براساس اصول پیش گفته و مناشی اقتدار، برخی از نمودهای عناصر اقتدار جامعه اسلامی را میتوان در امور ذیل ملاحظه کرد:
۱. ایمان و خداباوری مبتنی بر علم و عقل
ایمان به خدای یگانه و توحید واقعی عامل اساسی قدرت و اقتدار جامعه اسلامی است. این اصل زیربنایی سبب میشود، انسان مسلمان ضمن استفاده از همه ابزارها، نقطه اتکای خود را خدای متعال و قدرت و حکمت بیکران او بداند، تنها از او بترسد و از دشمنان هراسی نداشته باشد و خدا را پشتوانه خود در همه امور بنگرد و به او اعتماد کند و امداد و نصرت را از خدا ببیند.
۲. حضور و برخورداری از نقش فعال
همانطور که گفته شد در نظام اسلامی آحاد مردم هویت، شخصیت، اعتبار و جایگاه دارند و در چگونگی اجرای امور طرف مشورت رهبر جامعهاند.
در خطبه ۲۱۶ نهجالبلاغه که مربوط به صفّین است، حضرت امیرالمؤمنین (ع) عبارتی بسیار مهم دارند و میفرمایند: «وَ لَیسَ امرُؤٌ وَ اِن عَظُمَت فِی الحَقِّ مَنزِلَتُهُ وَ تَقَدَّمَت فِی الدّینِ فَضیلَتُهُ بِفَوقِ اَن یُعانَ عَلىٰ ما حَمَّلَهُ اللَهُ مِن حَقِّه؛ و هیچکس گر چه منزلتش در حق عظیم باشد و فضیلتش در دین بر دیگران پیشى داشته باشد چنان نیست که در اداى حقّى که خدا بر او واجب کرده محتاج به کمک نباشد.»
این عبارت گویای این مطلب اساسی است که ارزش ذاتی، وجودی، علمی و دینی کسی هر قدر هم بالا باشد، هیچ کس نیست که محتاج کمک مردم نباشد. تعبیر «اَن یُعانَ عَلىٰ ما حَمَّلَهُ اللَهُ مِن حَقِّه» یعنی اگر بخواهد وظیفه و مسئولیّت خودش را انجام بدهد، به کمک مردم احتیاج دارد. آن «عَون»، از طرف مردم است. این سخن بلند امام پرهیزگاران گویای نقش بیبدیل مردم در جامعه اسلامی است.
۳. مسئولیتمداری عمومی امر به معروف و نهی از منکر
آموزههای اسلامی اعضای جامعه اسلامی را همانند اعضای یک خانواده میداند که براساس نظام مسئولیت عمومی و خیرخواهی همگانی تعریف میشوند زیرا در فضای اجتماع دامنه تسری خیر یا شر، فراگیر حال همه است.
همانطور که خداوند در قرآن فرمود: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ؛ شما بهترین امتی هستید که (برای اصلاح جوامع انسانی) پدیدار شدهاید، به کار شایسته و پسندیده فرمان میدهید و از کار ناپسند و زشت بازمی دارید، و (از روی تحقیق، معرفت، صدق و اخلاص) به خدا ایمان میآورید.» (سوره آل عمران/آیه ۱۱۰)
و نیز میفرماید: «وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ و باید از شما گروهی باشند که (همه مردم را) به سوی خیر (اتحاد، اتفاق، الفت، برادری، مواسات و درستی) دعوت نمایند و به کار شایسته و پسندیده وادارند و از کار ناپسند و زشت بازدارند و اینانند که یقیناً رستگارند.» (سوره آل عمران/ آیه ۱۰۴)
۴. وحدت و همبستگی اجتماعی
قرآن مکرر از پیروان خود میخواهد که در چارچوب شریع الهی یکپارچه و متحد باشند. واقعیت عینی تاریخی نیز موید این حقیقت است که اقتدار امت اسلامی در گرو وحدت کلمه و پرهیز از تفرقه است.
«واعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ؛ و همگی به ریسمان خدا، قرآن و اهل بیت(ع) چنگ زنید و پراکنده و گروه گروه نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که (پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن) با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانههای (قدرت، لطف و رحمت) خود را برای شما روشن میسازد تا هدایت شوید.» (سوره آل عمران/آیه ۱۰۳)
«وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ؛ و (شما ای اهل ایمان) مانند کسانی نباشید که پس از آنکه دلایل روشن برای آنان آمد، پراکنده و گروه گروه شدند و (در دین) اختلاف پیدا کردند و آنان را عذابی بزرگ است». (سوره آل عمران/آیه ۱۰۵)
۵. کسب اسباب اقتدار همه جانبه علمی، صنعتی، اقتصادی و دفاعی بازدارنده
راهبرد قرآن پرورش مومنان پویا، مقتدر، پیشرو و عزیز است؛ آنسان که دشمنان جرات و جسارت تعرض به آنان را در سر نپرورند. همانطور که در قرآن آمده است: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ؛ و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين (تداركات) دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید». (سوره انفال/آیه ۶۰)
۶. جهاد و دفاع
جهاد و دفاع از نفس، ناموس، دین و سرزمین یکی از تشریعات عمده اسلام است که از منظر قرآن ضامن بقای ارزشهای اصیل انسانی، فرهنگی و دینی شمرده میشود. «وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ؛ و اگر خداوند برخى از مردم را به وسيله برخى ديگر دفع نمیکرد قطعا زمين تباه مى گرديد ولى خداوند نسبت به جهانيان تفضل دارد» (سوره بقره/آیه ۲۵۱).
«کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ جنگ (با دشمن) بر شما مقرّر و لازم شده و حال آنکه برایتان ناخوشایند است و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ وخدا (مصلحت شما را در همه امور) میداند و شما نمیدانید». (سوره بقره/آیه ۲۱۶)
«وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ؛ و در راه خدا با كسانى كه با شما مىجنگند، بجنگيد ولى از اندازه درنگذريد زيرا خداوند تجاوزكاران را دوست نمىدارد». (سوره بقره/آیه ۱۹۰)
۷. پایداری و مقاومت فعال
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد صبر كنيد و ايستادگى ورزيد و مرزها را نگهبانى كنيد و از خدا پروا نماييد اميد است كه رستگار شويد» (سوره آل عمران/آیه ۲۰۰).
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا استَعینوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرین؛ ای مومنان، به استقامت و ذکر خدا کمک بگیرید؛ چرا که خداوند همراه مقاومتکنندگان است..» (سوره بقره/آیه ۱۵۳)
صبر یعنی مقاومت انسان، در راه تکامل در برابر انگیزههای شرآفرین، فسادآفرین و انحطاطآفرین، در یک نگاه، صبر یک مفهوم محرک است نه یک مفهوم منفعل و نتیجه آن نه تنها تحمل کردن سختیها و مشکلات نیست، بلکه غالب شدن بر مشکلات و گذشتن از آنها است و انسان را وادار به تلاش و عمل کردن و مبارزه میکند.
۸. ارزشهای اخلاقی و اقتدار معنوی در اسلام
قرآن کریم اقتدار معنوی، فرهنگی و نرم را که حاصل صداقت، علم، تبیین حکیمانه و نفوذ در قلوب است از عناصر مهم اقتدار میشمرد. «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ پس به (بركت) رحمت الهى با آنان نرمخو (و پرمهر) شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پيرامون تو پراكنده مىشدند». (سوره آلعمران/آیه ۱۵۹).
«ادْعُ إِلِىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ؛ با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به (شيوه اى) كه نيكوتر است». (سوره نحل/آیه ۱۲۵)
اربعین، به عنوان یکی از بزرگترین مراسم مذهبی شیعیان، فراتر از یک گردهمایی دینی صرف، نمودار ژرفایی از اقتدار اجتماعی و انسجام فرهنگی است. این رویداد عظیم که هرساله میلیونها زائر را به کربلا میکشاند، بر پایه مبانی قرآنی و آموزههای جامعهشناختی، توانسته است جایگاه ویژهای در تحکیم ساختارهای اجتماعی و قدرت نمادین جامعه شیعی ایجاد کند.
