غزه، جایی که در آن خبرنگار بودن نه یک شغل، بلکه مبارزهای خاموش است. مرزی که در آن دوربین، اسلحه نیست؛ اما ممکن است توجیهی برای کشتهشدن باشد. آنجا که خبرنگار در کنار غیرنظامیان دیگر، هدف است؛ نه بهدلیل آنکه سلاح دارد، بلکه چون صدا دارد.
در این روز، با قلبی آکنده از اندوه و احترامی ژرف، چهار خبرنگار شهید را یاد میکنیم؛ چهار ستاره خاموش که روشنیشان تا همیشه در آسمان حقیقت باقی خواهد ماند.
«او زندگی را در قاب جای میداد و خودش در قاب شهادت جا گرفت...» فاطمه حسّونة، عکاس جوان و خوشذوق اهل غزه با تصاویرش به رنجهای خاموش جان میبخشید. چشمانش در میان دود و ویرانی، بهدنبال زندگی میگشت؛ کودکانی با بادکنک، لبخندی بیجان در پس خرابه، دستی که هنوز نان پخش میکرد... .
در ۱۶ آوریل ۲۰۲۵، در جریان حمله هوایی رژیم صهیونیستی به منزل خانوادگیاش، همراه بیش از ۱٠ عضو خانوادهاش جان باخت؛ اما میراث او جاودانه شد؛ مستندی که از زندگیاش ساخته شده بود و با نام «روحت را در دست بگیر و قدم بزن» در جشنواره کن به نمایش درآمد و به مرثیهای جهانی تبدیل شد.
فاطمه با دوربینش مقاومت میکرد؛ اما آن روز، هیچ قاب عکسی از لحظه مرگش نماند. تنها چیزی که باقی ماند، نوری بود که در نگاهش ثبت شده بود.
«فیلم آخرش هیچگاه تدوین نشد، چون خودش آخرین صحنه را بازی کرد...» اسماعیل ابوحطب، تصویربردار و مستندساز اهل غزه زندگی را با لنز روایت میکرد. همکاریاش با شبکههای بینالمللی همچون BBC ،DW و رسانههای جهانی، صدای مردم کشورش را فراتر از مرزها برد.
در ۳۰ ژوئن ۲۰۲۵، در کافهای در نزدیکی ساحل غزه که پناهگاه خبرنگاران و هنرمندان شده بود، آماج حمله هوایی قرار گرفت و جان باخت. شهادت او بخشی از موج حملاتی بود که خبرنگاران را نیز بیپناه گذاشت.
ابوحطب اعتقاد داشت که حقیقت را باید ثبت کرد، حتی اگر آخرین فریم عمرت باشد و همین فریم، نامش را در تاریخ ثبت کرد.
«دخترش تازه به دنیا آمده بود؛ اما پدرش دیگر او را ندید...» یحیی صبیح، خبرنگار مستقل و گزارشگر روزنامهنگاری انسانی در کوچههای غزه نهتنها قلم میزد، بلکه میزیست. او برای انسان مینوشت، نه برای خبر.
در ۷ مه ۲۰۲۵، زمانی که هنوز اشک خوشحالی تولد دخترش خشک نشده بود، هنگام تهیه گزارش میدانی در منطقه الرمال، هدف حمله هوایی قرار گرفت و کشته شد. پر کشیدنش، اندوهناکترین ترکیب از زندگی و شهادت بود.
او برای دنیایی بهتر به عشق دخترش مینوشت، غافل از آنکه خودش نخستین قصه ناگفته زندگی او خواهد بود.
«او دو دهه تصویر کرد... اما تصویر آخر، خودش بود؛ بیصدا، بینور...» سامر ابودقه، تصویربردار کهنهکار شبکه الجزیره از نسل اول خبرنگارانی بود که جنگ را دیده، تصویر کرده و حالا در آن جان سپرده بودند.
در ۱۵ دسامبر ۲۰۲۳، هنگام پوشش پیامدهای حملهای در خانیونس، با پهپاد هدف قرار گرفت، زخمی شد؛ اما امداد نرسید. چندین ساعت در خون ماند و دوربینش خاموش شد.
او بیش از ۲٠ سال برای ثبت حقیقت تلاش کرد. در جهانی که دروغها فریاد میزنند، سامر با تصویر بیصدا، حقیقت را فریاد زد.
براساس گزارش کمیته حفاظت از خبرنگاران (CPJ) و فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران (IFJ)، جنگ غزه از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون، بیش از ۲۳۰ خبرنگار، عمدتاً فلسطینی را به کام مرگ کشانده است. بسیاری از آنها با نشانههای واضح خبرنگاری، هدف قرار گرفتند.
جنگ غزه عنوان «مرگبارترین جنگ تاریخ برای خبرنگاران» را از آن خود کرده است؛ عنوانی تلخ، خونین و هشدارآمیز.
ما خبرنگاران، راویان جهانیم. دروغ، سانسور، مرگ و ترس نمیتواند حقیقت را خاموش کند. فاطمه، اسماعیل، یحیی و سامر، هر کدام بخشی از وجدان بیدار این جهان بودند. آنان با دوربین و قلم، تا آخرین نفس جنگیدند؛ نه برای سیاست، که برای مردم.
در روز خبرنگار، باید یادشان را نه با پستی اینستاگرامی، که با ایستادگی در برابر تحریف، با وفاداری به وجدان و با تلاشی دوباره برای حفظ حقیقت، زنده نگه داریم. بگذاریم جهان بداند که خبرنگار را نمیتوان کشت؛ چرا که حقیقت هرگز نمیمیرد.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام