فقدان عدالت در جامعه باعث پیدایش تبعیض، ستم و فساد و فقدان وفاق عمومی میشود و در نتیجه، جامعه سالم تبدیل به جامعهای مبتنی بر نابرابری، تبعیض، بیعدالتی و ناهمگون میگردد. جامعهای که از تبعیض و بیعدالتی آکنده گردد، از فضیلت، وفاق و همبستگی فاصله میگیرد و به سوی از هم پاشیدگی و اضمحلال میرود. قدرت سیاسی و حکومت مبتنی بر کفر و همراه با کفر دوام و استمرار مییابد ولی حکومت و قدرت مبتنی بر بیعدالتی و ستم بیدوام و ناپایدار است. در سایه عدالت، انسان عادل، قانون عدل و جامعه عادلانه تحقق مییابد و فقدان عدل انسان فاسق و ستمکار، قوانین غیرانسانی و جامعهای آلوده و تباه را به دنبال دارد.
به منظور بررسی عدالت در نگاه امام خمینی(ره)، تجلی آن در گفتار و کردار حضرت امام(ره) خبرنگار ایکنا از همدان، با حجتالاسلام والمسلمین مصطفی سلیمانیان، مدرس حوزه علمیه در همدان گفتوگویی کرده است که مشروح آن را در زیر میخوانیم:
مبنای اساسی افکار معنوی امام راحل را در کتاب مصباحالهدایه امام خمینی(ره) باید دید. در آن کتاب به مسئله مهم در خلقت انسان توجه شده و آن هم این است که انسان تجلی و نمود برخی از صفات الهی قرار بگیرد.
علاوه بر این در آیه چهارم سوره تین خداوند میفرماید «لقد خلقنا انسان فی احسن تقویم، خداوند انسان را به بهترین شکل و در بهترین ظرف خلق کرده است». همچنین در آیه ۵۰ سوره طه نیز خداوند میفرماید «قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ گفت: پروردگار ما کسی است که به هر موجودی، آفرینش [ویژه] او را [آن گونه که سزاوارش بود] به وی عطا کرده، سپس هدایت نمود».
بنابراین دو نکته از منظر امام خمینی(ره) که در کتاب مصباح الهدایه آورده است مهم تلقی میشود اول اینکه انسان تجلی صفات الهی باشد و دوم اینکه خلقت انسان بر اساس نظام احسن قرار گرفته است.
حال عدالت بر مبنای امام خمینی(ره) برپایه همین دو مطلب قرار میگیرد که اگر انسان آن احسن بودن خود را در همه زمینهها همچون در رفتار و کردار حفظ کند و به عنوان تجلی صفات الهی قرار گرفته، در مسیر عدالت قرار گرفته است و اگر در مسیر تجلی صفات الهی کنار برود و یا از مسیر احسن بودن کنار برود از عدالت به دور شده است چرا که عدالت به معنای قرار دادن هر شی در مسیر خودش است و اگر انسان متجلی صفات شیطانی باشد از عدالت دور شده است.
کتاب امامت و انسان کامل از دیدگاه امام خمینی(ره) مبانی اصلی تفکر امام خمینی(ره) را بیان میکند. با همین مبنای قرآنی و عرفانی امام به حالت کنشگری در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی پرداختهاند که هر شکلی که در مسیر صفات الهی قرار ندارد انسان را از عدالت دور میکند و از مبانی قرآنی کنار میزند.
یکی از اتفاقاتی که در دوران آغاز انقلاب امام خمینی(ره) قرار داشت این بود که به جای اینکه انسان را تجلی صفات الهی قرار بدهند در دنیا اومانیسم و انسانگرایی را ترویج میدادند که محوریت خود انسان باشد آن هم انسانی با تعریف سکولارها و لیبرالها ارائه میدهند و در آن خدا حذف شده است که در آن انسان نماینده صفات الهی نیست.
انسان به سمت و سوی صفاتی حرکت میکند که حتی به سمت یک انسان معمولی نمیرسد بلکه به انسانی که آنها تعریف کردهاند میرسد، انسانی که پشت پرده آن شرکتهای بزرگ سرمایهداری قرار دارند که این شرکتها برای اینکه جوانان را از فکر کردن و در مسیر صحیح انسانیت قرار گرفتن، دور کنند، جوانان را به بهانه اجرای برنامههای فرهنگی به فساد و فحشا تشویق میکردند تا بتوانند وقت جوانان و ثروت آنها را در اختیار مراکز قدرت و سرمایهداری قرار دهند وقتی امام(ره) این جریان را مشاهده کردند و دیدند انسان از مسیر نظام احسن و از مسیر نمود صفات الهی دور شده این را بر خلاف عدالت دانستند و فریاد سر دادند و در قرنی که میگفتند دینداری و خدا تمام شده، ایشان موفق شدند به کمک خداوند و حمایت مردم دوباره مبحث دینداری و خدا را به صحنه جامعه جهانی برگردانند.
امام خمینی(ره) اشتباه بودن آن مسیر را که مسیر ظلم بود به همگان فهماندند و همه انسانها را به مسیر عدالت دعوت کنند که ای مسلمانان و ای انسانها بدانید که شما نماینده خداوند هستید و برده برنامههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی لیبرال نیستید و مستقل هستید و توانایی دارید با کمک خداوند برنامههای فرهنگی، علمی و سیاسی و اقتصادی کشورهای خود را همراه با استقلال بنویسید و از این بردگی نوین الهی آزاد شوید و در مسیر عدالت الهی قرار بگیرید.
انتهای پیام