راحله کاردوانی، دکترای مطالعات زنان در این نشست اظهار کرد: ما با داشتن هویت اجتماعی، احساس تعلق به گروههای اجتماعی را تجربه میکنیم. اگر این احساس تعلق را به ارزشها، باورها و فرهنگ جامعه در نظر بگیریم، وارد فاز هویت فردی میشویم. اگر آن را به دین یا باور خاصی پیوند بزنیم، وارد عرصه هویت دینی میشویم. اگر درباره جنسیت خود و احساس تعلق به جنسیت خاصی از زنان و مردان سخن بگوییم، به عرصه هویت جنسیتی وارد شدهایم. در نهایت ما هویت فردی، اجتماعی، دینی، جنسیتی، فرهنگی و خانوادگی داریم.
وی افزود: همه این اجزای هویت باید در جای خود قرار گیرند تا تصویر درستی از کل هویت شکل بگیرد. یکی از بخشهای هویت، هویت ملیست؛ فرد با داشتن هویت ملی، احساس تعلق به یک ملت را تجربه میکند که فراتر از فرهنگ است. در این بخش تاریخ، زبان و فرهنگ اهمیت دارد و چتریست که بر سایر بخشها مانند دین، فردیت یا خانواده سایه میاندازد. هویت ملی، حسی مشترک میان اعضای یک جامعه است که باعث ایجاد وحدت و همبستگی میان آنها میشود.
این پژوهشگر مطالعات زنان بیان کرد: وطنپرستی یکی از وجوه هویت ملیست که حس غرور ملی و احساس مثبت به کشور متبوع را در انسان ایجاد میکند. داشتن چنین احساسی مستلزم حضور فیزیکی در یک سرزمین نیست؛ هویت ملی میتواند در انسان وجود داشته باشد، در حالی که او در کشور خودش حضور ندارد یا در کسی که در کشور محل تولد خود زندگی میکند، وجود نداشته باشد.
وی گفت: در بعضی از کشورها قومیتهای گوناگونی زندگی میکنند که ارزشها یا ادیان ویژه خود را دارند؛ برای نمونه در ایران همه مردم مسلمان یا شیعه نیستند، ولی احساس تعلق به این سرزمین دارند؛ بنابراین هویت ملی میتواند نشانهای از احساس غرور نسبت به وطن باشد که در وفاداری به میهن مؤثر است. بخشی از هویت ملی، همین اجزاییست که درباره آنها سخن گفتیم.
کاردوانی تصریح کرد: هویت ملی، مفهومی با ابعاد گوناگون، فرافردی، فراخاکی و فراارزشیست و برای ارزشیابی آن، باید به بسیاری از نکات و امور توجه کرد. استاد شهید، مرتضی مطهری یکی از چالشهای دوران معاصر را چالش هویت ملی میدانست؛ زیرا این هویت میتواند تحت تأثیر اندیشهها و تبلیغات متنوعی از داخل و خارج از کشور قرار گیرد.
وی در خصوص اهمیت این بخش از هویت تأکید کرد: اهمیت چالش هویت ملی، به میزان اهمیت خود این بخش از هویت بازمیگردد. استاد مطهری معتقد است که هویت ملی تحت تأثیر ورود اندیشههای جدید غربی و رشد ملیگرایی با چالشهای مهمی روبهرو شده؛ البته پیشینه هویت ملی ایرانی از این بابت است که با تاریخ دو هزار و ۵۰۰ سالهای مواجهیم که در طول همه این مدت موفق شده مرزهای خود را با تمدنهای دیگر حفظ کند. وجود چالش به معنای مسئله داشتن هویت در ذات خود نیست.
به بیان این پژوهشگر مطالعات زنان، در عصر رسانه و فضای مجازی، وجود چنین چالشها و آسیبهایی به بدنه ابعاد گوناگون هویت، از جمله هویت ملی طبیعیست و به سطح زیادی از هوشیاری فردی اعضای جامعه و هوشیاری سیاسی حاکمیت و لایههای کلان یک جامعه در مواجهه با آن نیاز است.
وی در خصوص تابآوری خانواده اظهار کرد: بهطور کلی، مفهوم تابآوری بار روانشناسی دارد و سازگاری انسان با بحران را در دل خود جای داده است. این سازگاری میتواند در خصوص بحرانهای منفی فردی در زندگی، مانند از دستدادن عزیزان، طلاق و... یا رویدادهای مثبت، مانند مهاجرت، ازدواج، تولد فرزند و... باشد. بحران وضعیتیست که به تدبیراندیشی و مدیریت خاصی نیاز دارد.
