صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۱۱۲۳
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۴:۳۲

مرضیه محمدزاده به بیان و توضیح برخی اوصاف برجسته در سیره پیامبر اسلام(ص) پرداخت و گفت: پیامبر اسلام(ص) اسوه ایمان، الگوی اخلاق و ادب و رفتار نیکو بودند. ایشان، خود را ادب کرده پروردگار می‌دانستند و می‌فرمودند: «پروردگارم مرا ادب کرد و نیکو ادب کرد.»

مرضیه محمدزاده، مؤلف و پژوهشگر تاریخ اسلام در گفت‌وگو با ایکنا از خوزستان با اشاره به جایگاه رسول خدا(ع) در عالم خلقت گفت: خداوند در قرآن کریم فقط و فقط به جان یک نفر سوگند یاد کرده و آن جان مقدس رسول خدا(ص)‌ است. خداوند در آیه ۷۲ سوره حجر می‌فرماید: «لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ» به جان تو سوگند، اینها در مستی خود سرگردانند.

وی افزود: امام سجاد(ع) وقتی از جد خود رسول الله(ص) یاد می‌کنند چنان با احترام از ایشان سخن می‌گویند که مانند آن را نمی‌بینیم: «سپاس خداوندی که بر ما منت نهاد به وجود مقدس محمد(ص) که نه در ملت‌های گذشته و نه در سده‌های دیرین چنین جلوه‌ای از حق بر آنها عنایت نشده بود. او بزرگ‌مردی است که امین بر وحی تو، برترین فرد در آفرینش و برگزیده بندگانت، پیشوای رحمت، پیشتاز همه نیکی‌ها و کلید همه فرخندگی‌ها است.» 

این استاد دانشگاه افزود: پیامبر اسلام(ص) اسوه ایمان، الگوی اخلاق و ادب و رفتار نیکو بودند. ایشان، خود را ادب کرده پروردگار می‌دانستند و می‌فرمودند: «پروردگارم مرا ادب کرد و نیکو ادب کرد.» سیره و رفتار پیامبر(ص) نمونه عالی اخلاقی و معاشرت والاست.

این پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه درباره فضایل رفتاری و مکارم اخلاقی رسول خدا(ص) کتاب‌های فراوانی به رشته تحریر در آمده است، اظهار کرد: یکی از مکارم اخلاقی رسول الله(ص) این بود که با هر کس روبرو می‌شدند سلام می‌کردند؛ در سلام کردن، کودک و بزرگ و زن و مرد برای رسول الله(ص) تفاوتی نداشت. پیامبر اهل مصافحه و دست دادن بودند؛ وقتی با کسی روبه‌ رو می‌شدند سلام می‌کردند و به او دست می‌دادند.

وی ادامه داد: نگاهشان به همه به صورت یکسان بود، با چشم و ابرو به کسی نگاه نمی‌کردند. پیامبر(ص) دادن هدیه را دوست می‌داشتند؛ چه خود به دیگران هدیه بدهند و چه دیگران به ایشان هدیه بدهند. هدیه را می‌پذیرفتند. وقتی سهم ایشان را از خیبر آوردند یا زمانی که نجاشی هدایایی برای ایشان فرستاده بود، پیامبر(ص) آنها را بین افرادی که در آنجا بودند تقسیم می‌کردند و ابتدا از خانواده خود شروع می‌کردند.

محمدزاده گفت: غزالی در توصیف مکارم اخلاق پیامبر(ص) می‌گوید پیامبر(ص) چنان بودند که اگر مسرور و راضی می‌شدند این مسرت و رضایت برای مردم کاملا مشخص بود. در هنگام موعظه جدی بودند و به گونه‌ای با مردم سخن می‌گفتند که آنها بتوانند سخن جدی را از شوخی دریابند. اگر پیامبر(ص) غضب می‌کردند کسی تاب مقاومت در برابر غضب ایشان را نداشت، اما غضب پیامبر(ص) بسیار کم بود، خیلی سریع از مردم خشنود می‌شدند؛ کافی بود کسی اشتباهی بکند و نزد رسول الله(ص) برای عذرخواهی می‌آمد، سریع بخشیده می‌شد. پیامبر(ص) با اصحاب خود شوخی می‌کردند و به این وسیله آنها را شاد و مسرور می‌کردند.

