صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۹۱۶۳۱
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۴۰۴ - ۰۷:۴۴

یک مدرس حوزه علمیه در همدان گفت: روشنگری و ایجاد شفافیت در جامعه و همچنین مقاومت، درس بزرگی است که مردم ایران در جنگ 12 روزه از مکتب عاشورا دریافت کردند.

در یک جامعه زنده برای ادامه حیات و پیشرفت نیاز به روشن بودن راه و روشن بودن افکار جناح‌ها است. بدترین وضعیت برای ادامه حیات یک جامعه و سوق دادن آن به سمت شکست، مشخص نبودن راه، جهل، تحیر و مخلوط شدن حق و باطل است و این بزرگ‌ترین خطری است که از میان آن مفاسد بسیاری پیش می‌آید.

به منظور بررسی شرایط سیاسی جامعه در زمان وقوع جریان عاشورا و درس‌هایی که می‌توان از رویکرد امام حسین(ع) در آن شرایط گرفت، خبرنگار ایکنا از همدان با حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی سلیمانیان، مدرس حوزه علمیه در همدان، گفت‌وگویی کرده است که مشروح آن را می‌خوانیم:

ایکنا _ لطفا شرایط سیاسی زمان وقوع جریان عاشورا را تشریح بفرمایید.

در زمان امام حسین(ع) شرایطی در بین بنی‌امیه حاکم بود که در لایه‌های مختلف در جامعه حاکم بود و اگر در جامعه‌ای لایه‌های مختلفی در فکر، قلب و مقام عمل به وجود بیاید که این لایه‌ها با هم تناسب نداشته باشند، آن جامعه شکست می‌خورد. اگر در جامعه‌ای لایه‌هایی به وجود بیاید که هر لایه‌ای تکمیل کننده لایه قبل باشد و همگی در یک راستا باشند، آن جامعه پیروز خواهد شد.

در شرایطی که حدود ۵۰ سال پس از رحلت پیامبر(ص)، بنی‌امیه در جامعه اسلامی به وجود آورد افراد یا گرفتار جاهلیت بودند و تشخیص حق از باطل را نمی‌دادند و یا اگر تشخیص حق از باطل می‌دادند، حق و باطل‌های مختلفی را به طور لایه لایه می‌دیدند که با هم تناسبی نداشت و گرفتار حیرت و تحیر می‌شدند و نمی‌توانستند تصمیم بگیرند.

در زمان امام حسین(ع) که جامعه دچار تحیر شده بود، بهترین کار برای نجات جامعه اسلامی در این شرایط آن بود که وضوح و شفاف‌سازی و روشنگری اتفاق بیافتد که در این روشنگری افراد در ذهن و قلب خود بتوانند تصمیم بگیرند و در مقام عمل بتوانند ورود پیدا کنند و گرنه دشمنی که سابقه شرک و بت‌پرستی دارد، جامعه را قطعا به سمت شرک برمی‌گرداند.

ایکنا _ از دیدگاه شما هدف سیاسی امام حسین(ع) از قیام چه بود؟

هدف مهم سیاسی قیام سیدالشهدا(ع) این بود که در ذهن، عمل و مقام عمل این روشنگری را انجام داد و عدم تناسب لایه‌ها را آشکار ساخت و جبهه‌ها را مشخص کرد. 

اینکه برخی می‌گویند خون سیدالشهدا(ع) دنیا را تا قیامت تقسیم به دو گروه حسینی و یزیدی کرد، سخن بسیار درستی است که یک الگو برای تمام مسلمانان است که بتوانیم در هر واقعه‌ای تشخیص درست داشته باشیم. برخی از دانشمندان که داستان عاشورا را خوانده‌اند، بیان می‌کنند الگویی در ذهن ما شکل گرفت که در تمام اتفاقات تشخیص درست داشته باشیم که در کدام گروه تاریخ ایستاده‌ایم، حسینی یا یزیدی.