کاردوانی افزود: این تابآوری در عرصه خانواده نیز مطرح میشود که عملاً به ظرفیت خانواده برای تحمل و مدیریت شرایط دشوار اشاره میکند. داشتن منابع و ظرفیتهای خاص در شرایط بحرانی میتواند به ما کمک کند تا تغییر را مدیریت کنیم. تابآوری خانواده الگوهای متنوعی دارد، بهصورتی که برای افزایش تابآوری خود از راهبردهای گوناگونی استفاده کند.
وی با اشاره به دوران همهگیری ویروس کرونا ادامه داد: در آن دوران، برخی خانوادهها راهبردهایی برای افزایش ظرفیت تحمل خود بهکار گرفتند، در حالی که برخی دیگر چنین ظرفیتی نداشتند، بهطوری که شاهد افزایش طلاقها، دعواها، اعمال خشونت و... در آن دوره بودیم. آن بحران توانست برخی از خانوادهها را تا مرز فروپاشی پیش ببرد و مسائل بسیاری برای آنان ایجاد کند. از سوی دیگر، وضعیت خانوادههایی که تابآوری بیشتری داشتند، بهتر شد؛ بهصورتی که ظرفیتهای بالقوه آنان به شکل بالفعل درآمد.
این پژوهشگر مطالعات زنان بیان کرد: خانوادههایی که از انسجام و روابط بیشتری برخوردار و گستردهتر بودند، در دوران همهگیری ویروس کرونا تابآوری بیشتری از خود نشان دادند. امروز یکی از بحرانهای مهم در جامعه ما جنگ است؛ حتی اگر چندان به ما نزدیک نباشد نیز با شناخت وحشیگری و سابقه ظلمی که به انسانها روا داشته شده، اخبارها و تحلیلهای گوناگون و...، وجود خطر را در خود درک و با ادامهیافتن آن شرایط، آن را بهصورت بحران درک میکنیم.
وی گفت: جنگ میتواند به اشکال متنوع بر خانواده تأثیر بگذارد که عبارت است از سستکردن بنیانها یا افزایش تابآوری در افراد. خانواده به ظرفیتهایی نیاز دارد که بتواند خود را در دوران جنگ حفظ کند؛ برای نمونه برخورداری از مهارتهای امدادی، حفظ آرامش، تعامل و گفتوگو، کمککردن به دیگران و... در این زمینه اهمیت دارد. یکی از این ظرفیتها داشتن هویت ملیست؛ یعنی احساس فرد به خود، کشور و نگاه به جنگ.
به گفته کاردوانی، شاید ما جنگ را از هر نظر محکوم کنیم، بهطوری که هر حرکتی از سوی خودمان برای دفاع یا حملات دشمن را بد و ناپسند بدانیم که چنین دیدگاهی باعث افزایش بهمریختگی انسان میشود. از نگاه دیگر میتوان اصل جنگ را محکوم کرد؛ ولی نگرشی داشته باشیم که مهندسی جنگ را درک کند. این نگرش در طول زمان ایجاد میشود؛ حتی برخی افراد به محض مطلعشدن از شروع جنگ، آن را شرایطی مقدس در نظر گرفتند؛ ولی ثبات در تجربه چنین حسی اهمیت بسیاری دارد تا بتوان این واقعه را بهدرستی درک کرد و برای فرزندان توضیح داد.
وی افزود: حفظ آرامش و درک شرایط جنگ برای تحمل آن در طولانیمدت، نقطه وسط مثلث تابآوری خانواده، جنگ و هویت ملیست. افراد و گروههایی که هویت ملی پررنگتری دارند و بحرانهای کمتری را نسبت به این هویت درک میکنند، در شرایط جنگ که وطنشان در حال تلنگرخوردن است، تابآوری بیشتری از خود نشان میدهد. یکی از نشانههای آن، این است که با داشتن هویت ملی پررنگ، به عملکرد حاکمیت کشور در زمان جنگ اعتماد شود که بیانگر احساس تعلق به ارزشهای سیاسی و لایههای بالای حاکمیت در کشور است.
این پژوهشگر مطالعات زنان یکی از اجزای هویت ملی را نگرش دانست و گفت: نگاه فرد به کشور، دشمنی که به کشور حمله کرده است، فرماندهان نظامی، رهبر جامعه، اتحاد و همبستگی اهمیت بسیاری دارد. عامل دیگر، اطلاعات افراد است که میتواند بر نگرش نیز مؤثر باشد. جنگ اطلاعاتی که دشمن ایجاد میکند، با قصد خدشه واردکردن به هویت ملیست، بهطوری که در افراد جامعه نسبت به مسئولان ملی بیاعتمادی ایجاد میکند.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام