در ابتدا سیداسکندر صیدایی، دبیر علمی این همایش اظهار کرد: خداوند توفیق داد تا همایش ملی گردشگری حوضه آبریز زایندهرود در دانشگاه اصفهان برگزار شود. مایه مباهات است که امروز در جمع فرهیختگان و علاقهمندان حوزه گردشگری، شاهد برگزاری این همایش ملی هستیم؛ رویدادی که ثمره ماهها تلاش، همافزایی علمی و نگاه مسئولانه به توسعه پایدار در یکی از حیاتیترین و حساسترین پهنههای طبیعی و فرهنگی کشور، یعنی حوضه زایندهرود است.
وی ادامه داد: در جهان امروز، گردشگری کلانروند بینالمللیست که همه ابعاد زندگی بشر را تحتتأثیر قرار میدهد؛ همچنین گردشگری فقط نوعی صنعت نیست، بلکه ابزاری راهبردی برای تعاملات فرهنگی، توسعه پایدار، حفظ میراث طبیعی و تاریخی و توانمندسازی جوامع محلی بهشمار میآید. زایندهرود، این شریان تمدنساز فلات مرکزی ایران با برخورداری از ظرفیتهای بینظیر طبیعی، تاریخی، انسانی و اکولوژیکی، سزاوار آن است که با نگاهی علمی و آیندهمحور در کانون توجه پژوهشگران، سیاستگذاران و مدیران اجرایی قرار گیرد.
دبیر علمی نخستین همایش ملی گردشگری زایندهرود بیان کرد: دانشکده جغرافیای دانشگاه اصفهان با توجه به اهمیت گردشگری، ظرفیتهای حوضه آبریز زایندهرود، تعامل با سایر دانشگاهها، تعیین محورهای مهم علمی و کاربردی و اخذ مجوز علمی از پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)، فعالیت خود را برای برگزاری این همایش آغاز کرد.
وی افزود: استقبال علمی از نخستین همایش ملی گردشگری زایندهرود در حالی صورت گرفت که موضوع آن ناظر بر منطقهای خاص با تمرکز بر چند استان، از جمله دو استان کلیدی اصفهان و چهارمحال و بختیاری بود؛ استانهایی که در بستر زایندهرود با چالشها، فرصتها و تنوع زیستی، فرهنگی و گردشگری ویژهای روبهرو هستند و بررسی عالمانه آنها ضرورتی انکارناپذیر است.
صیدایی تصریح کرد: با وجود کیفیت زیاد مقالات دریافتی و محدودیت زمانی در برگزاری همایش، ۱۲ مقاله برای ارائه در قالب سخنرانی انتخاب و سایر مقالات ارزشمند در قالب پوستر ارائه شد تا تمامی دیدگاهها، ایدهها و یافتهها در معرض بهرهبرداری شرکتکنندگان قرار گیرد.
وی تأکید کرد: وظیفه خود میدانم که از تمامی سازمانها و نهادهایی که ما را در برگزاری این رویداد ملی یاری کردند، صمیمانه قدردانی کنم. از جمله این نهادها میتوان به سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری استان، بهویژه مرکز هدایت و حمایت از تحقیقات حوزه گردشگری این سازمان، مرکز شهید فهمیده، دفتر تحقیقات کاربردی فرماندهی انتظامی استان، دانشگاه بینالمللی چابهار، دانشگاه نور هدایت شهرکرد، سازمان نقشهبرداری کشور، دانشگاه جامع علمی کاربردی مرکز اصفهان سیتیسنتر و جهاددانشگاهی واحد اصفهان که حمایت خود را از این همایش دریغ نکردند، اشاره کرد.
همچنین رسول رکنیزاده، رئیس دانشگاه اصفهان در این همایش اظهار کرد: موضوع همایش امروز را از زاویهای دیگر نگاه میکنم. مسئله زایندهرود، مسئله تمدن ایران است و فقط در رابطه با اصفهان نیست، بلکه درباره سرزمینیست که با خشکزایندهرود مورد تهدید قرار میگیرد.
وی در رابطه با گردشگری به مسئله ارتباطات بین ملل و اقوام اشاره کرد و افزود: آیاتی از قرآن کریم انسانها را ملتها و شعبههایی برای شناخت یکدیگر در نظر میگیرد، به این معنا که انسان در اثر تعاملات بینالمللی به امکان شناخت ساحتهای گوناگون حیات دست مییابد، بهطوری که بدون ارتباطات، تبادلات و سفرها نمیتواند خود را بشناسد.
رئیس دانشگاه اصفهان تصریح کرد: بعضی از ابعاد و تواناییهای انسان در مواجهه با ملتها و شعب انسانی گوناگون تجلی مییابد و امکان شناسایی این ابعاد صرفاً با سفرکردن، تبادل فرهنگی و تبادل تجربیات شکل میگیرد. بسیاری از ظرفیتهای جامعه بهوسیله مشاهده خود در آیینه دیگر ملتها آشکار میشود؛ بنابراین هر یک از قبایل، شعوب و ملتها در جایگاه آیینهها، نمایانگر وجوه حیات جوامع دیگر هستند.
وی گفت: این نگاه خداوند به حیات انسانی و توسعه اجتماعی بشر است؛ گرچه این ویژگی تا حدی اهمیت داشت که در طول تاریخ حیات بشر منشأ برکات فراوانی بود، ولی رویداد ظهور انسان غربی در دوران مدرن، باعث تحول معنای سیاحت و گردشگری شد، بهطوری که جوامع شرقی به موضوع تبدیل شدند.
