صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۸۹۳۲۰
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۴۴
وحدت، رمز پیروزی ایران مقتدر/ ۹

در شرایط جنگ و مخاصمه، نقش جامعه نخبگانی در تمامی ابعاد آن از دانشگاهی و حوزوی گرفته تا فعالان و مجاهدان فرهنگی، حیاتی، بی‌بدیل و سرنوشت‌ساز است. رسالت آنان در این کارزار، چیزی جز تبیین واقعیت، مقابله با تحریف، و تزریق روح امید و بصیرت در کالبد جامعه اسلامی نیست.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدباقر مشکاتی، پژوهشگر دینی طی یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت: جنگ، صرفاً آوردگاه نظامی نیست؛ میدانی است فراخ‌تر که ابعاد تمدنی، فرهنگی، فکری، و روانی آن، دست‌کمی از جبهه‌های نبرد سخت ندارد. در رویارویی دیرینه و بنیادین جمهوری اسلامی ایران با رژیم غاصب صهیونیستی، این حقیقت بیش از پیش خود را نمایانده است. نبردی که امروز شاهد آن هستیم، نه تنها بر سر تصرف خاک و سرزمین، که بر سر تسخیر اذهان و قلوب است.


بیشتر بخوانید:


در چنین شرایط خطیری، نقش جامعه نخبگانی در تمامی ابعاد آن از دانشگاهی و حوزوی گرفته تا فعالان و مجاهدان فرهنگی، حیاتی، بی‌بدیل، و سرنوشت‌ساز است. رسالت آنان در این کارزار، چیزی جز تبیین واقعیت، مقابله با تحریف، و تزریق روح امید و بصیرت در کالبد جامعه اسلامی نیست.

نقش‌آفرینی در جنگ روایت‌ها

استکبار جهانی و دشمن صهیونی در جنگ امروز، بیش از آنکه به موشک‌هایش دل بسته باشد، به ماشین عظیم رسانه‌ای و تبلیغاتی خود تکیه کرده است. هدف او نه تخریب فیزیکی، که تحریف واقعیت‌ها و در نهایت، القای یأس و ناامیدی است. دشمن می‌کوشد تا با وارونه‌نمایی حقایق، سیاه‌نمایی شرایط، و کوچک‌نمایی دستاوردها، ملت ما را از مسیر آرمان‌هایش منحرف کند. او تلاش می‌کند تا با بمباران اطلاعات نادرست، افکار عمومی را به‌گونه‌ای شکل دهد که باور به پیروزی، جای خود را به حس شکست‌پذیری و درماندگی دهد. اینجا است که نقش نخبگان، به‌عنوان پیشتازان جبهه فکری، تجلی می‌یابد.

نخبگان دانشگاهی با ابزار علم و تحلیل منطقی، باید به واکاوی ریشه‌های این خصومت و تبیین ابعاد گوناگون آن بپردازند. وظیفه آنان، نه تنها تولید دانش در حوزه مطالعات منطقه‌ای و روابط بین‌الملل، بلکه عرضه تحلیلی عمیق و مستند از اهداف و راهبردهای دشمن است. آنان باید با پژوهش‌های دقیق و ارائه گزارش‌های مستدل، لایه‌های پنهان جنگ روانی دشمن را آشکار کنند و به جامعه کمک کنند تا از دام شایعات و اطلاعات کاذب رهایی یابد. روشنگری علمی، یکی از مؤثرترین ابزارهای مقابله با تحریف است.

در کنار دانشگاهیان، نخبگان حوزوی رسالتی مضاعف بر دوش دارند. آنان نه تنها باید به تبیین ابعاد فقهی و اعتقادی نبرد با باطل بپردازند، بلکه با بهره‌گیری از منابع غنی اسلامی، به روشنگری در حوزه مبانی فکری و اعتقادی مقاومت کمک کنند. تبیین مفاهیمی چون جهاد، شهادت، بصیرت، صبر، و امید از منظر دینی، در زدودن غبار یأس و تقویت روحیه ایثار و پایداری در جامعه نقشی بی‌بدیل دارد. آنان می‌توانند با زبان دین و با بهره‌گیری از آیات و روایات، افق‌های امید را در دل‌های مردم روشن و آن‌ها را به استقامت در مسیر حق دعوت کنند.

همان‌طور که قرآن کریم می‌فرماید: «و لا تهنوا و لا تحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین؛ سست نشوید و غمگین نگردید که شما برترید اگر ایمان داشته باشید» (آل عمران/ ۱۳۹)؛ این آیه شریفه، خود منبع عظیمی از امید و صلابت است که باید همواره در یاد و خاطر ما باشد.

ایفای نقش در رویارویی تمدن‌ها 

نبرد امروز با رژیم صهیونیستی، تنها یک درگیری منطقه‌ای نیست؛ بلکه یک رویارویی تمدنی است. نبردی میان یک تمدن الهی و انسانی که ریشه در ارزش‌های اسلامی و ایرانی دارد، و یک تمدن مادی‌گرا، اشغالگر و مبتنی بر ظلم و نژادپرستی. این جنگ، جنگ بر سر هویت و بقای میهن است. حفظ مرزهای جغرافیایی، تنها یک بعد از میهن‌دوستی است؛ بعد دیگر آن، حفظ مرزهای فرهنگی، اعتقادی و تمدنی است.

