ایران، تمدنی کهن و زنده با پیشینهای عمیق در فلسفه، هنر، زبان و زیست فرهنگی، اینک در آستانه ایفای نقشی راهبردی در بازتولید نظم معنایی جهانی قرار گرفته است. خِرد تمدنی ایران، برآمده از پیوندی مستحکم میان تاریخ و حکمت، اکنون بهمثابه چشمهای زلال، ظرفیت خلق روایتهایی را دارد که میتوانند مبانی هویتی و فرهنگی جهان معاصر را دگرگون سازند.
اینک دیگر زمان آن فرارسیده است که فراتر از محافظت صرف، به «فعالسازی پویای سرمایههای معنایی» بنگریم؛ سرمایههایی که میراثفرهنگی، صنایعدستی، هنرهای اصیل و حکمت ایرانی را در خود جای دادهاند و قابلیت تبدیل شدن به بسترهای معنابخش نسلهای معاصر و آینده را دارند.
در عصر انفجار داده و چندگانگی معنا، «روایت» دیگر صرفاً بازتابدهنده واقعیت نیست، بلکه خود «مولد واقعیت» است. انفعال در این حوزه، به معنای واگذاری زمام هدایت جمعی به روایتهای رقیب، نامعتبر و حتی تحریفشده است؛ آسیبهایی که پیامدهای تلخ فرهنگی، سیاسی و تمدنی دارد.
وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، در این بستر، فراتر از یک دستگاه فرهنگی، بهعنوان «مرکز ثقل تولید و بازنمایی روایت ملی» میتواند ایفای نقش کند؛ نهادی که با بهکارگیری دانش میانرشتهای، فناوریهای نوین و مشارکت فعال نخبگان، به تکوین دیپلماسی فرهنگی نوین بپردازد.
نسل امروز که در بستر فناوریهای دیجیتال و شبکههای پیچیده معناپذیری رشد یافته است، زبانی تازه طلب میکند؛ زبانی که هم ریشه در خرد کهن ایرانی داشته باشد و هم قادر باشد با پرسشهای پیچیده معاصر گفتوگو کند. بازتعریف روایتگری، بهمثابه کنش استراتژیک، کلید برقراری پیوند میان گذشته و آینده، سنت و نوآوری، بومیگرایی و جهانیشدن، است.
ایران میتواند و باید «هژمون روایت معنایی» در گستره تمدنی منطقه و جهان باشد؛ نقشی که نیازمند انسجام سیاستگذارانه، همدلی فرهنگی و مشارکت گسترده جامعه نخبگان و اندیشمندان است.
بنای چنین هژمونی، جز از طریق تأسیس «قرارگاه رسانهای روایت ایران فرهنگی» امکانپذیر نیست؛ نهادی جامع، پویا و تأثیرگذار که بتواند زبان، منطق و حکمت تمدن ایرانی را به جهان عرضه کند.
در عصری که بحران معنا، همپای بحرانهای سیاسی و اقتصادی، بزرگترین چالش بشر معاصر است، ایران ظرفیت بینظیری برای تبدیل شدن به «منبع معنا» و «چشمه حکمت» دارد.
اما این ظرفیت، جز با بازپسگیری روایت نخست، آفرینش مستمر معنا و مدیریت هوشمندانه قدرت نرم، میسر نخواهد شد.
روایت نخست، فراتر از امتیاز و ژست، یک وظیفه خطیر و ماندگار است؛ وظیفهای که افق تمدنی ایران را تعریف میکند، هویت جمعی را باززایی میکند و آیندهای روشن برای ملت رقم میزند.
در پایان، این فرصت را مغتنم میشمارم تا به همه خبرنگاران، روایتگران صادق و پرتلاش عرصه اطلاعرسانی، در روز خبرنگار (۱۷ مرداد)، ارج نهاده و قدردانی کنم. شما، در خط مقدم روایتگری ملی و بینالمللی ایستادهاید و نقش بیبدیلی در شکلدهی گفتمانهای فرهنگی و اجتماعی کشور ایفا میکنید. باشد که قلم شما، همچون چراغی، راه را برای روایت نخست ایران در جهان هموار کند.
انتهای پیام