حضرت خدیجه(س) فرزند خویلد و از خانوادهای خوش اصل و نسب است که قبل و بعد از اسلام به پاکی و اخلاق پسندیده شهرت داشت.
وی قبل از اسلام، پیرو دین حنیف حضرت ابراهیم(ع) بود. ۲۸ سال داشت که با رسول الله(ص) ازدواج کرد و با وجود او پیامبر(ص)، همسر دیگری اختیار نکرد. ایشان بین دیگر همسران پیامبر(ص) بیشترین طول زندگی مشترک با پیامبر(ص) را داشت و همواره به عنوان زنی برجسته، راستگو و بهشتی، امین و مجاهد، کار آفرین و مقاوم مورد تکریم رسولالله(ص) قرار میگرفت. او اولین حامی و اولین ایمان آورنده در میان زنان به پیامبر(ص) و جزو (السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ) و به تصریح قرآن (أم المومنین) بود که همه سرمایه مادی و معنوی خود را در اختیار پیامبر و اهدافش قرار داد. پیامبر(ص) با ثروت خدیجه(س) بدهی بدهکاران را ادا میکردند و به کمک آدمهای ناتوان میشتافتند و به کسانی که مصيبت ديده بوده و گرفتاری داشتند کمک میکردند و به اصحاب خود که فقير و نيازمند بودند، از اموال حضرت خدیجه(س) کمک میکردند. هر کس میخواست از مکه به مدينه هجرت کند، زاد راه و توشهاش را از اموال حضرت خدیجه(س) میدادند.
حضرت فاطمه(س)، دختری بهشتی تربیت یافته حضرت خدیجه(س) است و همچنین حضرت علی(ع) در دامان وی بزرگ شد. به گزارش ابن عساکر دمشقی، با آنکه در میان عرب رسم سپردن فرزند به دایه وجود داشت، اما حضرت خدیجه(س)، شخصا به دخترش حضرت فاطمه(س) شیر داد و از کسی کمک نگرفت. حضرت خدیجه(س)، سختیهای بسیار زیادی در راه اسلام به ویژه در شعب ابی طالب کشید و اوج مقاومت یک بانوی تراز مسلمان را به نمایش گذاشت و اسوهای بی بدیل در این راه شد. حضرت خدیجه(س) در راه اسلام داراییهای خود را تقدیم کرد.
وی خانهای با حیاط بزرگی داشت که در خدمت اسلام و مسلمانان بود. این بانوی مظلومه، در نهایت در سال دهم بعثت که حضرت فاطمه(س) پنج ساله بود، درگذشت. سال فوت وی و جناب ابوطالب «عام الحزن» نام گرفت. خداوند به پاداش زحمات طاقت فرسای وی، بهترین همسر، دختر و داماد و نسل را به وی ارزانی کرد.
مقام معظم رهبری امام خامنهای در این باره میفرمایند: «جناب خدیجه(س) حقیقتا مظلوم است به خاطر این که شرف همسری پیامبر درباره ایشان دارای ارزش مضاعف است، دیگران مشرف به شرف همسری پیغمبر شدند، اما رنجهایی را که پیغمبر در عمده زمان رسالت به آنها مبتلا بودند این رنجها را ندیدند، ده سال در مدینه بود. عزت بود، احترام بود و زندگی راحت نسبت به آن دوره بود. جناب خدیجه(س) دوران رنج و سختیهای پیغمبر(ص) را تحمل کرد، اولاً نفس ایمان آوردن به پیغمبر که اولین کسی که ایمان آورد؛ امیرالمؤمنین و حضرت خدیجه بودند. خود این یک امتیاز بزرگ و یک ارزش بسیار بالا است، آسان نیست عبور کردن و صرف نظر کردن از عقایدی که انسانها با آنها سالهای