از منظر قرآنی، اقتدار اجتماعی به معنای قدرتی است که نه تنها بر پایه سلطه ظاهری، بلکه براساس ایمان به خدا، عقل و حکمت، تقوا، عدالت، وحدت و اخلاق اجتماعی استوار است، آیات بسیاری در قرآن بر ضرورت همبستگی، تعاون و حفظ ارزشهای انسانی تأکید دارند که این اصول در مراسم اربعین به خوبی تبلور یافتهاند. زائران اربعین با مشارکت در این حرکت جمعی، نوعی همبستگی اجتماعی و ارتقای حس مسئولیت جمعی نسبت به ارزشهای دینی و انسانی را تجربه میکنند.
از دیدگاه جامعهشناختی، اربعین به عنوان یک پدیده اجتماعی و فرهنگی، نمادی از اقتدار نرم جامعه است که از طریق نمایش قدرت جمعی، هویت مشترک و مقاومت فرهنگی به دست میآید. این مراسم، با ایجاد شبکههای ارتباطی گسترده و تقویت احساس تعلق و همبستگی، به بازتولید سرمایه اجتماعی و افزایش قدرت نمادین گروههای مذهبی کمک میکند.
بنابراین، نسبت اربعین و اقتدار اجتماعی را میتوان در دو بعد اصلی بررسی کرد: نخست، اقتدار ناشی از اخوت ایمانی، وحدت و انسجام اجتماعی که مبتنی بر آموزههای قرآنی است و دوم، اقتدار نمادین و فرهنگی که در چارچوب فرایندهای جامعهشناختی شکل میگیرد و موجب تثبیت هویت و قدرت اجتماعی میشود. این دو بعد به یکدیگر پیوند خورده و یکدیگر را تقویت میکنند تا اربعین نه تنها به عنوان یک مراسم دینی بلکه به عنوان یک پدیده اجتماعی مؤثر و قدرتمند در جامعه شناخته شود.
۱. اربعین نماد همبستگی دینی و اجتماعی
اربعین که چهلمین روز پس از عاشورا و شهادت امام حسین(ع) است، یکی از مهمترین و بزرگترین اجتماعات مذهبی جهان به شمار میرود. این تجمع سالانه، میلیونها زائر را از اقصی نقاط جهان به سمت کربلا و مزار امام حسین (ع) جذب میکند. چنین جمعیتی نه تنها نمایانگر وحدت و انسجام مذهبی شیعیان است، بلکه بیانگر پیوند اجتماعی عمیقی است که فراتر از مرزهای جغرافیایی و ملیتی قرار دارد. این وحدت و همبستگی اجتماعی، از جمله شاخصهای اقتدار نرم جامعه است.
۲. اربعین و بازتولید سرمایه اجتماعی
مشارکت در مراسم اربعین، به عنوان یک فعالیت جمعی و نمادین، سبب تقویت شبکههای اجتماعی و ارتباط میان افراد و گروهها میشود. افراد با همدیگر در مسیر پیادهروی، پذیرایی و کمکرسانی به زائران همکاری میکنند. این همکاریهای داوطلبانه و بیمنت، سرمایه اجتماعی را افزایش میدهد که در جامعهشناسی به معنای اعتماد، همکاری و انسجام اجتماعی است. سرمایه اجتماعی فوق، یکی از مهمترین عوامل اقتدار و پایداری اجتماعی محسوب میشود.
۳. اربعین و تقویت هویت جمعی
یکی از ابعاد اقتدار اجتماعی، تثبیت و تقویت هویت جمعی است. اربعین بستری است که در آن هویت مذهبی، فرهنگی و تاریخی شیعیان بازتولید میشود. با حضور گسترده در این مراسم، افراد ضمن تأیید باورهای مشترک، هویت جمعی خود را بازشناسی و تعمیق میکنند. این هویت مشترک، قدرت نمادین و معنوی جامعه شیعی را افزایش میدهد و باعث میشود جامعه در برابر تهدیدات داخلی و خارجی مقاومتر باشد.
