وی گفت: فیلم «بیتلجوس ۲» به موضوعات مختلفی از جمله خانواده، محیط زیست، هنر، جهان آخرت و روح پرداخته است، اما این فیلم نظر دقیقی درباره آنها نشان نمیدهد. این ویژگی از فیلم، باعث میشود که در مقابل مسائل اجتماعی و فلسفی مختلف، موضعگیری قطعی صورت نگیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیمای قم افزود: ویژگی دیگری که در این فیلم جلب توجه میکند، زاویه دید خاص آن است. در برخی نماها، فیلم از منظر ارواح و موجوداتی غیرانسانی روایت میشود، که از نظر معرفتشناختی به معنای نگاه فراتر از انسانهاست.
میرخندان با اشاره به اینکه در سینمای پستمدرن، معمولاً نقطه دید فیلم فراتر از شخصیتهای داستان است، گفت: عموماً در برخی فیلمها نقطه دید گاهی با شخصیتهای اصلی و گاهی با شخصیتهای فرعی منطبق است. البته گاهی دیدگاه کارگردان فراتر از شخصیتهای داستان است و با آنها منطبق نیست که در فیلمهای پستمدرن بیشتر شاهد این موضوع هستیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیمای قم اظهار کرد: در فیلمهای پستمدرن، به موضوعاتی مانند محیط زیست و خانواده پرداخته میشود، اما نمیتوان به جرئت گفت که کارگردان از زبان شخصیتهای فیلم، پیام قطعی در خصوص این مباحث داده باشد. این نوع سینما معمولاً از ارائه پیامهای قاطع و قطعی اجتناب میکند و به جای آن به طرح سؤالات و موضوعات مختلف میپردازد.
وی تصریح کرد: در سینمای پستمدرن، روایت مهمتر از راوی آن است و به همین دلیل، با وجود مطرح شدن موضوعات مختلف، موضع جدی در رابطه با آنها گرفته نمیشود. به این معنا که فیلم به جای تمرکز بر یک پیام قاطع، به تماشاگر اجازه میدهد که خود به تفسیر و تحلیل بپردازد.
میرخندان در نهایت به ویژگی دیگر سینمای پستمدرن که در بیتلجوس ۲ نیز مشاهده میشود اشاره کرد و گفت: این فیلم اساساً یک نگاه بیتعهد به موضوعات دارد که در راستای ویژگیهای پستمدرن است و نقدهای این مکتب به آن نیز صادق است. یکی از ویژگیهای اصلی پستمدرن، نفی هرگونه کلانروایت است و در این فیلم، به جای روایتهایی که به دنبال حقیقت ثابت و قطعی باشند، حقیقتی وجود ندارد که این روایتها با آنها سنجیده شود.
حمید تلخابی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه ادبیات نمایشی مؤسسه آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی درباره بخش فنی فیلمنامه اظهار کرد: در فیلمهای دنبالهای ضمن حفظ ایده اصلی در قسمت اول باید ایده جدیدی را پیشنهاد داد که تکراری نباشد و در عین حال به اندازهای از ایده دور نشود که مخاطب نتواند با آن ارتباط برقرار کند.
وی با اشاره به تاریخ فیلمهای دنبالهای در سینما گفت: در مقایسه چنین فیلمهایی بهدلیل حس نوستالژی که به فیلم اول وجود دارد، فیلم اول ترجیح داده میشود، اما در «بیتلجوس ۲» به خوبی دیده میشود که ایده اصلی و اولیه حفظ شده، به این معنا که با وجود اشتراکات در قسمت دوم، تفاوتها و ایدههای جدیدتری هم مطرح میشود.
مدیر گروه ادبیات نمایشی مؤسسه آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی افزود: یکی از بحثهای مهم فنی فیلمنامه که کارهای تیم برتون را متمایز کرده است، تلفیق و ترکیب ژانری است، یعنی فیلمهای تیم برتون در عین حال که فانتزی است، ترسناک نیز است و یا در حالی که کمدی است، مایه موزیکال هم دارد.