متمادی زندگی کرده آسان نیست. برای ما چنین چیزی پیش نیامده تا بدانیم چقدر مشکل است، ایشان اولاً با آن فطرت پاک سر و حقانیت قضیه را فهمید، تا پیغمبر(ص) را دید با آن حال که از حرا برگشته بود فهمید که یک حادثه مهمی اتفاق افتاده و قلب مبارکش مجذوب شد و ایمان آورد و بعد پای این ایمان ایستاد. حالا شما ثروت را میفرمایید این یک کلمه به زبان آسان است، دادن پول کاری است. کسانی که پول دارند میتوانند پولی را مصرف و خرج کنند، اما این که انسان از همه زندگی راحت خارج شود و همه پول را مصرف کند و همه ثروت را صرف کند کار یک ذره و دو ذره نیست. درباره امام حسن مجتبی(ع) میگویند ایشان چندبار از مال خود خارج شدند یا چند بار از نصف مالشان خارج شدند این جزو بزرگترین امتیازات است، این بزرگوار این امتیاز را دارد، از همه اموال خودش خارج شد و همه را صرف کرد در راه ترویج اسلام و تقویت پیغمبر(ص). بعد هم دچار آن سختی و مشکلات طاقت فرسا شد که یکی مسأله شعب ابی طالب بود که سه سال آنجا بودند و سختیهایی که این بزرگوار متحمل شد. این ایمان را محکم نگه داشت، قرآن درباره کسانی که قبل از فتح و بعد از فتح انفاق میکنند «لَا یَسْتَوِی مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قَاتَلَ» این قبل الفتح یعنی فتح مکه. این قبل از فتح مدینه است یعنی قبل از آنی که مدینهای در اختیار پیغمبر(ص) قرار بگیرد و زندگی راحت، حکومت و قدرتی در اختیار آن بزرگوار باشد، در حال نهایت شدت ایشان انفاق کرد هم مالشان را، هم جانشان را و هم راحتی شان را، اینها واقعا فضائل مهمی است. اینها مغفول عنه مانده و حضرت مظلومه است. این بزرگوار واقعا مظلومه است، ... واقعا جناب خدیجه(س) غریب هستند، حالا شما میگویید مادر یازده امام اما در واقع مادر دوازده امام است، ایشان مادر امیرالمؤمنین هم است، ایشان امیرالمؤمنین را در دامان خودش، آغوش خودش و زندگی خودش پرورش داده است تا چند سالگی».(بیانات معظم له در دیدار دستاندرکاران همایش بزرگداشت حضرت خدیجه سلاماللهعلیها)
مایه افتخار ملائکه حضرت رسول الله(ص) میفرمایند: «ای خدیجه! ... همانا خداوند عز و جل هر روز به طور مکرر به فرشتگان بزرگش به خاطر تو افتخار میکند.» (بحار الأنوار/ج16/ص78 ) حضرت امّ سلمه همسر پیامبر(ص) گفت: وقتی از خدیجه یاد کردیم، حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله گریستند و فرمودند: «دیگر کجا مثل خدیجه پیدا میشود، وقتی همه مردم مرا تکذیب کردند، او تصدیقم کرد، در راه دین خدا با من همکاری کرد و با ثروتش در این راه یاریام نمود. همانا خداوند عزوجل مرا فرمان داد که به خدیجه خانهای در بهشت مژده دهم که هیچ آشوب و رنجی در آن نیست.» (بحار الأنوار ، جزء ۴۳، صفحه ۱۳۱ )
