اکنون پس از مروری که بر صفات متقین در خطبه همام داشتیم و با تعریف تقوا از دیدگاه امام علی، مولیالموالی، صلوات الله و سلامه علیه و آله، بهطور موجز و مختصر آشنا شدیم و ویژگیهای دنیوی و اخروی این عطیه الهی را در دنیا و آخرت ملاحظه کردیم، به بخش دوم بحثمان در این قسمت با نام «آثار و ثمرات دنیوی و اخروی تقوا» میپردازیم.
بیشتر بخوانید:
با مرور و بررسیهایی که تاکنون در ۱۲ خطبه، سه نامه و شش حکمت نهجالبلاغه داشتهایم، به تعریف و توصیف تقوا و اهل تقوا و ویژگیهای دنیوی و اخروی آن پرداختهایم و در ضمن بیان ویژگیها، به بسیاری از آثار و ثمرات تقوا اشاره کردهایم. چون وقتی به تعریف، توصیف و بیان ویژگیها میپردازیم، طبیعتاً آثار و ثمرات تقوا را هم یادآور میشویم، انشاءالله در این بخش به تکمیل و تصریح و بهطور مشخص، به آثار و ثمرات تقوا در سایر مواضع کتاب مستطاب نهجالبلاغه خواهیم پرداخت و به بیانات توحیدبنیان، معادپایه، تقوامحور و سعادتآفرین امامالعارفین(ع) استناد خواهیم کرد.
تذکر این نکته را هم لازم میدانیم که در جمعبندی کلی و با نگاه همهجانبه، گسترده و جامع به بیانات امیرالمؤمنین(ع) میتوان فهمید و ادعا کرد که ریشه تمام مشکلات فردی و اجتماعی ما در تمام حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی و...، بیتقوایی و یا کمتقوایی ما، اعم از مردم و حاکمان و از طرف دیگر، راهحل اینگونه مشکلات، رویآوردن به تقوا و گسترش روزافزون آن در تمام ابعاد و همه سطوح جامعه است.
اینطور که ما بررسی کردیم، حضرت حدود ۱٠٠ مرتبه در بیش از ۴۰ خطبه، نامه و حکمت نهجالبلاغه از تقوا به صراحت با توصیه و تأکید، سخن گفته، بهطوری که یکی از پرکاربردترین واژهها در این کتاب راهنما و هدایتگر، واژه تقوا و مشتقات آن است تا آنجا که میتوان کتاب نهجالبلاغه را «تقوانامه» نامید، ضمن آنکه دهها بار نیز با کاربرد واژههای متفاوت با مفهوم کاربردی تقوا و لوازم آن مانند زهد و خوف، اخلاص و ورع، ایمان و یقین و... به این امر مهم و حیاتی پرداخته که باید در فرصتی دیگر، آنها را واکاوی و معرفی کنیم.
از اندرزهای جاودانه امام(ع) به همه ابنای بشر در اواخر خطبه ۱۴۴ آمده است: «اَین العقول المستصحبه بمصابیح الهدی، والابصار اللامحة الی منار التقوی، اَین القلوب التی وهبت لله، وعوقدت علی طاعة الله...؛ کجایند آن عقولی که از انوار هدایت، روشنیها کسب کردهاند؟ کجایند چشمهای دوختهشده بر نشانههای تقوا و پرهیزکاری؟ کجایند دلهای به خدا پیشکششده و در اطاعتش با او پیمان محکم بسته؟»
اینگونه سخنراندن و استفاده از واژههایی که در آن حسرت و افسوس و بهنوعی، ناامیدی و آرزومندی از یافتن مخاطبانی که منطقش را بفهمند، حاوی و حاکی از نگاه به آینده است؛ آیندگانی که اهل عقل، خرد و بصیرتند و در عین حال، اهل ایمان، ایقان قلبی، اطاعت، بندگی، وفاداری و تقوا هم هستند.
در حکمت ۱۳۰ که بیشتر شبیه به خطبه است، چنین آمده: امام(ع) وقتی از جنگ صفین برمیگشت، به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید، رو به مردگان کرد و فرمود: «یا اهل الدیار الموحشه، و المحالّ المقفره، و القبور المظلمه، یا اهل التربة، یا اهل الغربة، یا اهل الوحدة، یا اهل الوحشة، انتم لنا فرط سابق و نحن لکم تبع لاحق؛ ای ساکنان خانههای وحشتزا و محلههای خالی و گورهای تاریک، ای خفتگان در خاک، ای غریبان، ای تنهاشدگان، ای وحشتزدگان، شما پیش از ما رفتید و ما در پی شما روانیم و به شما خواهیم رسید.»
«اما الدور فقد سکنت، و اما الازواج فقد نکحت، و اما الاموال فقد قسمت. هذا خبر ما عندنا، فما خبر ما عندکم،؛ اما خانههایتان، دیگران در آن سکونت دارند و اما زنانتان، با دیگران ازدواج کردند و اما اموال شما، در میان دیگران تقسیم شد. این خبری است که ما داریم، حال شما چه خبری دارید؟»
«(ثم التفت الی اصحابه فقال:) امالواذن لهم فی الکلام لاخبروکم: اِنَّ خَیرَالزّاد التَّقوی (بقره/ ۱۹۷)؛ سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود: بدانید اگر (این مردگان) اجازه سخنگفتن داشتند، شما را خبر میدادند که بهترین توشه، تقواست.»
