صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۹۳۱۹۷
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۲
در مکتب امام حسین (ع) / ۲۰

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) گفت: یکی از موانع اصلی الگوگیری عدم مطالعه و آگاهی عالمانه از زندگانی و سیره امام حسین(ع) است، دومین عامل شامل نقش آفرینی افراد و منابع غیر معتبر در تبیین و تفسیر قیام امام حسین(ع) است، سومین چالش، رونق داشتن تفسیرهای ذوقی، صنفی، ابزاری و غیر مسئولانه از قیام امام حسین(ع) در محافل و فضای مجازی و حقیقی است.

در طول تاریخ، نهضت عاشورا همواره به عنوان یک الگوی اخلاقی، انسانی و فرهنگی بسیار موردتوجه قرار گرفته است. پرسش اینجاست که آیا می‌توان از این رویداد تاریخی در زندگی فردی و اجتماعی امروزی الگو گرفت؟ چگونه می‌توان تربیت فردی و اجتماعی را در سایه مکتب حسینی شکل داد و از درس‌های عاشورا در زندگی روزمره بهره برد؟ در بخش اول مصاحبه با حجت‌الاسلام والمسلمین حامد قرائتی، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، به بررسی جایگاه فرهنگی، معنوی و اخلاقی نهضت عاشورا و ابعاد مختلف تربیتی آن می‌پردازیم و به درک اینکه چگونه این مکتب می‌تواند به سعادت مادی و معنوی انسان کمک کند خواهیم رسید، پرداختیم.
 
در بخش دوم این مصاحبه به موضوعاتی مانند موانع الگوگیری از زندگانی و سیره امام حسین (ع) و محور اصلی قیام امام حسین (ع) و مهم‌ترین درس‌هایی که می‌توان از عاشورا گرفت، خواهیم پرداخت.  

ایکنا_ چه موانعی برای الگوگیری از مکتب حسینی وجود دارد؟

یکی از موانع اصلی الگوگیری عدم مطالعه و آگاهی عالمانه از زندگانی و سیره امام حسین(ع) است، دومین عامل شامل نقش آفرینی افراد و منابع غیر معتبر در تبیین و تفسیر قیام امام حسین(ع) است، سومین چالش، رونق داشتن تفسیرهای ذوقی، صنفی، ابزاری و غیر مسئولانه از قیام امام حسین(ع) در محافل و فضای مجازی و حقیقی است، غلبه احساس و حماسه بر عقلانیت در تفسیر و روایت از قیام امام حسین(ع)، چهارمین مانع الگوگیری است، احساس و هیجان جزو ویژگی‌های فطری انسان است و در مواقع خوشی و ناراحتی، اولین چیزی که در چهره، کلمات و رفتار انسان ظاهر می‌شود احساس است و احساسات به رغم اهمیت و نقش موثرش نباید بر عقل و تفکر غلبه پیدا کند چراکه عقل و تفکر است که انسان را از موجودات دیگر متمایز می‌کند، از این رو با اذعان به اهمیت احساسات باید حرکت از سمت احساسات به سمت عقلانیت باشد و نه بالعکس.


بیشتر بخوانید:


غلبه هیجان و احساسات همیشه یکی از پرتگاه‌های مهم در حیات فردی و اجتماعی بشر بوده است و قیام امام حسین(ع) در روز عاشورا مملوّ از صحنه‌ها و گزارش‌های تاثر برانگیز و حماسی است اما نباید نگاه ما به این قیام محدود به جنبه‌های احساسی آن باشد، چرا که آن شناختی که با هیجان و احساسات حاصل شود با هیجان و احساسات نیز زایل می‌شود. جالب توجه اینکه بر اساس منابع معتبر رفتار، کردار و خطبه‌های امام حسین(ع) در بیشتر موارد مبتنی بر استدلال، برهان و عقلانیت است. مخاطبان و حتی دشمنان را دعوت به تامل و تفکر می‌کند و با دشمنان نه از سر عصبانیت بلکه از سر دلسوزی گفتگو می‌کند تا اگر کسی زمینه‌ای برای هدایت و نجات دارد راه را بیابد و ما نیز بعد از قرن‌ها بتوانیم به علل و زمینه‌های چگونگی و اهداف امام حسین(ع) پی ببریم. اینگونه است که حتی رهبران غیر مسلمانی چون گاندی امام حسین(ع) را شناخته و از ایشان الگو گرفتند، چون منطق و برهان حضرت حتی در بهبوهه جنگ آشکار و برجسته است.