حضرت امام حسن مجتبی(ع) میفرمایند: «... و من شبیه ترین مردم به حضرت خدیجه سلام الله علیها هستم.» (مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص: 2 ؛ بحار الأنوار ، ج24، ص: 316 ؛ تفسير نور الثقلين، ج5، ص: 522 )
علی بن يونس نباطی بياضی (متوفای ۸۷۷ق) از بزرگان علمای شیعه در کتاب «الصراط المستقيم إلی مستحقی التقديم» روایتی را از کتاب «طرف من الأنباء و المناقب» سید بن طاووس نقل میکند که از امام صادق علیهالسلام نقل شده که فرمودند: يك روز رسول خدا(ص)، امیرالمومنین(ع) و حضرت خدیجه(س) را خواست و ایشان را به اسلام دعوت کرد و فرمود: جیرئیل نزد من است و میگوید: اسلام شروطى دارد: اوّل: اقرار به يگانگى خداوند، دوم: اقرار به رسالت رسولان، سوم: اقرار به معاد و عمل به اصول شريعت و احكام آن، چهارم: اطاعت اولى الامر و ائمه طاهرين از فرزندان او همراه با برائت از شیطان و پیروانش در پى اين فرمايش پيامبر(ص)، خديجه(س) به همه آنها اقرار كرد و يک به يک تصديق فرمود. امیرمومنان نیز پذیرفت و با پیامبر(ص) بیعت کردند. سپس به حضرت خدیجه(س) امر فرمودند که با علی(ع) نیز بیعت کند و فرمود: «هو مولاك و مولى المؤمنين و امامهم بعدى»: على مولاى تو و مولاى مؤمنان و امام آنها پس از من است. حضرت خدیجه(س) نیز با امیرالمومنین بیعت نمود. (الصراط المستقيم إلی مستحقی التقديم، جلد۲، صفحه ۸۸، طرف من الأنباء و المناقب، ج۱ ص۱۱۵، بحار الأنوار ج۱۸ ص۲۳۲ )
هنگامی که به رسول خدا(ص) دستور داده شد که رسالتش را اعلام کند او برفراز کوه صفا رفت و دعوتش را اعلام کرد اما ابوجهل به سوی او سنگ پرتاب کرد و مشرکان نیز با سنگ به دنبال او افتادند، پس پیامبر به سوی کوه فرار کرد. حضرت علی و خدیجه به دنبال او میگشتند. حضرت خدیجه در هر جای دره میرفت با سوز و درد و گریه و زاری او را صدا زد، جبرئیل به خدیجه که در وادی سرگردان بود نگاه کرد و گفت: ای رسول خدا آیا به خدیجه نگاه نمیکنی که فرشتگان بهشت از گریه او گریه کردهاند؟ او را به سوی خود دعوت کن و سلام مرا به او برسان و به او بگو: خداوند بر تو درود میفرستد و به او مژده میدهد که در بهشت خانهای خواهد داشت که نه خستگی در آن باشد و نه سر و صدا. ( الخرائج والجرايح ص 186 و 187 )
بريد عجلى مىگويد: شنيدم كه امام صادق (ع) مىفرمود: هنگامى كه خديجه(س) كه خدا از او خشنود باد وفات يافت فاطمه(ع) به پيامبر خدا(ص) پناه برده و دور او مىگشت و مىگفت: اى پدرم، كجاست مادرم؟ راوى میگويد: پس جبرئيل فرود آمد و به پيامبر(ص) عرضه داشت: پروردگارت به تو فرمان مىدهد كه به فاطمه (س) سلام رسانده و به او بگويى: همانا مادرت در خانهاى از لؤلؤ است كه اتاقهايش از طلا و ستونهايش از ياقوت سرخ مىباشد و در ميان آن آسيه و مريم دختر عمران به سر مىبرد. پس حضرت فاطمه(ع) فرمود: همانا خدا سلام است و سلام از او و به سوى اوست. (امالی طوسی ج ۱ ص ۳۷۹).