دشمن، بنی‌امیه، ظاهر اسلامی دارد اما یک طینت باطلی دارد و بسیاری از نخبگان جامعه اسلامی این خبث باطن را تشخیص نمی‌دهند. یک صحنه‌ی عاشورایی را سیدالشهدا(ع) با قیام خود به وجود آورد که تمام تحیر، جاهلیت و عدم تناسب‌ها در آن صحنه از بین برود و به طور شفاف حق و باطل مشخص شود.

بنی‌امیه یک خبث باطنی دارد که بسیاری از نخبگان متوجه آن نمی‌شوند و صرفا به ظاهر اسلامی آن توجه می‌کنند. عاشورا خبث باطنی بنی امیه را ظاهر کرد که به کودک شیرخواره و به زنان و کودکان هم رحم نمی‌کند و حتی آب را که حق حیاتی هر انسانی است را از یاران امام حسین(ع) دریغ می‌کنند. درحالی که پیامبر اکرم(ص) به مردم فرمود حق ندارید آب را از کسی دریغ کنید، حتی اگر کافر باشد.

ایکنا _ امام حسین(ع) با اقدام خود چه شبهه‌هایی را رفع کردند؟

ایشان تمامی شبهه‌هایی که برای جبهه امام حسین(ع) وجود داشت را با اقدام خود حل و فصل کرد به عنوان نمونه اینکه برخی مطرح می‌کردند که امام حسین(ع) به قصد برپایی حکومت قیام کرده و همه فهمیدند که امام با ۱۸ نفر از نزدیکان خود از قبیله بنی‌هاشم را برای نجات امت آورد و نه برای قدرت‌طلبی.

پس از این حادثه نیز همه متوجه شدند امام در جهت قدرت‌طلبی قیام نکرده بود و صرفا این قیام در جهت نجات امت بوده است. بزرگ‌ترین هدف سیاسی سیدالشهدا(ع) در جریان عاشورا این بود که بتواند جاهلیت و عدم تناسب‌ها را از بین ببرد و شفاف‌سازی ایجاد کند.

هر چند که حادثه عاشورا بسیار غم‌بار است اما قیام‌های مختلفی در حدود ۵۰ قیام بزرگ و کوچک از گروه‌های مختلف پس از قیام عاشورا رخ داد که همگی علیه بنی‌امیه بود و ریشه فساد بنی‌امیه را زد و اسلام را تا روز قیامت در کشورهای اسلامی قطعی و ماندگار کرد.

ایکنا _ چه درسی از جریان عاشورا می‌توان گرفت؟

آنچه که امروزه می‌توان از جریان عاشورا الگو گرفت این است که اکنون شمر زمانه دشمنی آشکار با مسلمانان داشته که خبث باطنی دارد و در قالب مذاکره به ما نزدیک شده است و در قالب فیلم و رسانه ظاهری برای خود ایجاد کرده تا جایی که با برخی سران کشورهای اسلامی قرارداد امضا می‌کند، حاکمان اسلامی در صحنه مورد خطای محاسباتی قرار می‌گیرند و نخبگانی در جهان اسلام مورد حیرت قرار می‌گیرند و نمی‌توانند تشخیص درست دهند که آیا این جنگ، جنگ شیعه و سنی است یا جنگ اسلام و کفر است.

و مردمی نیز گرفتار مسائل اقتصادی می‌شوند و نمی‌توانند درست تشخیص دهند که در این مرحله این دشمن وارد فاز حمله نظامی می‌شود و همگان را از تحیر دور می‌کند و لایه‌های نامتناسب را کنار می‌زند.

ایستادگی و مقاومت لبنان و سوریه و غزه و ایران و کشته شدن چندین هزار کودک و زن و مردم بی‌گناه چهره حقیقی شمر زمان را نشان داد. این جریان چنان روشنگری می‌کند که در خود ایران برخی افرادی که اختلاف نظرهایی با مسئولان و سران کشور داشتند در این دفاع مقدس به نفع همین مسئولین سخن می‌گویند. و این الگویی است که از عاشورا گرفته است به طوری که رهبر عزیزمان فرمودند «تنها راه حل مشکلات مقاومت وایستادگی است نه مذاکره.» می‌توان گفت از دستاوردهای این جنگ تحمیلی اتحادی است که در بین گروه‌های مختلف مردم ایجاد شده است.

انتهای پیام