اگر حرکت و نهضت امام حسین(ع) را صرفا احساسی ببینیم از شناخت و معرفت فاصله خواهیم گرفت و در چنین فضایی الگوگیری ممکن نخواهد بود. رفتار امام حسین(ع) در قیام عاشورا کاملا عقلانی بود. با اینکه حضرت صراحتا در مدینه تهدید به قتل شده بود باز دعوت خود را گام به گام با تامل و تفکر پیش بردند. ۱۸ هزار نامه بیعت از کوفیان دریافت کرده بودند، اما نمایندگانی را برای بررسی اوضاع کوفه و ارزیابی بیعت کنندگان فرستادند. در گذشته تاریخی نیز غلبه هیجان بر مردم کوفه، فجایع بزرگی را در تاریخ به دنبال داشت، آن‌ها در دو دوره، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را به قیام فراخواندند، اما وقتی فرصت فراهم شد، چون دعوت اکثرشان از روی برهان و عقلانیت نبود دوامی نیاورد.

ما در الگو گیری در دو مرحله نیازمند عقلانیت هستیم. در مرحله اول باید به رفتارهای قاعده مند شخص مورد نظر متمرکز شویم حتی اگر شخص رفتارهای حماسی نیز داشته باشد. و در مرحله دوم باید خود مبتنی بر عقلانیت به تحلیل بپردازیم. تا بتوانیم شیوه و منطق عملی شخص الگو را در مواجهه با موضوعات استخراج کنیم.

ایکنا_ آیا امام حسین(ع) الگویی متفاوت از سایر اهل بیت(ع) است؟

یک تصور بسیار رایج و متداول درباره امام حسین(ع) این است که امام(ع) با روش انقلابی، یک نظم جدید را ایجاد کرده و سنت‌ها و مسئولیت‌های رایج تا آن دوره را به هم زده اند یا به عبارتی سرمشق جدیدی را برای ما تبیین کرده است. روش و منهجی که تا آن زمان متداول نبوده است. در این دیدگاه اصطلاحا دستگاه امام حسین(ع) متفاوت از سایر معصومین(ع) است. مجالسش، محافلش و مخاطبانش متفاوت هستند؛ اگرچه این تصور ممکن است جذابیت‌ها و دستاوردهای خوبی برای ما داشته باشد، اما دچار چند ایراد بنیادین است. نخست اینکه با اصول اعتقادی ما که دعوت امام حسین(ع) استمرار دعوت نبوی و علوی است، منافات خواهد داشت. و اگر این تفاوت را بپذیریم آن وقت حجیت عمل ائمه(ع) و اینکه خاستگاه و منشاء واحدی دارند نقض خواهد شد. این موضوع از اصول اعتقادی ماست که ائمه(ع) نور واحدی هستند.گرچه امام حسین(ع) برای این آزمون برگزیده شد اما هر یک از ائمه(ع) دیگر هم اگر بودند همین روش را پیش می گرفتند.

امام حسین(ع) مسیر و الگویی متفاوت از مسیر رسول خدا(ص) و سایر ائمه(ع) نیست. قیام امام حسین(ع) یادآور رسالتی است که حمزه در احد، رسول خدا(ص) در شعب ابیطالب، امام علی(ع) در لیله المبیت و خیبر و خندق انجام دادند. قیام عاشورا تابلویی از تمام زیبایی‌های اسلام بود و با توجه به این مسئولیت‌ها، سنت‌ها و وظایف می‌توانیم الگو بگیریم. اگر واقعه عاشورا و حرکت امام حسین(ع) از مدینه تا شهادت، و حتی تا بازگشت خانواده امام حسین(ع) به مدینه را مطالعه کنیم، متوجه می‌شویم که این مجموعه نه چندان طولانی، استمرار و چکیده ای از تاریخ انبیا و صدر اسلام است.