امام صادق(ع) به یکی از شاگردان خاص خود به نام «مفضّل بن عمر» در ذیل روایتی در احوالات زمان رجعت چنین فرمودند: «... یأْتِی مُحَسنٌ تَحْمِلُهُ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ أَسَدٍ أُمُّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام وَ هُنَّ صَارِخَاتٌ.» در این هنگام حضرت خدیجه(ع) میآید در حالی که محسن (فرزند شهید حضرت فاطمه علیهَاالسَّلام) را در آغوش گرفته، و همراه با فاطمه بنت اسد علیهَاالسَّلام میآیند و بلند بلند گریه میکنند... (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص۲۳ ) حرز آسان حضرت خدیجه(ع) برای دور شدن از بلایا چنین است: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم،ِ يَا اللَّهُ يَا حَافِظُ، يَا حَفِيظُ يَا رَقِيبُ» (مهج الدّعوات، ص5 )
پیامبر اکرم(ص) در مورد شرافت و شکوه حضرت خدیجه در روز رستاخیز به دختر بزرگوارش فرمودند: «ثمّ تستقبلک أُمّکِ خدیجة بنت خویلد اول المؤمنات بالله و برسوله و معها سبعون الف ملکٍ بأیدیهم ألِوَیة التکبیر» مادرت خدیجه دختر خویلد به استقبالت میآید که هفتاد هزار ملک همراه اوست و در دستهایشان پرچمهای تکبیر است.(بحارالانوار، ج 8 ، ص 55 ـ 53) پیغمبر(ص) فرمودند: «اِشْتَاقَتِ الْجَنَّهُ إِلَی اَرْبَعٍ مِنَ النِّسَاءِ: مَرْیَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ، وَ آسِیَهِ بِنْتَ مُزَاحِمِ وَ خَدِیجهِ بنِتِ خُوَیْلِدِ زَوْجَه النَّبِیّ ِصلی الله علیه و آله فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَۀِ، وَ فَاطَمَهِ بِنْتِ مُحَمَّدٍصلی الله علیه و آله». (بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۲ )
مرحوم حجتالاسلام والمسلمین سید علی کمالی دزفولی، محقق و مفسر قرآن پژوه معاصر میفرمود: وقتی، مشکلی برایم پیش آمد، برای حل آن به ائمه اطهار علیهم السلام متوسل شدم اما حل مشکل به طول انجامید، تا جایی که داشت ناامیدی دست میداد. روز و شب کارم ناله و گریه بود. یک روز صبح بعد از نماز، ندایی از غیب به گوشم رسید که: «سید علی! برای حلّ مشکل خود به حضرت خدیجه(س) متوسل شوید، ان شاءالله مشکل حل میشود». در همان حال به حضرت خدیجه(س) متوسل شدم. هنوز آن روز به ظهر نرسیده بود که مشکل حل شد. (کمالی نامه: زندگینامه مفسر قرآن پژوه معاصر علامه کبیر حاج سیدعلی کمالی دزفولی، حبیبالله نظیری دزفولی،:قم: حضور، ۱۳۸۴، ص ۱۵ )
صلوات بر حضرت فاطمه و خدیجه(س) «الّلهمّ صَلِّ عَلَی فاطمةَ وَ عَلَی اُمِّها، صَلاةً تُکرِمُ بِها وَجهَ أبیها وَ تُقِرُّ بِها أعیُنَ ذُریّتِها وَ أَبلِغهُم عَنّی أفضَلَ التَحِیَّةِ وَالسّلام» خداوندا بر فاطمه و بر مادرش [خدیجه] درود و رحمتی بفرست که با آن پدرش محمد (ص) را گرامی داری، و چشم امامان از فرزندانش را روشنی بخشی، و بهترین تحیات و سلام ها را از سوی من به آنان برسان. (بخشی از صلوات منسوب به امام حسن عسکری (ع)؛ مصباح المتهجد شیخ طوسی ، ج 1 ، ص 401 ) سلام بر تو ای مادر مؤمنان، سلام بر تو ای همسر سرور فرستادگان، سلام بر تو ای مادر فاطمه زهرا سرور بانوان دو جهان، سلام بر تو ای نخست بانوی مؤمن، سلام بر تو ای آن که داراییش را در راه پیروزی اسلام و یاری سرور انبیا هزینه کرد و دشمنان را از او دور ساخت، سلام بر تو ای آن که بر او جبرئیل درود فرستاد و سلام خدای بزرگ را به او ابلاغ کرد، این فضل الهی گوارایت باد و سلام و رحمت و برکاتش بر تو باد.
حجتالاسلام و المسلمین امر الله شجاعیراد، استاد و پژوهشگر حوزه
انتهای پیام