این استاد دانشگاه در باب صداقت و راستگویی پیامبر(ص) بیان کرد: نه تنها یاران و پیروان حضرت شیفته این ویژگی ایشان شده بودند، بلکه دشمنان نیز به این حقیقت اذعان داشته و صداقت پیامبر(ص) را می‌ستودند. نقل است که ایشان در اوایل بعثت به بالای کوی صفا رفتند و خطاب به مردم با یک صدای رسا فرمودند: اگر اکنون به شما گزارش بدهم که پشت این کوه دشمنان موضع گرفته و قصد جان و مال شما را دارند، مرا تصدیق می‌کنید؟ همه گفتند آری ما در طول زندگی از تو دروغی نشنیده‌ایم.

محمدزاده اظهار کرد: می‌گویند خدیجه کبری(ص) وقتی پیشنهاد ازدواج به رسول الله(ص) می‌دهد، اظهار می‌کند که شیفته ویژگی راستگویی، امانت‌داری و اخلاق نیک ایشان شده است. آیات الهی هم بر صداقت و راستی و امانت داری رسول الله(ص) تأکید می‌کنند. برخی از آیاتی به امانت داری و راستگویی پیامبر(ص) اشاره می‌کنند؛ مثل این آیات: «قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ» (انعام، 50) از قول پیامبر(ص) می‌فرماید: من نمی‌گویم خزائن خدا نزد من است، من از غیب آگاه نیستم و به شما نمی‌گویم که من فرشته هستم. در جای دیگری می‌فرماید: «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ» (نجم، 3 و 4) پیامبر(ص) هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید، بلکه آنچه می‌گوید چیزی جز وحی الهی نیست که بر او نازل شده است. همچنین آیه «مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَىٰ» (نجم، 11) قلب در آنچه دیده دروغ نگفته است.

این پژوهشگر تاریخ اسلام افزود: در مورد امانت داری پیامبر اکرم(ص) گفته شده است که ایشان در قبل از بعثت نیز به این ویژگی مشهور بودند و در سخنی فرمودند: «به خدا سوگند به حقیقت من در آسمان و زمین امانت دار هستم.» قریش و حتی مشرکین کاملا به این امانت‌داری پیامبر(ص) ایمان داشتند و با وجود این که ایشان به مقام رسالت نیز رسیده بود همچنان، چیزهایی نزد پیامبر(ص) به امانت گذاشته بودند و به همین خاطر بود که وقتی که به مدینه هجرت می‌کنند، از حضرت علی(ع) می‌خواهند تا امانت‌های مردم را به آنها برگرداند.

وی ادامه داد: نقل شده است که در جنگ خیبر که سال هفتم هجری رخ داد، آذوقه سپاه اسلام تمام شده بود، هنوز جنگ به پیروزی نرسیده بود، مسلمانان از نظر غذا آنقدر در مضیقه بودند که برای رفع گرسنگی از گوشت حیواناتی مثل اسب و قاطر که گوشت‌شان مکروه بود استفاده می‌کردند. در چنین شرایطی یک چوپانی از یهودیان آمد که یک گله گوسفند همراه داشت که متعلق به یهودیان بود. او داشت به طرف قلعه‌های خیبر می‌رفت. چوپان نزد رسول خدا(ص) آمد و اسلام آورد. بعد گفت یا رسول الله(ص) این گوسفندان امانت این مردم یهودی نزد من هستند، اجازه بدهید آنها را برگردانم و بعد نزد شما یبایم. پیامبر(ص) به او فرمودند: برو و گوسفندان را به صاحبان آنها برگردان. در آیین ما خیانت به امانت یکی از بزرگترین جرم‌هاست.   