امام خمینی(ره) درباره اهمیت حفظ اسلام و ایران می‌فرمودند: «اسلام در خطر است و اگر اسلام در خطر باشد، کشور در خطر است.» این کلام، نشان از همبستگی عمیق میان دین، هویت ملی و بقای میهن دارد.

مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) نیز در تبیین ابعاد این نبرد فرموده‌اند: «این مبارزه، یک مبارزه وجودی است؛ مبارزه با یک غده سرطانی است.» این تعابیر، نشان‌دهنده عمق و ماهیت تمدنی این رویارویی است. در این نبرد تمدنی، نخبگان دانشگاهی باید با تحلیل‌های عمیق خود، ابعاد نظری و تاریخی این جنگ تمدن‌ها را برای جامعه تبیین کنند. آنان باید نشان دهند که چگونه این نبرد، ریشه در تقابل حق و باطل، عدل و ظلم، و کرامت انسانی با استکبار دارد. این تبیین‌ها، به افراد کمک می‌کند تا جایگاه خود را در این نبرد درک کنند و با انگیزه‌ای قوی‌تر به دفاع از میهن و آرمان‌های آن بپردازند.

نخبگان حوزوی نیز باید با تکیه بر مبانی فقهی و کلامی، ابعاد الهی و معنوی این نبرد را برجسته کنند. تبیین جایگاه قدس شریف در تفکر اسلامی، و اهمیت دفاع از مظلوم در برابر ظالم، از جمله وظایف آنان است. روایت شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «من أصبح و لم يهتم بأمور المسلمين فليس منهم؛ هر کس صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نورزد، از آنان نیست.» این روایت، تأکید بر مسئولیت جمعی در قبال سرنوشت امت اسلامی و جغرافیای جهان اسلام دارد.

رسالت بصیرت‌افزایی و آگاهی‌بخشی به مردم

«بصیرت» سپری در برابر غبار فتنه‌هاست. واژه‌ای کلیدی در ادبیات انقلاب اسلامی است که در شرایط جنگ و مخاصمه، اهمیت آن دوچندان می‌شود. بصیرت، یعنی قدرت تشخیص حق از باطل در غبار فتنه، یعنی توانایی دیدن لایه‌های پنهان توطئه‌ها، و یعنی درک صحیح از موقعیت و مسیر پیش رو. نخبگان، وظیفه دارند این بصیرت را در جامعه تقویت کنند. فعالان فرهنگی و مجاهدان فرهنگی در این میان، نقش خط مقدم را ایفا می‌کنند. آنان با تولید محتوای مؤثر و جذاب در قالب‌های هنری، رسانه‌ای، و آموزشی، می‌توانند مفاهیم عمیق را به زبان ساده و قابل فهم برای عموم مردم منتقل کنند. از تولید فیلم‌های مستند و کلیپ‌های هنری و رسانه‌ای روشنگرانه گرفته تا برگزاری کارگاه‌های آموزشی و محافل گفت‌وگومحور، همه و همه ابزارهایی هستند برای ارتقای سطح بصیرت جامعه. آنان باید در هر کوی و برزنی، پرچم بصیرت را برافراشته نگه دارند و با روایت بهنگام و صحیح از وقایع، به مقابله با روایت‌های دروغین دشمن بپردازند. این روایت‌گری صحیح، باید نه تنها شامل بازگو کردن حقایق موجود باشد، بلکه باید به بیان دستاوردهای نظامی و پیشرفت‌های کشور نیز بپردازد تا امید به آینده، زنده نگه داشته شود. یکی از مهمترین ابعاد بصیرت، شناخت دشمن و اهداف اوست.

نخبگان باید به جامعه کمک کنند تا دشمن را نه تنها در هیبت نظامی، بلکه در قالب جنگ نرم، نفوذ فرهنگی، و عملیات روانی بشناسد. این شناخت عمیق، مانع از فریب خوردن جامعه از نقشه‌های پنهان دشمن می‌شود. ضرب‌المثل مشهور ایرانی می‌گوید: «دشمن دانا به از نادان دوست.» این یعنی شناخت ماهیت حقیقی دشمن، حتی اگر قدرتمند باشد، بهتر از داشتن دوستانی است که به‌دلیل ناآگاهی، ناخواسته به ضرر ما عمل کنند.

جلوگیری از یأس و ناامیدی؛ شریان حیاتی جامعه

امید و امیدآفرینی شریان حیاتی جامعه است. یأس و ناامیدی، سلاح مهلکی است که دشمن برای فلج کردن اراده یک ملت به کار می‌برد. دشمن می‌کوشد تا با بزرگ‌نمایی مشکلات، کوچک‌نمایی دستاوردها، و انتشار اخبار منفی، بذر ناامیدی را در دل‌ها بکارد و جامعه را به سمت انفعال و بی‌تفاوتی سوق دهد. در چنین شرایطی، نخبگان موظفند با تمام توان در برابر این موج یأس‌آفرین ایستادگی کنند.