تلخابی اظهار کرد: در این فیلم دنیای بین زندگان و مردگان به تصویر کشیده شده است که کاری دشوار است و ما فقط نمونههایی از آن را در فیلمهای انیمیشن دیدهایم، بنابراین میتوان گفت که این فیلم قابل قبولی است.
وی افزود: ما در این فیلم مایههایی از ژانر ترسناک را نیز مشاهده میکنیم؛ مثلاً در برخی از سکانسها مثل فرو رفتن چاقو در چشم یک شخصیت یا نیزهای که در گلوی زن نگهبان است وجوهی از خشونت را میبینیم. در ژانر ترسناک روابط قصه بهصورت معمولی پیش نمیرود و حتی مکان خاص در این دست فیلمها مهم است؛ مثلاً در «بیتلجوس ۱» ما خانه ارواح را داریم.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی ادامه داد: کمدی، یکی دیگر از ژانرهایی است که ما در این فیلم داریم. در ژانر کمدی در کنار وجهه سرگرمکننده که در افکار عمومی مطرح است، باید چیزی مورد آماج و خصومت قرار گیرد که در این فیلم همان نگاه جدی و رسمی به مرگ است که در کنار شوخی با مرگ صورت میگیرد.
تلخابی اظهار کرد: در سه سکانس از موسیقی اُپرا برای پیشبرد قصه استفاده شده است که مایههای ژانر موزیکال را به این فیلم اضافه کرده است. در فیلم مهم است که ما نگاه مراتبی را جایگزین نگاه صفر تا صدی کنیم؛ یعنی گفته شود که فیلم «بیتلجوس ۲» فیلمی فانتزی، کمدی و ترسناک است که مایههای موزیکال هم دارد.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی گفت: در این فیلم برای دراماتیک شدن از عنصر تضاد به خوبی استفاده شده است که این یک امتیاز است. بهطور مثال، یکی از ایدههای مهم فیلم همین دختر بچهای است که به ارواح اعتقاد ندارد، اما با یک روح دوست میشود.
وی یادآور شد: ارجاعات فرامتنی از جمله عناصر دیگری است که کشف دیگری برای مخاطب به همراه دارد و اگر این ارجاعات فرامتنی در راستای قصه و اقتضای داستان باشد، در دراماتیک و تعمیقبخشی فیلم کمک میکند.
محمدرضا نصیری، پژوهشگر سینما و رسانه، در بخش کارگردانی، زیباییشناسی و جمعبندی اظهار کرد: کارگردانی یعنی ترجمه فیلمنامه به زبان نما و تصویر. کارگردان ابتدا بعد از خواندن فیلمنامه دکوپاژ میکند؛ یعنی ترجمه تصویری متنی که در دست دارد.
وی اضافه کرد: این فیلم دارای مضمون فانتزی، کمدی سیاه با فضای موزیکال و تلفیق ژانری است. در فیلمهای تیم برتون، یک آشفتگی قاعدهمند در روایت، شخصیتپردازی و مفهوم وجود دارد، بهگونهای که سیر طبیعی یک فیلم در آن رعایت شده است.
پژوهشگر سینما و رسانه بیان کرد: ابتدای فیلم همانند چیزی است که در «بیتلجوس ۱» دیدیم؛ یعنی نمایی آشفته از شخصیت فیلم که بهدنبال شکار خود است؛ پس از بررسی شما به کدهایی دست مییابید؛ مثلاً شما متوجه خواهید شد که این شخصیت قرار است با کاراکتر زن صحبت کند.
وی ادامه داد: تیم برتون در ابتدا یک برنامه جدا از فیلمنامه برای معرفی تنظیم میکند تا آن را به مخاطب القا کند. تیم برتون این قسمت را در یک تاک شو نشان میدهد؛ تیم برتون در پشت هیچ جهان فکری نمیایستد و فقط آنها را مطرح میکند.
نصیری در پایان به عنوان جمعبندی بخش کارگردانی یادآور شد: «بیتلجوس ۱» نمایش کلاسیکتری نسبت به ۲ دارد. اما در «بیتلجوس ۲» ایدههای تصویری و بصری بهتر به تصویر کشیده شدهاند، زیرا تکنولوژی پیشرفت کرده است.
انتهای پیام