وی افزود: عزت نفس، خودشیفتگی نیست، نگاه واقع بینانه به تواناییها است؛ بی آنکه کسی بخواهد با عرضه تواناییهای خود چشمها را جذب کند یا زبانها را به تحسین بگشاید. عزت نفس با اعتماد به نفس هم متفاوت است، ممکن است کسی اعتماد به نفس داشته باشد، اما عزت نفس نداشته باشد، ما کسانی را داریم که در کار خود مثلا در رانندگی یا در زمینه هنرهای مختلف اعتماد به نفس دارند، اما عزت نفس ندارند. پس بین اینها ممکن است فاصله وجود داشته باشد.
سنگری در ادامه به ارائه چند گونه تقسیمبندی از عزت پرداخت و اظهار کرد: یک نوع عزت مذموم یا ناپسند داریم. عزت مذموم وقتی است که انسان بالیدن و نازیدنش به چیزی است که دوام ندارد و زود تمام میشود؛ مثلا ساحران در عصر فرعون وقتی در مقابله با حضرت موسی(ع) قرار میگیرند، به عزت فرعون قسم میخورند. ساحران سؤالی از فرعون کردند که اگر بر موسی(ع) پیروز شویم به ما چه چیزی خواهی داد؟ او گفت شما را ندیم خود میکنیم و جایگاه رفیعی خواهم داد. آنها در اینجا قسم خوردند: «وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ» (شعرا، 44) به عزت فرعون قسم، ما حتما پیروز خواهیم شد.
این محقق عاشورایی ادامه داد: این یک عزت کاذب است که انسانها برای خود قائل هستند، فکر میکنند موقعیتی دارند و این موقعیت آنها دوام دارد، اما چنین نیست. این عزت، عزت مذموم است.
وی بیان کرد: یک عزت ممدوح داریم؛ مثل عزت حضرت موسی(ع) در غلبه بر ساحران، مثل عزت حضرت ابراهیم(ع) در غلبه بر نمرود، مثل عزت حضرت عیسی(ع) بر تهمت زنندگان، مثل عزت پیغمبر(ص) در غلبه بر کفار، مثل عزت امیرالمؤمنین(ع) در جنگ خیبر و چهارده آزمون بزرگی که خود فرمودند از آنها عبور کردند. در رجزهای کربلا، یازده بار به عزت حضرت علی(ع) اشار شده و در این رجزها یکی از نامهایی که به حضرت می دادند؛ «ذوالفِخار» یعنی صاخب افتخارات بزرگ است.
مؤلف کتاب «آینه داران آفتاب» گفت: پس ما یک عزت مذموم و یک عزت ممدوح داریم. یک تفسیم بندی دیگر؛ عزت ذاتی و عَرَضی است. عزت ذاتی، عزتی است که جزء وجود انسان است و ازجود او جدانشدنی است. خداوند در قرآن میفرماید ما به انسان کرامت دادهایم. خداوند یک عزت ویژه برای انسان در نظر گرفته است: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» (اسراء، 70) این کرامت کاملا ذاتی است و انسان به ما هو انسان یک جایگاه رفیعی دارد که این جایگاه را هیچ موجودی در جهان ندارد. تجلی این عزت ذاتی درعقل و هوش و حافظه و مدیریت و تواناییهای منحصر به فرد ما خود را نشان میدهد. خداوند این کرامت را در حق همه ما کرده است. اگر ما این کرامتها را بشناسیم، به کرامت و عزت دیگری میرسیم که عَرَضی است.
سنگری افزود: عزت عَرَضی، عزتی است که اگر توانایی خود را بشناسم، میتوانم آن را به دست بیاورم. این توانایی ممکن است در عقل و هوش باشد، در زمینه مدیریت یا مهارتهای دیگر فنی، هنری و ... باشد. انسانها استعدادهای متنوعی دارند و این باعث میشود که جامعه پیشرفت کند. وقتی انسان این توانایی خود را شناخت و از آن بهره گیری کرد، عزت عَرَضی به دست میآورد.
این استاد دانشگاه، تقسیم بندی دیگر در باب عزت را عزت فردی و جمعی یا سازمانی عنوان کرد و گفت: عزت فردی، میزان ارزش و اعتیاری است که برای خودم قائل هستم؛ فهمی که خودم از تواناییهایی خودم دارم. این فهم میتواند نوعی احساس خوشایندی یا ناخوشایندی را به انسان بدهد(حقارت نفس). عزت نوع دیگر، جمعی یا سازمانی است که ناشی از حضور در یک مجموعه یا تشکل است؛ فرد در مجموعه احساس میکند جایگاه مناسبی دارد و قدر او را میدانند.