نخبگان دانشگاهی می‌توانند با ارائه تحلیل‌های واقع‌بینانه از چالش‌ها و فرصت‌ها، راهکارهای برون‌رفت از مشکلات را تبیین کنند. آنان باید به جامعه نشان دهند که هر چند دشواری‌هایی وجود دارد، اما توانایی‌ها و ظرفیت‌های لازم برای غلبه بر آن‌ها نیز مهیاست. تأکید بر نقاط قوت داخلی و ارائه چشم‌اندازی روشن از آینده، از وظایف مهم این قشر است.

نخبگان حوزوی نیز با تکیه بر آموزه‌های دینی که سرشار از امید به نصرت الهی و وعده‌های پیروزی حق بر باطل است، می‌توانند روحیه مقاومت و پایداری را در جامعه تقویت کنند. یادآوری سنت‌های الهی مبنی بر اینکه سختی‌ها پایدار نیستند و پیروزی نهایی از آن مستضعفین است، می‌تواند مانع از سرخوردگی و ناامیدی شود. امام علی(ع) می‌فرمایند: «از کمال یأس و ناامیدی، کلید پیروزی پدید می‌آید.» این کلام نورانی، خود چراغ راهی است برای گذر از دشواری‌ها.

فعالان و مجاهدان فرهنگی در این عرصه، باید پیشرو باشند. آنان با برجسته‌سازی فداکاری‌ها، ایثارگری‌ها، و موفقیت‌های کوچک و بزرگ، می‌توانند موتور محرکه امید را در جامعه فعال نگه دارند.

روایت داستان‌های موفقیت‌آمیز در عرصه‌های مختلف علمی، اقتصادی، و نظامی، و نیز به تصویر کشیدن وحدت و همدلی ملی، می‌تواند حس جمعی امید و افتخار را تقویت کند. هنرمندان، نویسندگان، و فعالان رسانه‌ای با خلق آثار الهام‌بخش، می‌توانند روحیه مقاومت را در قلب‌های مردم بیدار کنند و به آن‌ها یادآوری کنند که حتی در تاریک‌ترین لحظات نیز نور امید هرگز خاموش نمی‌شود. افسران جنگ نرم، نویدبخش امید و پیروزی پس از دوران سختی باشند.

نخبگان و عمل به مسئولیت تاریخی و اخلاقی 

در پایان، باید اذعان کرد که مسئولیت نخبگان در شرایط جنگ و مخاصمه، تنها یک وظیفه اجتماعی نیست، بلکه یک مسئولیت تاریخی و اخلاقی است. آنان امانت‌داران فکر و اندیشه جامعه‌اند و باید در حفظ این امانت الهی کوشا باشند. سکوت در برابر تحریف، بی‌تفاوتی نسبت به گسترش یأس، و بی‌عملی در برابر توطئه‌های دشمن، خیانت به این امانت است. جامعه امروز ما بیش از هر زمان دیگری به رهبری فکری نخبگان خود نیازمند است. این رهبری باید مبتنی بر صداقت، شجاعت، و عمق باشد. نخبگان باید خود را بخشی از پیکر این ملت بدانند و با درک دردها و رنج‌های مردم، مرهمی بر زخم‌هایشان باشند. آنان باید با گفتار و کردار خود، الگو و اسوه مقاومت، بصیرت، و امید باشند. 

باور ما این است که اگر نخبگان جامعه با تمام توان و اخلاص وارد میدان شوند و رسالت خود را به‌درستی ایفا کنند، هیچ قدرتی نخواهد توانست اراده این ملت را در هم بشکند و هیچ توطئه‌ای نخواهد توانست نور امید را در دل‌هایمان خاموش کند. این نبرد، نبرد بصیرت است و پیروزی، از آن کسانی است که چشم دل را برای دیدن حقیقت می‌گشایند و پای در مسیر امید می‌نهند. به قول فردوسی بزرگ «چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد»؛ این شعر، نهایت عشق به میهن و فداکاری برای آن را نشان می‌دهد که باید سرلوحه عمل همه ما، به ویژه نخبگان، باشد.

به‌طور کلی در دوران کنونی که نبرد حق و باطل و مخاصمه تمدنی بین ایران اسلامی و رژیم صهونی است؛ نقش تخصصی جامعه دانشگاهی تحلیل، تبیین و تولید دانش همگانی در عرصه جنگ و دفاع، رسالت جامعه حوزوی تبیین مبانی دینی، اخلاقی و معنوی جهاد و مقاومت اسلامی و وظیفه فعالان و مجاهدان فرهنگی، نقش نقش‌آفرینی در عرصه هنر، رسانه و تولید محتوا برای بصیرت‌افزایی و امیدبخشی به مردم کشور در عرصه عمومی و فضای مجازی است.

انتهای پیام