همین حقیقت در خطبه ۱۱۱ به این صورت آمده است: «لا خیر فی شیء من اوزادها الّا التقوی؛ در زاد و توشههای دنیا خیری نیست، مگر در زاد و توشه تقوا.» همچنین در خطبه ۲۰۴ میفرماید: «... فقطعوا علائق الدنیا و استظهروا بزاد التقوی؛ پس پیوندهای خود را با دنیا قطع کنید و از زاد و توشه تقوا کمک بگیرید.»
در خطبه ۱۱۴ به بخشی از آثار تقوا اشاره میفرماید: «...عبادالله، ان التقوی الله حمت اولیاءالله محارمه، والزمت قلوبهم مخافته، حتی اسهرت لیالیهم، واظمات هواجرهم، فاخذواالراحه بالنصب والرّیّ بالظما، و استقربواالاجل فبادرواالعمل و کذبواالامل فلاحظواالاجل؛ ای بندگان خدا همانا تقوای الهی، دوستان خدا را از انجام محرمات بازمیدارد و قلبهایشان را پر از ترس خدا میکند تا آنکه شبهای آنان با بیخوابی و روزهایشان با تحمل تشنگی و روزهداری سپری میشود که آسایش آخرت را با رنج دنیا و سیرابشدن آنجا را با تحمل تشنگی دنیا به دست آورند. اجل و مرگ را نزدیک دیده و در اعمال نیکو شتاب کردهاند، آرزوهای دنیایی را دروغ خواندند و مرگ را به درستی نگریستند.»
امام(ع) در خطبه ۱۹۰ که به بخشی از آن در گفتوگوی پیشین نیز اشاره کردیم، در ادامه همان خطبه با استناد به قرآن مجید، آیه ۷۳ سوره زمر که میفرماید: «وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا...» درباره علائم و آثار و همچنین ثمرات تقوا میفرماید: «قد اُمن العذاب و انقطع العتاب و زحزحوا عن النار واطمانت بهم الدار و رضوا المثوی والقرار؛ (در آن میان که پرهیزکاران را گروهگروه به سوی بهشت رهنمون میشوند،) آنان از کیفر و عذاب در امانند و از سرزنشها آسوده و از آتش، دورند. در خانههای امن الهی از جایگاه خود خشنودند.»
«الذین کانت اعمالهم فی الدنیا زاکیه و اعینهم باکیه و کان لیلهم فی دنیاهم نهاراً، تخشعاً و استغفاراً و کان نهارهم لیلاً، توحشاً و انقطاعاً؛ آنان در دنیا رفتارشان پاک، دیدگانشان گریان، شبهایشان با خشوع و استغفار چونان روز و روزشان از ترس گناه، چونان شب میماند.»
«فجعل الله لهم الجنة مآباً و الجزآء ثواباً، وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا (فتح/ ۲۶) فی ملک دائم و نعیم قائم؛ پس خداوند بهشت را منزلگاه نهایی آنان قرار داد و پاداش ایشان را نیکو پرداخت. (حضرت در اینجای کلامشان دوباره به آیهای دیگر از قرآن استناد و استشهاد میکند) آنها (یعنی اهل تقوا) سزاوار آن نعمتها بودند، در ملکی جاودانه و نعمتهایی پایدار شدند.»
امام(ع) در تعریف و توصیف تقوا و ثمرات آن در خطبه ۱۸۳ با استشهاد به آیه دوم سوره طلاق، در سخنی نو و جدید، تقوا را خواست خداوند از بندگانش معرفی میکند و میفرماید: «و اوصاکم بالتقوی و جعلها منتهی رضاه و حاجته من خلقه؛ و خداوند شما را به تقوا و پرهیزکاری سفارش فرمود و آن را نهایت خشنودی خود و خواستش از بندگان قرار داده است.»
«فاتقوالله الذی انتم بعینه و نواصیکم بیده و تقلبکم فی قبضته، ان اسررتم علمه و ان اعلنتم کتبه، قد وکّل بذلک حفظه کراماً، لا یسقطون حقّاً، و لایثبتون باطلاً، واعلموا انّه مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً من الفتن و نوراً من الظلم و یخلّده فیمااشتهت نفسه و ینزله منزل الکرامه عنده، فی دار اصطنعها نفسه، ظلها عرشه و نورها بهجته وزوارها ملائکته و رفقاءها رسله، فبادروا المعاد و سابقوا الآجال؛ پس بترسید از خدایی که در پیشگاه او حاضرید و اختیار شما در دست اوست و همه حالات و حرکات شما را زیر نظر دارد. اگر چیزی را پنهان کنید، میداند و اگر آشکار کردید، ثبت میکند. برای ثبت اعمال، فرشتگان بزرگواری را گمارده است که نه حقی را فراموش و نه باطلی را ثبت میکنند. بدانید و آگاه باشید، آن کس که تقوا پیشه کند و از خدا بترسد، از فتنهها نجات مییابد و با نور هدایت از تاریکیها میگریزد و به بهشت و آنچه دوست دارد، جاودانه دسترسی پیدا میکند. خداوند او را در منزل کرامت خویش مسکن میدهد؛ خانهای که مخصوص خداوند است، سقف آن عرش پروردگار است و روشنایی آن از جمال الهی و زائرانش، فرشتگان و دوستان و همنشینانش، پیامبران الهی هستند؛ پس به سوی قیامت بشتابید و پیش از آنکه مرگتان فرارسد، آماده باشید.»
زهراسادات محمدی
انتهای پیام