۴. اربعین و اقتدار اخلاقی و معنوی
براساس آموزههای قرآنی و روایی، اقتدار اجتماعی زمانی پایدار و حقیقی است که بر پایه عقل، حکمت، عدالت، اخلاق و معنویت استوار باشد. اربعین، ضمن نمایش قدرت جمعی، نشاندهنده اقتدار اخلاقی است زیرا در این مراسم، ارزشهایی همچون فداکاری، ایثار، صبر، محبت و خدمت به دیگران به صورت عملی تجلی مییابد. این اقتدار اخلاقی، به تقویت سرمایه معنوی جامعه و در نتیجه اقتدار اجتماعی منجر میشود.
۵. اربعین، تأثیر بر اقتدار سیاسی و فرهنگی
در سطح گستردهتر، اربعین میتواند به عنوان یک نیروی نرم سیاسی و فرهنگی عمل کند. این مراسم با نمایش وحدت و قدرت جمعی، پیام روشنی از انسجام اجتماعی به دولتها، گروههای سیاسی و جوامع دیگر ارسال میکند. همچنین، فرهنگ ایثار و مقاومت امام حسین (ع) و پیامهای این واقعه تاریخی، در قالب اربعین به نسلهای جدید منتقل شده و در حفظ و توسعه فرهنگ مقاومت نقش مهمی ایفا میکند.
از دید جامعهشناسی سیاسی، «اقتدار اجتماعی» محصول پیوند سه عنصر: هویت مشترک، شبکه همبستگی اجتماعی و سازوکارهای سازمانیافته کنش جمعی است. در این چارچوب، اربعین پدیدهای استراتژیک در تقویت هویت دینی-فرهنگی شیعه و حتی اسلام است. پدیدهای که حداقل در پنج سطح نقشآفرین است:
۱. تقویت هویت جمعی مذهبی
اربعین، با ایجاد تجربه مشترک ایمانی، عاطفی و مناسکی، به تقویت هویت شیعی و اسلامی کمک میکند. میلیونها نفر از ملیتها و قومیتهای مختلف، در یک مسیر واحد و با یک شعار مشترک «حُبُّ الحُسَینِ یَجمَعُنا» حرکت میکنند؛ این یعنی بازتولید و تقویت خود شیعی و خود اسلامی در برابر دیگریهای تاریخی یا مدرن. این تقویت هویتی، عنصر اول اقتدار را شکل میدهد: خودآگاهی اجتماعی-دینی.
2. تشکیل شبکههای اجتماعی و پیوندهای افقی
اربعین باعث شکلگیری یک شبکه عظیم از روابط انسانی و اعتماد اجتماعی میشود. مشارکت داوطلبانه در خدماترسانی و تعاملات فرهنگی بین ملتها (از ایران، عراق، لبنان، پاکستان، افغانستان وجز آن)، همه نشانگر شکلگیری نوعی سرمایه اجتماعی شیعی فراملی است. این همان عنصر دوم اقتدار است: شبکههای ارتباطی منسجم و مبتنی براعتماد.
3. تجربه نظم، خود سازمانیافتگی و کنش جمعی
با وجود جمعیت عظیم، اربعین معمولاً با کمترین میزان خشونت، بینظمی یا بحران انجام میشود. این پدیده نشان میدهد که جامعه دینی اربعینی، توان خودتنظیمی، مدیریت منابع، توزیع، ارتباط، و انضباط مناسکی دارد. این ویژگی، عنصر سوم اقتدار اجتماعی را میسازد: توان بسیج و کنشگری هدفمند.
اما آیا این اقتدار بالفعل میشود؟ اینجا مسأله تفاوت ظرفیت بالقوه با تحقق بالفعل مطرح است. اربعین ظرفیت دارد که اقتدار فرهنگی یا هویتی شیعه را در سطح جهانی تثبیت کند. زمینه اتحاد امت اسلامی در مقابل سلطهطلبی و تفرقهاندازی فراهم کند و قدرت نرم دینی شیعه را به عرصه بینالمللی وارد کند. سخن پیامبر اکرم (ص) به روایت صدق چنین است که: «إِنَّ الْحُسَینَ بْنَ عَلِی فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًی وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ» (صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۶۰). اما ثمربخشی این ظرفیت بیبدیل منوط به تبیین نظری، سیاستگذاری استراتژیک و نهادسازی اجتماعی تمدنی است.
انتهای پیام