برخی از اینان به صراحت می‌گویند تا ۲۰۰ سال دیگر هم باید همه ظرفیت‌های دانشگاهیان ما مصروف ترجمه آثار غربیان شود و ما همچون کودکی دبستانی باید در مکتب غرب زانو بزنیم و چون و چرا نکنیم تا شاید چیزی بیاموزیم و رشدی کنیم، این روشنفکرنمایان، قبله آمال و آرزو‌های خود و مقلدان خود را در غرب می‌جویند و می‌بینند و آمریکا و نظام لیبرال دموکراسی را به عنوان جامعه اتوپیایی به مخاطبان خود معرفی می‌کنند. اینان واقعاً بر این باورند که غربیان، به قواعد اخلاقی و انسانی و قوانین بین‌المللی پایبندند، اینان واقعاً دلبسته شعار‌های فریبنده حقوق بشری و دموکراسی و انسان‌گرایی غربیان شده‌اند.
آخرین نمونه آن توسل یکی از اساتید دانشگاه به کورتکس مغز ایرانیان و غربیان بود که مدعی بود چون کورتکس مغزی ایرانیان نازک‌تر است پس توانایی ذهنی و قدرت خلاقیت آنان نیز کمتر است یا یکی از مدیران ارشد کشور که پیش از این مدعی شده بود ما نمی‌توانیم مشکلاتمان را حل کنیم و باید از خارج (بخوانید اروپا و آمریکا) مدیر وارد کنیم و یا کسانی که مدعی‌اند برای حل مشکلات کشور راهی جز مذاکره با آمریکا نداریم.
نسبت اینان با غرب و غربیان چنین است که واقعاً و به جد بر این باورند که هر چه آن خسرو کند شیرین کند، حتی جنایات و خیانت‌های غربیان را هم سفیدشویی می‌کنند و می‌گویند لابد گیر از ماست، زبان حال افراد خوش‌نیت و ساده‌ساز و ساده‌لوح‌شان در مواجهه با آمریکا آن است که در کف شیر نر خونخواره‌ای/ غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای.
اما جنگ تحمیلی ۱۲روزه علیه جمهوری اسلامی، آن هم به شکلی وحشیانه، بزدلانه و ددمنشانه از سوی محور و قطب لیبرال دموکراسی، یعنی آمریکا و سگ‌دست‌آموز غربیان، یعنی رژیم صهیونی، همه این اوهام را فروریخت، «عملیات چکش نیمه‌شب» آمریکا علیه ایران، هر چند، برخلاف توهم رئیس جمهور آمریکا، نتوانست ضربه‌ای جدی به تأسیسات هسته‌ای ما وارد کند اما همچون پتکی بر ساختمان ذهنی غرب‌باوران فرود آمد و همه بافته‌ها و داشته‌های آنها را نابود کرد.
موشک‌های آمریکایی و اسرائیلی بیش از آنکه خانه‌های مردم را خراب کند، خانه ذهنی غرب‌باوران و غربزدگان را ویران کرده است، سرمایه‌های دویست ساله آنان را به فنا داده است، یأس و ناامیدی بر اردوگاه غربگرایان چیره شده است حتی عده‌ای از آنان ابراز می‌دارند که اگر قدرت برآمده از نیرو‌های انقلاب و مدافعان ولایت نبود، دشمنان می‌خواستند در ظرف دو هفته ایران را به یک کشور عصر حجری تبدیل کنند، این اراده غربیان بود، آنان هیچ کرامت و شرافت و عزتی برای هیچ کسی به ویژه برای هیچ ایرانی‌ای نمی‌خواهند و نمی‌پسندند، آنان فقط زبان قدرت را می‌فهمند.
اگر نبود موشک‌های سجیل و فاتح و خرمشهر، که مدافعان ولایت با همه طعنه‌های غرب‌گرایانی که معتقد بودند دنیای آینده دنیای گفتمان است و نه موشک، الان چیزی از ایران و ایرانی باقی نمانده بود، غرب وحشی هیچ ابایی از قتل عام گسترده میلیون‌ها ایرانی ندارد؛ و سازمان‌های بین‌المللی هم نه تنها اقدامی علیه آنها نمی‌کردند؛ بلکه از همراهی با آنها ابایی نداشتند، پس به تعبیر حکیمانه و دوراندیشانه امام خمینی (ره) «اگر می‌خواهید به مملکت شما آسیبی نرسد پشتیبان ولایت فقیه باشید».
انتهای پیام