال و نظام سرمایه‌داری عمل می‌نمایند.
در نظام سرمایه‌داری چون حقیقت وجودی از آن انسان و پیگیری نفع شخصی او مفروض گرفته شده است نظریات اقتصادی حول محور کنش روابط اقتصادی - اجتماعی افراد تبیین شده است، این کنش‌ها و رفتارها نیز متناسب با مکتب و نهادهای اقتصادی و اجتماعی همچون بازار پول بانک و غیره جوامع سرمایه داری دموکراتیک شکل گرفته است.
اصول موضوعه حاکم بر پارادایم اقتصاد سرمایه‌داری شامل اصول معرفت‌شناسانه، هستی‌شناسانه، انسان‌شناسانه و ارزش‌شناسانه بوده که در فرآیند آموزش و یادگیری علم اقتصاد متعارف باید به این ابعاد توجه وافی نمود، تحلیل‌های انجام شده در علم اقتصاد متعارف جدا از مکتب و نظام اقتصادی سرمایه داری لیبرال نیست و الگوهای مطرح شده در این علم براساس یک مجموعه رفتاری و در چهارچوب نهادها و ساختارهای خاص خود و یا همان فضای اقتصاد مرسوم در جوامع غربی شکل گرفته است.
بنابراین کاربست این نظریه‌ها در ارائه راه حل و سیاست‌گذاری اقتصادی برای کشورمان، می‌بایست بیش از پیش معطوف به خاستگاه این نظریات تطبیق شرایط با اقتصاد بومی و توأم با احتیاط صورت پذیرد.