وی افزود: هنر انقلابی زیر مجموعه هنر دینی است. اگر ما هنر را به صورت یک مقوله کلی فرض کنیم، چیزی که از آن منشعب میشود، هنر دینی است. بواسطه شاخصههای مجزایی، میتوانیم گونهای از هنر را به عنوان هنر دینی بشناسیم. گونهای از هنر دینی، هنر انقلابی است که شرایط، شاخصهها و وظایف جداگانهای دارد.
عضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب ضمن بیان وظیفه هنر دینی اظهار کرد: هنر انقلابی وظیفه این را دارد، در دنیایی که پر از ظلم و جور است و انسانهایی در آن مورد ظلم واقع شدهاند را به خیر، صلاح و نیکی در قالب هنر دعوت کند.
وی در پاسخ به این سوال که مولفههای هنر انقلابی چیست، گفت: هنر انقلابی، هنری است که تفکرزا است. به عنوان مثال مخاطب هنر انقلابی، از روی صندلی سینما بلند نمیشود مگر اینکه دنیای او متحول شده است و یک گام به سمت نیکیها نزدیکتر شده است و او بدنبال اهداف مفید خود در جامعه میرود.
پورنعمان یکی دیگر از مولفههای اصلی هنر انقلابی را مبارزه با ظلم و ظالمان دانست و ابراز کرد: هنر انقلابی در مقابل دنیای مستکبر و در کنار مظلومان عالم شکل گرفته است و به دنبال این است که انسانها را از تاریکیهایی که مستکبران برای آنان رقم زده است، بیرون آورد.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که چند درصد از هنر هفتم امروز کشور در بردارنده مولفههای ایرانی، اسلامی و انقلابی است، بیان کرد: ابتدا باید دقت داشته باشیم که به نسبت چه چیزی قرار است هنر انقلابی را بسنجیم. در واقع هنر هفتم ما با آن سطح آرمانی بسیار فاصله دارد که باید سعی کنیم آنقدری پیشرفت کنیم که به این سطح نیز برسیم.
پورنعمان سینمای ایران را با سایر دولتهای اسلامی مقایسه کرده و بیان کرد: اما اگر بخواهیم هنر هفتم ایران را با سایر کشورهای اسلامی مقایسه کنیم، میبینیم که سینما ایران پاکترین سینمایی است که وجود دارد و نمونه آن فیلمهایی است که برای سایر کشورهای مسلمان تأمل برانگیز و دعوتکننده به سمت خوبیهاست.
وی در پاسخ به این سوال که آیا بیان و به تصویر کشیدن یک ایدئولوژی با زبان هنر صحیح است، آیا تاثیرگذاری لازم را خواهد داشت، ابراز کرد: مقام معظم رهبری جملهای دارند و میفرمایند: «هیچ اندیشهای ماندگار نمیماند مگر اینکه در قالب هنر ریخته شود.» همه اندیشههای بزرگ تاریخ از زمانی که با هنر در آمیخته است، ماندگار شده است. اگر ادبیات عرفانی ما آنقدر ماندگار شده است که به کشورهای دیگر صادر شده، بخاطر این است که اندیشههای ناب اسلامی و عرفانی را هنرمندان بکار گرفتهاند و از قالب هنر برای بسط اندیشه خود سود بردهاند.
عضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: در مملکت ما کار فرهنگی بسیار انجام شده اما متناسب با حجم آتش شبیخون فرهنگی دشمن نبوده است. وقتی دائما با محصولات فرهنگی که بسیار بسیار تاثیرگذار است، اندیشه جامعه را تحت فشار میگذارند، مقابله با آن در سطح پایین هنر اسلامی و انقلابی ممکن نیست. مشکل از هنر انقلابی ما نیست بلکه باید تعدد هنر دینی و انقلابی را بالا ببریم و متناسب با سطح شبیخون فرهنگی دشمن کار کنیم.
