یکی از مهمترین اقدامات پیامبر(ص) در آغاز حکومت در مدینه، تنظیم «پیمان مدینه» بود. این پیمان در حقیقت نوعی قرارداد اجتماعی و سیاسی میان مسلمانان مهاجر، انصار و حتی یهودیان مدینه بود که در آن حقوق و وظایف همه گروهها مشخص میشد. میتوان گفت این پیمان، نقش یک «منشور اساسی» را داشت که بر اساس آن، جامعه مدینه از حالت قبیلهای و پراکنده به یک واحد سیاسی و اجتماعی منسجم تبدیل شد.
در علم مدیریت، چنین اقدامی معادل تدوین «اساسنامه سازمان» است که انسجام و چارچوب مشترک برای همه اعضا ایجاد میکند. افزون بر این، پیامبر با تغییر مبنای هویت از قبیله به ایمان، در واقع فرهنگی نوین ایجاد کردند که به انسجام اجتماعی منجر شد. سبک زندگی ساده و رهبری اخلاقی ایشان اعتماد عمومی را تقویت کرد و پایهگذاری نظام اداری و قضایی نیز نظم اجتماعی را تثبیت نمود.
مشورت، جایگاهی بنیادین در اداره جامعه اسلامی داشت و بر اساس آیه «و شاورهم فی الامر» به عنوان یک اصل الهی مورد توجه قرار گرفت. پیامبر مشورت را در عمل به کار میبستند تا حس مشارکت واقعی در جامعه ایجاد شود. نمونه بارز آن جنگ احد بود؛ با اینکه پیامبر تمایل داشتند در داخل شهر بمانند، اما رأی اکثریت برای جنگ در بیرون شهر پذیرفته شد. همچنین در جنگ خندق، پیشنهاد سلمان فارسی درباره حفر خندق که برای عربها تازگی داشت، عملی شد. این نشان میدهد که مشورت در حکومت پیامبر صرفاً یک تشریفات نبود بلکه روشی برای افزایش تعهد جمعی، پذیرش نوآوری و تقویت تعلق اجتماعی بود؛ چیزی که در مدیریت امروز با عنوان «تصمیمگیری مشارکتی» شناخته میشود.
راهبردهای پیامبر در مدیریت بحران بسیار آموزنده است. ایشان همواره با تدابیر پیشدستانه تلاش میکردند مانع شکلگیری بحران شوند، مانند انعقاد پیمانهای سیاسی برای جلوگیری از اتحاد دشمنان. نکته دیگر به کار گرفتن سیاست پیچیده از سوی پیامبر عظیمالشأن اسلام در مقابل دشمنان بود، همانطور که بیان شد پیامبر با پیمانها مانع اتحاد دشمن میشد.
در جنگ احزاب پیامبر به واسطه برخی از نیروهای نفوذی خود که در میان دشمنان ایشان بودند مانع ایجاد اتحاد بین دشمنان اسلام میشدند.
حضرت رسول(ص) در شرایط بحرانی انعطافپذیر بودند؛ صلح حدیبیه نمونه روشنی است که در ظاهر به سود مشرکان بود اما در عمل زمینه گسترش اسلام را فراهم ساخت. سوم، پیامبر از قدرت رهبری معنوی و تحولآفرین خود برای تقویت روحیه استفاده میکردند. در جنگ خندق، زمانی که مسلمانان ترسیده بودند، پیامبر با امیدبخشی و بشارت آینده، نیروها را سرپا نگه داشتند. حضور شخصی ایشان در میدانهای نبرد نیز الگویی از رهبری میدانی بود که اعتماد و انگیزه پیروان را افزایش میداد.
سه گونه عدالت وجود دارد؛ عدالت توزیعی، عدالت رویهای و عدالت مراودهای. پیامبر اکرم(ص) در عدالت توزیعی، در زمینه تقسیم غنائم و بیتالمال کاملا عدالت و مساوات را رعایت میکردند، در عدالت رویهای نیز ایشان رویههای عادلانهای برای مدیریت جامعه تعریف و اعمال کردند و در این زمینه مدیریت شایسته سالارانهای داشتند. در عدالت مراودهای نیز ایشان نگاه عادلانهای به اصحاب خود داشتند، اینطور نبود که برخی را بر دیگری ترجیح دهند و احترام و عدالت مساوی را بین آنها داشتند.
عدالت در تقسیم منابع در حکومت پیامبر اصل محوری بود. بیتالمال و غنائم جنگی بدون تبعیض میان مسلمانان تقسیم میشد و هیچ امتیاز ویژهای برای خویشان یا اصحاب نزدیک وجود نداشت. در مواردی که اعتراضهایی مطرح میشد، پیامبر با آرامش توضیح میدادند و جامعه را اقناع میکردند. علاوه بر عدالت برابر، توجه به نیازمندان نیز وجود داشت؛ یعنی نوعی عدالت توزیعی بر اساس نیاز که امروز در علم مدیریت با عنوان «عدالت سازمانی» شناخته میشود. این رفتار موجب اعتماد عمومی، تقویت سرمایه اجتماعی و جلوگیری از احساس تبعیض در جامعه شد.
رهبران جاهلی قدرت را ابزاری برای سلطه و برتریجویی قبیلهای میدانستند. پیامبر اسلام اما نگاه کاملاً متفاوتی داشتند؛ ایشان قدرت را امانتی الهی و مسئولیتی اجتماعی میدیدند. حکومت برای پیامبر وسیلهای برای اجرای عدالت و خدمت به مردم بود، نه امتیازی برای ثروت و اشرافیت. سادهزیستی، همغذایی با مردم و پرهیز از امتیازطلبی نمونههایی روشن از این نگاه بود. در مدیریت امروز چنین رویکردی را «رهبری خدمتگزار» مینامند؛ رهبری که هدفش توانمندسازی جامعه و رشد اخلاقی و معنوی آن است، نه انباشت قدرت شخصی. همین تفاوت بنیادین، حکومت پیامبر در مدینه را به الگویی منحصر بهفرد از عدالت، مشارکت و معنویت تبدیل کرد.
یکی از این موارد کنش سیاسی پیامبر(ص) در هنگام جنگها است. وقتی ایشان مکه را فتح کردند برخی از مردم گفتند «الیوم یوم الملحمة امروز روز در هم کوبیدن و قصابی است» اما پیامبر(ص) فرمودند «الیوم یوم المرحمه امروز روز رحمت است» و همه را غیر از افرادی انگشتشمار بخشیدند، در صورتی که ایشان در فتح مکه میتوانستند انتقام جنگ احد را از دشمنان اسلام بستانند.
بعد از فتح مکه پیامبر عتاب بن اسید را به عنوان فرماندار مکه منصوب کردند که از قبیله بنیامیه بود، در همان زمان هم بین قبیله بنیامیه و بنیهاشم اختلاف وجود داشت که این مسئله در سیره سیاسی پیامبر نکته قابل توجهی است.
جوانگرایی نیز یکی دیگر از سیرههای حضرت رسول(ص) است، عتاب بن اسید و اسامه، امیرالمومنین(ع) که فرماندهی یمن به ایشان سپرده شد و برخی فرماندهان دیگر جوان بودند و این نشان از روحیه جوان گرایی پیامبر(ص) دارد، این جوانان بودند که پرچم رسولالله را بلند میکردند.
نکته مهم در سیره حکومتی پیامبر این است که ایشان مبنای دعوت خود را مبتنی بر فریب مردم قرار نداده بودند بلکه مبنا بصیرت مردم بود. به طور مثال در داستان فوت ابراهیم پسر رسول خدا که همزمان خورشید گرفتگی رخ داد، مردم گرفتن خورشید را نشانه هماهنگی عالم بالا با عالم پایین و رسول خدا اعلام کردند. این در حقیقت یک مسئله طبیعی بود اما مردم چون این حادثه را در یک روز مشاهده میکردند موجب میشد ایمان و اعتقاد آنها به رسول خدا بیشتر شود. این مطلب به گوش پیغمبر(ص) رسید به جای اینکه آن حضرت از این تعبیر مردم خوشحال شوند و همچون بسیاری از سیاست بازها این موقعیت را برای تبلیغات غنیمت شمارند و از عواطف و احساسات مردم به نفع اسلام استفاده کنند، نه تنها که چنین نکردند، بلکه سکوت را هم جایز ندانسته به مسجد رفتند و مردم را آگاه کردند و صریحا اعلام داشتند که خورشید گرفته است اما هرگز به خاطر بچه من نبوده است.
پیغمبر(ص) هرگز نمیخواستند حتی برای هدایت مردم و پیشرفت اسلام هم از نقاط ضعف و جهالت جامعه استفاده کنند، بلکه تلاش میکردند تا از نقاط قوت، علم، معرفت و بیداری مردم استفاده شود.
نکته دیگر در سیره پیامبر(ص) این است که ایشان در عین بیسوادی که این مسئله در قرآن کریم با عنوان امی بودن ایشان مطرح شده است، اما کتابی آورده است که از نظر ادبی در حقیقت مشحون از نثرهای مسجع و زیبا و صنایع ادبی مختلف است به نحوی که ادیبان غیرمسلمان عربزبان را هم به خود جذب کرده است.
همچنین 12 نسل پیامبر بعد از ایشان پی در پی منشأ علم، فضیلت و بخشندگی و شجاعت در زمان خود بودهاند و حتی افرادی که به عقاید شیعه هم معتقد نیستند اما امامان معصوم را همواره انسانهای بزرگی شمرده شدهاند. این موضوع در جهان بیسابقه است که یک فرد بزرگ، 12 نسل بعد از او نیز همچون خود او فاضل باشند.
انتهای پیام