مؤلف کتاب «آینه در کربلاست» اظهار کرد: در نظام اسلامی پیغمبر(ص) در تعامل با مجموعه یارانشان، توجه داشتند در این نظام سازمانی کسی نسبت به کسی دیگر احساس برتری نکند، کسی فخرفروشی نداشته باشد. در خود مجموعه کربلا ببینید که فردی مثل جون با حضرت علی اکبر(ع) یکسان دیده میشوند.
وی خاطرنشان کرد: نوع دیگر عزت، عزت ملی است که به تناسبت موقعیتی که در آن به سر میبریم بیشتر در باره آن صحبت خواهم کرد. منظور از عزت ملی این است که جامعه احساس کند خودش آقای خودش است، منتظر کسی نباشد، دیگران برایش تعیین تکلیف نکنند و تصمیمها از درون جامعه بجوشد. این عزت ملی است؛ عزتی که ما سالهای سال شاهد شکسته شدن آن بودیم. شاید بدانید که در یک زمانی در این کشور، سران سه کشور امریکا، روس و انگلیس آمدند و بیآنکه از کسی اجازه بگیرند، در تهران تشکیل جلسه دادند تا برای ایران تصمیم بگیرند. چنین روزی وجود داشت.
وی ادامه داد: کاپیتولاسیون اصطلاحی است که همه شما میشناسید و این یک تحقیر ملی بود. به این معنی که دیگران هر جنایتی در کشور ما بکنند، مصونیت داشته باشند و کسی متعرض آنها نشود. عزت ملی ما در آن دوره مخدوش بود. چه چیزی عزت ملی را میشکند؟ فضایی که ما در آن هستیم ایجاب میکند قدری در این زمینه صحبت کنیم.
سنگری با بیان اینکه خداوند در قرآن عوامل شکست عزت ملی را به ما معرفی کرده است، گفت: اولین عامل، خوشبینی و اعتماد به دشمن و به زبان قرآن «رکون نسبت به دشمن» است. خداوند در آیه 113 سوره هود اشاره دارد: «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ» اگر به دشمن تکیه کردید، بدانید بدون پشتوانه خواهید ماند.
وی توضیح داد: منظور از این تکیه و اعتماد کردن تکیه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی است. ما تجربههای بسیار تلخی از این تکیه قراردادن دشمن داریم. روزگاری که انگلیسیها و امریکاییها به اینجا آمدند و سرزمینهای اینجا را گرفتند ما را دچار تک محصولی کردند، یعنی تکیهگاه اقتصادی فراهم کردند و مجبور شدیم برخی محصولات کشاورزی را از خارج وارد کنیم و وابستگی اقتصادی پیدا کردیم. ایرانی که این قدر زمین دارد و امکان تولید داشت، محصولات کشاورزی خود را از خارج وارد میکرد. ما را تحقیر میکردند که شما توان تولید ندارید.
این محقق عاشورا گفت: در آن دوران، عزت نظامی به عنوان یکی از ارکان عزت ملی، از دست رفته بود. چندین هزار نفر امریکایی در ایران به سر میبردند و ما باید اینها را تأمین میکردیم. نقطه مقابل شکست عزت ملی، داشتن استعداد درون جوشی است که خداوند در قرآن از آن به عنوان «فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ»(فتح، 29) یاد میکند؛ یعنی درختی که بر تنه خود ایستاده باشد. اگر تکیه بر استعدادهای داخلی و توانمندیهای مردمی داشته باشیم، این عزت شکل میگیرد.
سنگری ادامه داد: بارهای بار که در این چند سال، شعار سال، شعار اقتصادی میشود که عمدترین محور آنها، تکیه به توان داخل است. ما تواناییهایی داریم که امروز داریم آنها را میشناسیم و دشمن گاهی بهتر از ما میداند ما چه داریم؛ همین شهادت سردارن و دانشمندان هستهای ما حجت بالغهای است که دشمن خیلی خوب میداند ما چه داریم.