ایکنا- محور اصلی قیام امام حسین(ع) چیست و چگونه می توان از آن الگو گرفت؟

امام حسین(ع) در فرصت های مختلف علل و اهداف متعدد و متنوعی را برای قیام خود تبیین کرده اند. یکبار اصلاح امت رسول خدا، ظلم ستیزی، ذلت ستیزی، بیعت نکردن با شخصی مثل یزید، احیاء سنت نبوی و... این تنوع و تعدد حاکی از تعدد مسائل و موضوعاتی است که امام حسین(ع) با آن مواجه بوده اند. اهل بیت و اصحاب امام حسین(ع) نیز چهره ها، رفتارها و حماسه های بزرگی آفریده اند. از این رو ما باید پس از شناخت مسئله خود به سراغ سیره امام حسین(ع) برویم. مسئله امروز من در عرصه فردی، خانوادگی یا اجتماعی چیست؟ و پاسخ امام به این مسئله چه بوده است. در این صورت است که می توان از امام الگو گرفت. اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم که جامع همه رفتارها و مواضع اتخاذ شده از سوی امام حسین(ع) در قیام کربلا، انجام رسالت و وظیفه است.

امام حسین (ع) از مناسک حج خود دست کشید و آن را نیمه کاره گذاشت، زیرا دیدند که با دعوت مردم حجت برای هدایت مردم بر ایشان تمام شده است. حتی اگر دعوت مردم متزلزل باشد. مردم امام را دعوت کردند، نماینده فرستادند و تقاضا کردند که محتاج هدایت و قیام شما هستیم و این مسئولیتی بود که امام حسین(ع) نسبت به آن غفلت نکردند، همان‌طور که امام علی(ع) به هنگام تصدی خلافت فرمودند اگر نبود حضور و درخواست مردم خلافت را نمی پذیرفتم.

متاسفانه امروز برخی از ما مناسک و آیین ها را گرامی می‌داریم، اما از مسئولیت‌هایمان فرار می‌کنیم یا غافلیم. آیینی شدن دین داری مان باعث شده تا برخی از ما دین داری را به روزهای خاص و مکان های خاص محدود نماییم. این در حالی است که مهم ترین درس نهضت امام حسین(ع) عمل به وظیفه در هر پست و منصبی است. به عنوان نمونه بنگرید به حماسه هایی که در این جنگ تحمیلی 12 روزه در کشور عزیزمان رخ داد. از مجری صدا و سیما که در حمله دشمن مسئولیت خود را ترک نکرد و شعار «الله اکبر» سر داد تا نانوایی که با وجود شهید شدن برادرش، در محل کار خود حاضر شد، همه نشان دهنده الگوگیری هموطنانمان از این نکته محوری از قیام عاشورا است.

زمانی که حضرت زینب(س) می‌فرمایند: «ما رأیت الا جمیلاً» چیزی جز زیبایی ندیدم، منظورشان سربلندی از انجام مسئولیت بود، چراکه کشته شدن طفل شش ماهه یا جوانان رشیدی چون حضرت علی اکبر و قاسم به خودی خود زیبا نیست الا زمانی که در حال انجام صحیح مسئولیت و رسالت الهی باشند. حضرت عباس هنگام شهادت می فرمودند: به خدا قسم اگر دست راستم را قطع کنید دست از حمایت دینم نمی کشم. و شاید بر اساس همین منطق باشد که در روایات ما مردی که در راه تامین معاش خانواده‌اش کشته شود، اجر شهید را دارد. چرا که او همانند شهید به رسالتش عمل کرده است.

گفتگو و فیلم از حانیه‌سادات حسینی‌کیا

انتهای پیام