طبیعتاً هدف قرآن تربیت بشر است و علومی که در آن وجود دارد، دارای مرجعیت هستند که یکی از این علوم، علم اخلاق است. بحث اصلی ما این است که آیا قرآن کریم میتواند یک مرجع اخلاقی برای ما باشد؟ آیا میتوان در مسائل اخلاقی به قرآن کریم رجوع کرد؟
در اینجا باید مفاهیم چیستی اخلاق و مبانی اخلاق در نظر بگیریم. «اخلاق»، در لغت، جمع «خُلق» است و به مجموعهای از ویژگیها و رفتارهایی اطلاق میشود که انسان را به سوی کمال و سعادت سوق میدهد و او را به سمت فضائل اخلاقی هدایت میکند.
هدف انبیاء، اصلاح اخلاق بوده است. آیه ۱۶۴ سوره «آل عمران» و آیات دیگر بیانگر این است که پیامبران برای تعلیم، تربیت و تزکیه انسانها مبعوث شدهاند. قرآن به طور کلی متکفل تربیت است و این آیه به ویژه بر تزکیه و پرورش اخلاقی تأکید دارد. مرجعیت علمی قرآن به این معناست که قرآن در چه علومی میتواند به عنوان منبع معتبر به حساب آید. «مرجعیت» از ریشه «رجع» به معنای بازگشتن است و در فقه و زمینه حکومت، ما کتب مرجع را داریم که محل رجوع هستند. منظور ما از طرح این پرسش این است که آیا قرآن میتواند منبع اصلی اخلاق باشد؟
«مبانی» در لغت جمع «مبنا» به معنای ریشه، اساس، اصل، قاعده و قانون است، یعنی باورها و اصول پذیرفتهشدهای که عالمان علم اخلاق بر آن تکیه میکننند. همچنین پنج مبنا برای مرجعیت علم اخلاق در قرآن در نظر گرفتهایم که شامل «جامعیت»، «اهتمام»، «محوریت علم اخلاق» و «اجتماعیت»
چگونه فضائل و رذائل اخلاقی را به دست آوریم؟ عقل کشفکننده فضائل و رذائل است و میتواند یکسری مفاهیم کلی را در نظر بگیرد. همچنین، انسانها بهطور طبیعی به خوبیها گرایش دارند. اما مهمترین منبع تعیین فضائل و رذائل خود قرآن است، چرا که رذائل و فضائل اخلاقی را تبیین کرده است و ما میتوانیم بر اساس آن عمل کنیم. در حالی که کشف و شهود یکسری محدودیتها دارد. بنابراین، قرآن مهمترین منبع است. سنت هم به فهم قرآن کمک میکند. بنابراین، قرآن مهمترین منبع برای اخلاق است و دومین ویژگی آن، جامعیت اخلاقی است که مهمترین مبحث در حوزه اخلاق در قرآن است.
جامعیت قرآن بر مبنای مبانی قرآنی است. ویژگی سوم که قرآن را مرجع اخلاقی میدانیم، اهتمام ویژه قرآن به اخلاق است. به طوری که هر قصهای در قرآن مطرح شده، در بردارنده بحث اخلاق است. بنابراین، بیشتر آیات قرآن اخلاقی است. محوریت اخلاقی در آیات قرآن به این معناست که حتی در تکالیف، بحث اخلاق مورد نظر است؛ مثلاً روزه به خاطر تزکیه و تقوا است، پس بحث اخلاق مورد نظر دارد.
در بیان تمثیلها هر چه در قرآن است، رنگ و بوی قرآنی است. ویژگی پنجم، اجتماعی بودن قرآن در علم اخلاق است که شامل مبانی و اصول مهم اخلاق است. از جمله این مبانی می توان به مبانی هستیشناسی که بحث توحید است، اشاره کرد و بازگشت این جهان به سوی خداوند و زندگی در سرای آخرت و همچنین معرفتشناسی و جایگاه عقل و مبانی انسانشناسی شامل سلامت جسم و روح.
اگر کسی میخواهد به اخلاق حسنه برسد، باید به سمت قرآن و اخلاقیات آن برود. یکی از دلایل مرجعیت قرآن این است که قرآن به خاطر اینکه ما در عمل بتوانیم به درستی عمل کنیم، الگوهای اخلاقی را به صورت اسوه برای ما آورده است. پیامبران طبق آیات مختلف دارای عصمت هستند و در قرآن به صورت اسوه حسنه آمدهاند. این اسوه حسنه دارای کارکرد یگانه است و در بردارنده بهترین و نابترین اصول اخلاقی است.
علاوه بر این، از قرآن میتوان نظامهای اخلاقی را استخراج کرد. نظامهای اخلاقی دستهبندیهای گوناگونی دارند؛ مانند اخلاق دینی، اصول اخلاقی مربوط به خود انسان در برابر خویش و جهان و همچنین نظام اخلاقی اجتماعی و... . همانطور که اشاره شد، امروزه بحث مرجعیت قرآن در علوم انسانی یا تجربی مطرح است که در علوم انسانی میتوان به اخلاق، حقوق، انسانشناسی و... اشاره کرد.
انتهای پیام