وی خاطرنشان کرد: عامل دیگری که باعث شکسته شدن عزت ملی میشود، تعریف دادن از دشمن است. مراقب باشید. در این موقعیت اگر تواناییهای خودمان را تحقیر کند و دشمن را تعریف بدهد بر اساس روایات ما در جهنم، با همان دشمن خواهد بود. روایت چنین است: «مَن مَدَحَ سُلطانا جائرا وتَخَفَّفَ وتَضَعضَعَ لَهُ طَمَعا فيهِ كانَ قَرينَهُ إلَى النّارِ» (وسائل الشیعه، ج 17، ص 182) هر کس از بیدادگری تعریف کند، به طوری که این تعریف کردن باعث شود دل خودیها، خالی بشود، دچار ترس بشوند، جایگاهش جهنم است.
این محقق عاشورا با تصریح به اینکه ما گاهی برخی اخبار را بزرگ نمایی میکنیم و باعث ترس و هراس میشویم، گفت: ما در طول مدت جنگ اخیر، به هیچ کشوری التماس نکردیم، از هیچ کشوری، سلاح نگرفتیم، هر چه بود مال خودمان بود و این عزت و عظمتی است که ملت ما به آن رسیده است. وضعیت ما در دوران تحمیلی چگونه بود؟ الان در چه وضعیتی به سر میبریم؟ تازه ما هنوز قدرت واقعی خود را نشان ندادهایم. پس خود را کوچک و خوار نکنیم.
وی پیروی از قدمهای شیطان را عامل سوم در تهدید عزت ملی جامعه عنوان کرد و گفت: خداوند در آیه 21 سوره نور میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ» مراقب باشید، شیطان قدم به قدم شما را به عقب نشینی میکشاند. اگر دقت کنید و شیطان را درست بشناسید، خواهید دانست شیطان چگونه میخواهد شما را به عقب بکشاند.
سنگری تصریح کرد: یک زمانی امریکا گفت اگر غنی سازی را کاهش دهید، تحریمها را رفع میکنیم، چه کار کردند؟ بلافاصله بعد از آن برجام را پاره کردند. گفتند اگر غنی سازی را به صفر برسانید، همه مشکلات شما را برطرف می کنیم، اما درست زمانی که این قرار داد را زیرپا گذاشتند، بلافاصله مکانیزم ماشه را فعال کردند و الان میگویند اگر صفر نکیند حمله میکنیم و حمله کردند و هیچ کس در این دنیای بیداد نمیگوید که این مجموعههای جنایتکار جهانی، خودشان صاحب بمبهای اتمی هستند.عجیب است که دزد مدعی است. وسط مذاکره حمله کردند. این چهره دشمن است.
این استاد دانشگاه افزود: فکر میکنید اگر ما بگوییم اورانیوم خود را نابود میکنیم، ما را رها میکنند؟ درخواست دیگری نخواهند نداشت؟ بدانید که در گام بعد خواهند گفت باید برنامه موشکیتان را کنار بگذارید؛ یعنی دقیقا همان بلایی که بر سر لیبی آوردند. اگر ما سلاح موشکی خود را هم کنار بگذاریم، درخواستهای دیگری خواهند داشت. ما باید چشممان را به کشورهای دنیا باز کنیم تا ببینیم امریکا چه طور آنها را قدم به قدم عقب کشاند. بعد از سلاح موشکی خواهند گفت نیروی هوایی خود را باید تعطیل کنید و این بلایی بود که بر سر لبنان و مصر آوردند.
وی افزود: اگر حتی نیروی هوایی خود را تعطیل کنیم، اینها بعدها مطالبه دیگری خواهند داشت، همان چیزی که برای سوریه و عراق خواستند و آن این است که ما باید در کشورتان پایگاه داشته باشیم. بعد خواهند گفت باید نظامیهای ما را تأمین کنید، به این هم اکتفا نخواهند کرد و خواهند گفت ما باید برای شما تصمیم نظامی بگیریم و البته قدم بعدی این است که ایران باید تجزیه شود. اینها از سالها قبل برای تجزیه ایران برنامه ریزی کرده بودند.
سنگری گفت: پس فهم اینکه دشمن با ما چه میکند و از ما چه میخواهد نکته اساسی و مهمی است. ما این گذشتهها را فراموش نمیکنیم. پس عزت ملی را عناصری تهدید می کند که سه عنصر آن را از زبان قرآن طرح کردم.
انتهای پیام