محمدزاده خاطرنشان کرد: توجه پیامبر(ص) به بیت المال، چه کم و چه زیاد قابل توجه است؛ یکی از اصحاب به نام مدعم که غلام رفاعة بن زید بود، وقتی رسول خدا(ص) و همراهان ایشان از خیبر به مدینه برمی‌گشتند، وسایل رسول الله(ص) را از روی شترش پیاده می‌کرد که تیری از سوی دشمن به او اصابت می‌کند و او کشته می‌شود، اصحاب دور جنازه او جمع می‌شوند و می‌گویند که بهشت بر تو گوارا باد، رسول الله(ص) در این هنگام فرمودند: نه سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست زبانه‌های آتش از لباسش بلند است؛ چرا که این لباسی که بر تن او است، متعلق به بیت المال بود و این خیانت در امانت است. حاضران از این سخن پیامبر(ص) به سختی تحت تاثیر قرار گرفتند و یکی از اصحاب گفت: یا رسول الله(ص) من دو بند کفش از غنائم برداشتم (آنها را قبل از اینکه غنائم را تقسیم کنید برداشتم) پیامبر(ص) فرمودند: اگر از دنیا رفته بودی به همان اندازه آتش دوزخ بر وجودت زبانه می‌کشید.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از اوصاف برجسته رسول خدا(ص) شجاعت ایشان بود، که از نوجوانی کاملا مشهود بود، گفت: ایشان در نوجوانی و جوانی بسیار شجاع و دلاور بودند. در جنگ‌هایی که در آن موقع در می‌گرفت یا در حلف الفضول، با وجودی اینکه جوان بودند، در کنار دلاوران حضور داشتند. با آغاز رسالت هم، پیامبر(ص) با شجاعت نامه‌های دعوت به اسلام را به ابرقدرت‌های زمان خود فرستادند و هیچ واهمه‌ای از آنها نداشتند.

وی افزود: امیرمومنان(ع) درباره شجاعت رسول الله(ص) می‌فرماید: همیشه این‌گونه بود که وقتی تنور جنگ داغ می‌شد و سختی به نقطه اوج خودش می‌رسید و مسلمانان و کفار مقابل هم قرار می‌گرفتند، ما به رسول خدا(ص) پناه می‌بردیم. هیچکس مانند ایشان به دشمن نزدیک‌ نبود؛ رسول الله(ص) هم خود در صف مقدم بودند، هم نزدیکان خود را به صف مقدم می‌فرستادند.

محمدزاده ادامه داد: در مورد مهربانی و رأفت ایشان، قرآن کریم می‌فرماید او رحمه للعالمین است. هیچ‌گاه کسی را اذیت نکردند و آسیبی به کسی وارد نکردند. اگر یکی از اصحاب را دو، سه روز نمی‌دیدند، سریع جویای حالش می‌شدند. اخلاق فوق العاده‌ای نسبت به همسران خود داشتند. پیامبر(ص) چند همسر داشتند. آنها آنقدر شیفته ایشان بودند که وقتی که آیه قرآن نازل شد که شما بعد از پیامبر(ص) - چون ام المومنین هستید - نمی‌توانید ازدواج کنید، پس الان از رسول خدا(ص) جدا بشوید، هیچ کدام از این همسران از پیامبر(ص) جدا نشدند و ترجیح دادند که در کنار رسول الله(ص) زندگی کنند و همسر ایشان باشند.

وی اظهار کرد: آنها عشق و علاقه فوق العاده‌ای به رسول خدا(ص) داشتند و حتی گفته شده که بعد از رسول الله(ص) در غم از دست دادنشان بسیار گریه می‌کردند و بسیار اظهار ناراحتی می‌کردند؛ از جمله زینب دختر جهش که گفته شده بیشتر از یک سال دوام نیاورد و از دنیا رفت و اولین همسر رسول الله(ص) بود که به ایشان پیوست.

محمدزاده در پایان گفت: این خصوصیات و ویژگی‌ها و مهر و محبت رسول الله(ص) را نسبت به همه از کودک و بزرگ می‌بینیم. ایشان این لطف و مهر و محبت را نسبت به دشمنان خود هم داشتند، زمانی که در جنگ احد، پیامبر(ص) زخمی شدند و آسیب دیدند، دشمن خود را نفرین نکردند و می‌گفتند خدایا این مردم را بیامرز، اینها نادان هستند که دست به این کار می‌زنند. این عطوفت را ما بعدها در وجود نزدیکان رسول الله(ص) یعنی اهل بیت(ع) ایشان می‌بینیم.

 
انتهای پیام