وی در پاسخ به چرایی جاودانگی آثار هنری شهید آوینی، بیان کرد: شهید آوینی، بزرگترین مصداق هنرمند انقلابی است چون نکاتی که شهید آوینی درباره هنر دینی و انقلابی فرمودهاند، آنقدر شاخصهمند و دقیق نیست که دیگران بتوانند از روی آن کاری بتوانند انجام دهند. شاید مرحوم آقای مددپور به لحاظ ایدئولوژیک و کار علمی و فرهنگی جلوتر از شهید آوینی باشند. اما آنچیزی که درباره شهید آوینی به عنوان یک فرد تئوریسین وجود دارد، این است به دنبال اجرای کارهای عملی نیز رفتند و انجام دادند و جامعه نیز او را به عنوان هنرمندان انقلابی شناخت.
پورنعمان ادامه داد: شهید آوینی اینطور نبود که صرفا هنر انقلابی را به مردم بشناسانند اما خود هیچکاری نکند. این اشکال مرحوم آقای مددپور بود. آنچیزی که شاید از همه اینها مهمتر بود، اخلاص شهید آوینی در کارها بود که باعث شد تمام کسانی که او را میشناختند و همچنین بعدا شناختند، از او الگوبرداری کنند.
وی عواملی که باعث خلق آثار ماندگار انقلابی نظیر روایت فتح شد را اینگونه معرفی کرد: روایت فتح در جایگاه و زمانه خود باید دیده و مقایسه شود. در زمانی که مردم به عنصر مقاومت و شهادت علاقهمند هستند و رسانههای جمعی نیز مانند این روزها نیست و مردم تمام اطلاعات خود را از تلویزیون بدست میآوردند. طبیعتا در این موقعیت، برنامهای که پازلهایی از دفاع مقدس انقلاب اسلامی ایران را به تصویر میکشد، جایگاه بسیار بالایی پیدا میکند. این مهمترین عاملی است که سبب ماندگاری مستند «روایت فتح» شد.
عضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: این نکته شایان اهمیت است که ممکن است اگر امروزه مستندی مانند روایت فتح تولید میشد، دیگر آنطور از آن استقبال نمیشد چرا که دورهای که در سوریه حضور داشتیم، با وجود همان فضای معنوی، نتوانستیم استفاده رسانهای از آن جبهه ببریم، زیرا وضعیت متفاوتی در آن حاکم بود. آنقدر هجمههای رسانهای از جبهه مخالف علیه این نبرد وجود داشت که حتی نمیتوانستیم حضور خودمان را در آنجا اثبات کنیم.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری میفرماید:«روح هنر اسلامی نقطه تفاوت آن با هنر غیراسلامی است چراکه هنر یک پدیده انسانی است و از الهام درونی و تراوش معنویت انسان خلق میشود و هنگامی که این هنر از دل و باور ایمانی به معنای حقیقی آن برخاسته باشد، هنر اسلامی ایجاد خواهد شد.» نظر ایشان این است که دو مجموعه در مورد شکلگیری هنر دینی و اسلامی تاثیرگذار هستند؛ بخش درونی و دل هنرمند که الهامات فردی هنرمند را جذب میکند و بخش دیگر، نگاه، دیدگاه، ذهنیت و زاویه دید انسان است که الهامات را بوسیله آن تفسیر میکند.
پورنعمان در پاسخ به اینکه شاخصههای هنرمند متعهد چیست، تصریح کرد: دل هنرمند باید در زمینه اخلاق اسلامی و تهذیب نفس به تکمیل برسد و همچنین ذهنیت و دیدگاه وی نیز باید از اندیشههای دینی گرفته شده باشد. یعنی شاخصههایی برای هنر دینی و اسلامی برای او مشخص شده باشد و با این بایدها و نبایدها، هنر دینی خود را کانالیزه کرده و در مسیر طبیعی جلو ببرد.
وی ادامه داد: باید توجه داشته باشیم آنچیزی که در مسائل دینی ما مطرح است، انسان در هیچ حال از احوال شخصی خودش، فارغ از وظیفه دینی خود نیست. تمام اعمالی که انسانها انجام میدهند یکی از حالات پنجگانه است که در فقه آن را احکام خمسه مینامیم. احکام خمسه اعم از حلال، حرام، مکروه، مستحب و مباح است.
عضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب بابیان مشواق روایی این نکات گفت: وقتی به سمت هنرهای دینی نیز میرویم، خداوند برای این حوزه فعالیتی نیز حدودی مشخص کرده که از این ۵حالت خارج نیست و باید آن را رعایت کنیم. حدیثی از امام باقر(ع) زمانی که فردی برای ایشان کوزه آبی آورد، نقل شده است که حضرت(ع) میفرمایند:«حمد خداوند را که برای هرچیزی حدی نهاده که با آن به سامان میرسد و حتی برای این کوزه نیز حدی نهاده که این کوزه نیز به سمان میرسد.» فرد پرسید: «حد کوزه چیست؟» امام باقر(ع) پاسخ دادند: «نام بردن خدا هنگام نوشیدن، حمد الهی پس از آن و اینکه از محل دسته یا شکستگی آن ننوشی.»
وی افزود: در ادبیات دینی ما برای یک کوزه و یک آب خوردن دستور وارد شده است. ما نمیتوانیم متصور باشیم که برای ساختن یک فیلم سینمایی هیچ دستوری وجود نداشته باشد اما میتوانیم بگوییم که ما نفهمیدیم یا نتوانستیم این شاخصهها را بدست آوریم. حال هنرمند متعهد این فکر را با خود میکند که من میخواهم هنری را رقم بزنم که فاخر باشد و مورد تایید دین و خدای من باشد که در قیامت باید پاسخگوی این اثر خود باشم، همانگونه که در آیه ۱۲ سوره مبارکه یس میخوانیم:«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ؛ آرى ماييم كه مردگان را زنده مىسازيم و آنچه را از پيش فرستاده اند با آثار [و اعمال]شان درج مى كنيم و هر چيزى را در كارنامهاى روشن برشمرده ايم.»
همچنین این استاد شاخصههای مستخرج از روایات و آیات قرآن کریم را اینگونه بیان کرد: اگر به قرآن و احادیث مراجعه کنیم، متوجه میشویم که میتوانیم دو دسته از شاخصهها را فراهم کنیم؛ یک دسته شاخصههایی است که هنرمند متعهد ما موظف است در آثار هنری خود بگنجاند که اولین آن صداقت است. صداقت چیزی است که ما از هر پیام انتظار داریم. عدالت نیز جزء بایدهایی است هنرمند متعهد در این بخش رعایت میکند. همچنین لازم است هنرمند در هر جا امر به معروف و نهی از منکر را رعایت کند.
وی ادامه داد: خضوع در برابر حق از دیگر مصادیق هنرمند متعهد است. هنرمند هرجا حقی را میبیند، باید در مقابل آن کرنش داشته باشد. هنرمند باید حق را نمایان کند و سرتاسر اثر او باید تجلی حق به نمایش گذاشته شود. آخرین شاخصهای که از اهمیت بسیاری برخودار است، هنر دینی، هنری است که باورپذیر باشد و از خیالپردازی و مقولههایی که باعث عدم باورپذیری مخاطب شود، فاصله بگیرد.
پورنعمان در پاسخ به اینکه شاخصههای ایرانی و تلفیق شاخصههای ایرانی اسلامی، چگونه باعث جذابتر شدن کارهای هنری میشود، ابراز کرد: اگر بخواهیم در کارهای هنری به دنبال شاخصههای ایرانی باشیم، ایران را باید یک فرهنگ ببینیم نه یک جغرافیا. ایران یک مقوله فرهنگی است که از سمرقند و بخارا تا ماوراءالنهر و شاید تا اوراسیا در تاریخ، طول داشته باشد و امروز ما در بخشی از آن زندگی میکنیم. همانطور که آرامگاه تعدادی از فخيمترین شاعران و هنرمندان دینی ما در خارج از چارچوب مرزهاست.
وی افزود: اگر ما فرهنگ را در نظر بگیریم که شاخصههای متعددی دارد و شاید تجلی تمام آنها را در گلستان سعدی ببینم، میتواند در همه هنرهای ما نمود داشته باشد. ایرانیها هرکجای دنیا که باشند، چه بدانند و چه ندانند، همگی فرزندان گلستان سعدی هستند و با اندیشهای که سعدی در تاریخ بر جای گذاشته است، همگی تربیت شدهاند و شکل گرفتهاند.
گفتوگو و فیلم از حانیهسادات حسینیکیا
تنظیم از هانیه محمدنژاد
انتهای پیام