رکنیزاده ادامه داد: پژوهشگران جغرافیا به هنگام مطالعه کوه، دشتها و... چیزی غیر از خودشان را مورد مطالعه قرار میدهند. عمدهترین ویژگی دانش بشری دوران مدرن، مطالعه موضوعاتی غیر از خود است، همچون زمانی که انسان شرقی موضوع پژوهش انسان غربی قرار گرفت و این آغازی بر انحرافات تمدنها و جنگهای فراوان میان آنان شد.
وی تأکید کرد: انسان غربی در این دوران برای مطالعه جوامع مشرقزمین، شناسایی نقاط ضعف و بهترین روش فروش کالا به شرق کوشید و به این ترتیب، از منظر دیگری به این انسان نگاه کرد. در سوی دیگر این ماجرا، انسان شرقی در مواجهه با گردشگر مدرن به سویی سوق داده شد که وجود خود را اثبات و از خود دفاع کند که در این موازنه به خودتحقیریهای بسیاری دست زد.
رئیس دانشگاه اصفهان سفرنامههای این دوران را از نظر محتوا به دو بخش کلی تقسیم و بیان کرد: بعضی از آنها مانند سفرنامه میرزا صالح شیرازی و سفرنامههای شبیه به آن، گنجینههای گرانبهایی هستند. یکی از این دو نوع، سفرنامههای ایرانیان در جریان گردشگری از کشورهای غربی و دیگری، سفرنامههای مستشرقان غربی از کشورهای شرقیست که هر دو منابع اطلاعاتی ارزشمندی محسوب میشود که باید مورد مطالعه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه هر کدام از این دو نوع سفرنامه، دو دیدگاه متفاوت از انسان مشرقی را پیش روی مخاطب خود قرار میدهد، گفت: اغلب سفرنامههایی که ایرانیان در مواجهه با مغربزمینیان نوشتهاند، شامل انتقادات فراوان به وضعیت اجتماعی، مشکلات ساختاری و فرهنگی جامعه خود و شیفتگی بسیار نسبت به سرزمینها و جوامع غربیست.
رکنیزاده درباره سفرنامههای مستشرقان غربی در سفر به سرزمینهای شرقی گفت: بخش عظیمی از این مطالب بسیار تحقیرآمیز است، بهطوری یکی از مضامین این نوشتهها «شرق اسرارآمیز» بهشمار میرود؛ همچنین این مطالب سرشار از اصطلاحاتی مانند «شرق ایستا، شرق آماده نجات، شرق نیازمند نجات، شرقی و...» است. از نظر آنان، این شرق که در تاریخ متوقف شده، باید مورد شناسایی قرار گیرد و بعضاً باید اموری را به آنان آموزش داد تا نیازهای خود غربیها برطرف شود و به این ترتیب، داستان عظیم استعمار آغاز شد.
وی اضافه کرد: گرچه سفرنامههای ایرانیان در این دوران به آگاهیبخشیهای بسیاری در جامعه ایرانی انجامید و سفرنامههای مستشرقان موجب شد تا بیشتر احساس کوچکشدن داشته باشیم، ولی در دوران بعد از انقلاب اسلامی به دوران خودآگاهی وارد شدیم، بهطوری که از بنیانهای فکری، فرهنگی و ارزش سرزمینی آگاهی یافتیم. امروز باید این خودآگاهی را مورد مطالعه جدی قرار دهیم؛ زیرا در وضعیتی نیستیم که با مشاهده کشوری غربی، شیفته آن شویم یا حضور غربیها در کشور ما معلول پژوهش در خصوص جامعه ایرانی باشد.
رئیس دانشگاه اصفهان بیان کرد: جامعه ایرانی در حال حاضر در سطحی قرار گرفته است که کشورهای غربی به مرور زمان به انواع تبادلات فرهنگی و اقتصادی با کشور ما تمایل پیدا کردهاند؛ ولی این مسئله به تحول فکری و فرهنگی در عرصه گردشگری کشور مشروط است. تا زمانی که تصور میکنیم مزیتهای خود را باید از چشم دیگران بشناسیم، هنوز در سطح پایینی قرار داریم و احساس برتری تمدنی نسبت به غربیان خواهیم داشت.
وی ادامه داد: امیدوارم اندیشههایی مبنی بر اینکه گردشگری معرفیکننده ملت و شناساگر بنیادهای فکری و تمدنی این سرزمین و بعد از آن مزیتهای دیگر سرزمینهاست، از دانشکده جغرافیای ما بتراود. اگر نتوانیم بنیادهای فکری و فرهنگی جامعه خود را بهدرستی بشناسیم و نتوانیم به آن اطمینان کنیم و مفتخر باشیم، بهرهبرداری از تجارب دیگران ناقص میماند و به جریانی یکسویه تبدیل میشود که امروز در بخش فناوری کشور شاهد آن هستیم.
رکنیزاده با بیان اینکه باید به حالت تعادل خود بازگردیم، گفت: بخشی از بار این مهم بر دوش گردشگری قرار دارد که باید تحول فکری در جامعه ایجاد کند. برای تبدیلشدن به مرکز گردشگری باید ابتدا مبانی فکری و فرهنگی خود را شناسایی کنیم و به آن مفتخر باشیم. همه اعضای جامعه ایرانی باید به ایرانیبودن خود افتخار کنند و بدانند که چیزی از مردم دیگر کشورها کم ندارند. ما پیشینه عظیم فرهنگی داریم که هدفمان فقط به نمایش درآوردن آن نیست، بلکه به معاصرت درآوردن این میراث، بهرهمندی از بنیادهای فرهنگی آن و چراغ راه ایجادکردن برای افقهای آینده است.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام