قطعاً اسطورههای خوشنام تاریخی، انبیاء و اولیای الهی در زمره ایندسته از افراد قرار میگیرند. در همین راستا کتب مقدس ادیان الهی همچون قرآن و عهدین، با هدف هدایت بشریت، به معرفی برخی از افراد هر دو دسته پرداختهاند. این نکته به نوبه خود نشان دهنده اینست که زنده نگه داشتن یاد و نام این افراد میتواند در تحقق صلح جهانی و بینالادیانی و ترسیم مسیری صحیح در زندگی بشر نقش تعیین کنندهای داشته باشد.
بدون شک یکی از شخصیتهای فرزانه، اسوه اخلاق و عرفان، سیاستمدار توانمند در دنیای معاصر رهبر فقید و فرزانه انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره) میباشد. شخصیتی که به اعتراف تحلیلگران و متفکران غربی «مسیح معاصر»، «دست خدا بر روی زمین»، «از مردان بزرگ تاریخ در این قرن»، «شکننده طلسم سکوت در برابر ظلم و طاغوت»، «احیاکننده دین» در دنیای معاصر بوده است.(حقدوست، ۱۳۸۶).
با توجه به اینکه تاکنون در باب ترسیم قرآنی برخوردهای حضرت امام(ره) با پبروان ادیان الهی و نقش آن در تحقق صلح جهانی، اثری تدوین نشده است، این نوشتار در پی آنست تا با تبیین گزارشهایی که در باب مواجه حضرت امام با پیروان ادیان ابراهیمی صورت گرفته، مبانی و پشتوانههای قرآنی کلام و یا رفتار امام(ره) و نقش آن را در فراهم شدن زمینه صلح جهانی تشریح نماید تا سهمی هرچند کوچک در معرفی بعدی از ابعاد کمنظیر این شخصیت الهیِ بینالمللی برداشته باشد.
تبریک گفتن اعیادی همچون عید باستانی نوروز به هموطنان ایرانی اعم از مسلمان و غیر مسلمان، امام راحل عموماً در تبریک عید نوروز از تعبیر «ملت ایران» استفاده میکردند. به قرینه تعابیری همچون ملت قهرمان ایران و همه قشرهای ملت که در پیامهای تبریک نوروزی ایشان آمده است، میتوان استدلال نمود که مخاطب تمامی پیامهای نوروزی ایشان جمیع ملت ایران بودند. (امام خمینی، ۱۳۷۸، ج ۱۲: ص ۱۹۷-۲۰۱؛ ج ۱۶: ص ۱۲۹-۱۳۱؛ ج ۱۷: ص ۳۶۸-۳۷۰؛ ج ۱۸: ص ۳۹۴-۳۹۷؛ ج ۱۹: ص ۱۹۴-۲۰۰؛ ج ۲۰: ص ۱۶-۱۹؛ ص ۲۳۲-۲۳۵؛ ج ۲۱: ص ۳۲۴).
همچنین تبریک سالانه ایام کریسمس، عیدی که منتسب است به میلاد حضرت مسیح(ع)، از سوی امام راحل چه در زمانی که ایشان در ایران حضور داشته و چه در زمان تبعید ایشان در نوفل لوشاتو فرانسه (رجائی، ۱۳۸۲، ج ۲: ص ۲۰۲-۲۰۳؛ امام خمینی، ۱۳۷۸، ج ۱۱: ص ۳۵۲؛ ج ۵: ص ۲۷۲)، همراه با انتخاب مضامینی زیبا و دقیق یکی از برنامههای متداول زندگی حضرت امام(ره) بوده است.
توجه به آیاتی از قرآن کریم که در آن از تعبیر «ایام الله» و عید استفاده شده است، میتواند در فهم مبانی و پیشینه قرآنی این عمل حضرت امام مؤثر باشد. تعبیر ایام الله به معنای روزهای خدا در آیات (سوره ابراهیم/آیه 5) و (سوره جاثیه/آیه 14) ذکر شده است و مراد از آن یادآوری روزهایی است که اهمیت بسیار زیادی برای معتقدان به خداوند متعال دارد. روزهایی که ممکن است با هویت تاریخی، اجتماعی و سیاسی ملتها عجین شده باشد و یادآوری آن همانگونه که در (سوره ابراهیم/آیه 5) آمده است بر پیامبرانی همچون موسی(ع) واجب شمرده شده است.
«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ؛ و همانا موسی را با نشانههای خود فرستادیم [و به او وحی کردیم] که قوم خود را از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون آور و روزهای خدا را [که روزهای رحمت، عذاب، پیروزی و شکست است] به آنان یادآوری کن، بیتردید در این روزهای خدا برای هر شکیبای سپاسگزاری نشانههایی [از توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] است.» بر مبنای این آیه کریمه یادآوری روزی همچون کریسمس روزی که یادآور تولد معجزهآسای حضرت عیسی(ع) است، نشانهای بزرگ از ربوبیت و قدرت خداوند است.
تعبیر عید نیز که تنها یکبار و در (سوره مائده/ آیه 114) ذکر شده است، به تعبیر علامه طباطبائی روزی است که باعث وحدت کلمه، تجدید حیات ملت، نشاط جامعه و یادآور عظمت و نقش دین است (طباطبایی، ۱۳۵۲، ج ۶: ص ۲۳۵). توجه به این نکات در خطابههایی که امام خمینی(ره) به مناسبت آغاز سال نو شمسی ایراد میفرمودند، مشهود است.
اگر این رفتار و مواجهه قرآنی امام خمینی(ره) با پیروان دیگر ادیان در جوامع بشری نهادینه شود ریشه بسیاری از کینهتوزی، دشمنی، جنگ و خونریزی از سطح جهان رخت بسته و صلح جهانی جای آن را خواهد گرفت. زیرا تبریک گفتن و یاد آوری ایام خجسته متعلق به هر شخص و قومی نشان از ابراز محبت و ارزش نهادن به مقدسات آنان است و این ارزشگذاری میتواند زمینه جلب محبت و همدلی و صلح را فراهم نماید.
یکی از نکاتی که در کلام حضرت امام به آن اشاره شده است، درخواست ایشان از مسیحیان بوده تا در ایام ولادت حضرت مسیح برای رهایی ملت ایران از دست رژیم ستمپیشه شاهنشاهی دست به دعا بردارند.
آنجا که فرمود: «من به اسم ملت مظلوم ایران از شما ملت مسیح میخواهم که در روزهای متبرک خود به ملت ما که گرفتار سلطان ستمکارند، دعا کنید و فرج آنان را از خدای بزرگ بخواهید.» (امام خمینی، ۱۳۷۸، ج ۵: ص ۲۷۲)
در میان مردم متعارف و مرسوم است که از یکدیگر التماس دعا دارند. همانگونه که قرآن کریم در آیه ۶۰ سوره غافر فرموده است دعا نمودن به نوعی عبادت الهی محسوب میشود. «وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ؛ و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مىورزند به زودى خوار در دوزخ در مىآيند.»
بنا به تعبیری که از امام راحل نقل شده است، کسی که برای دیگری دست به دعا بردارد و عملاً فعالیتی را به نفع فردی دیگر انجام میدهد، در واقع به بندگان خدا خدمت میکند و خدمت به بندگان خدا، همان خدمت به خدا محسوب میشود. به نظر میرسد که اینگونه درخواستهای حضرت امام از پیروان سایر ادیان، برای توجه دادن آنها به سوی حقیقتی است که نقطه اشتراک همه ادیان ابراهیمی است و این حقیقت همان توحید است؛ همین دعاها، همین توجهات به خدا، انسان را به مبداء غیبى متوجه مىکند و نه تنها مانع فعالیت نمىشود، بلکه فعالیت هم مىآورد؛ فعالیتى که براى خودش نیست، براى بندگان خداست و مىفهمد که فعالیت براى بندگان خدا، خدمت به خداست. (امام خمینی، ۱۳۷۵، ص ۱۴۵؛ گواهی، ۱۳۷۴، ص ۱۰۱)
درخواست دعا از دیگران نشان از اعتماد درونی به آن فرد و نوعی ارزش نهادن برای شخصیت او میباشد و این گونه اعتماد و شخصیت نهادن میتواند زمینه دوستی، محبت و صلح و برادری را در جوامع انسانی نهادینه نماید.
انتهای پیام