امام صادق(ع) در روایتی نورانی در مورد خصلتهای والای پیامبر اکرم فرمودهاند: «إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی خَصَّ رَسُولَهُ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِمَکَارِمِ اَلْأَخْلاَقِ فَامْتَحِنُوا أَنْفُسَکُمْ فَإِنْ کَانَتْ فِیکُمْ فَاحْمَدُوا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اِرْغَبُوا إِلَیْهِ فِی اَلزِّیَادَةِ مِنْهَا فَذَکَرَهَا عَشَرَةً: اَلْیَقِینَ، وَ اَلْقَنَاعَةَ، وَ اَلصَّبْرَ، وَ اَلشُّکْرَ، وَ اَلْحِلْمَ، وَ حُسْنَ اَلْخُلُقِ، وَ اَلسَّخَاءَ، وَ اَلْغَیْرَةَ، وَ اَلشَّجَاعَةَ، وَ اَلْمُرُوءَةَ؛ خداوند متعال پیامبرش (ص) را به مکارم اخلاق اختصاص داد. پس خود را بیازمایید؛ اگر این صفات در شما بود، خدا را شکر کنید و از او در طلب فزونی باشید. سپس آنها را برشمرد: یقین، قناعت، صبر، شکر، حلم، حسنخلق، سخاوت، غیرت، شجاعت و مروّت.»
در این روایت، امام صادق (ع) به دو مطلب مهم میپردازند:
مطلب اول: آن حضرت تأکید میکنند که نگاه به پیامبر اکرم (ص) صرفاً برای ستایش و توصیف نیست، بلکه برای امتحان و سنجش خویشتن است.
پیامبر الگوی کامل است و وظیفه مؤمنان این است که خویش را در آیینه سیره او بنگرند. به جای بسندهکردن به دوست داشتن پیامبر، باید خود را بیازمایند که چه میزان از اخلاق، رفتار و روابط اجتماعی او بهره بردهاند. چنانچه بخشی از این صفات در وجود آنان بود، نباید آن را به حساب توانایی شخصی بگذارند، بلکه باید آن را نعمت الهی بدانند و شکر آن را بهجا آورند.
همچنین نباید در همان حد اکتفا کنند؛ بلکه باید در پی رشد و فزونی آن باشند، زیرا اخلاق پیامبر محدود به یک سطح ابتدایی نیست، بلکه افق بیپایان دارد.
مطلب دوم: مکارم اخلاقی پیامبر اکرم(ص) را به شرح زیر تبیین مینمایند:
۱. یقین: پیامبر در همه عرصهها با باور راسخ به وعدههای الهی عمل میکرد. این یقین، امت را در سختترین شرایط به امید و پایداری فرا میخواند.
۲: سادهزیستی و بیاعتنایی به تجمل، سیمای زندگی پیامبر بود. این خصلت، درس آزادی از اسارت دنیا و عدالتمحوری در روابط اجتماعی است.
۳. صبر: در برابر فشارها و آزار دشمنان شکیبا بود و امت را به مقاومت و تحمل در برابر مشکلات دعوت میکرد. صبر او ستون استواری جامعه نوپای اسلامی شد.
۴. شکر: در کامیابی و ناکامی، زبان و دل پیامبر به سپاس الهی مشغول بود. شکرگزاری، روحیه رضایت و امید اجتماعی را تقویت میکرد.
۵. حلم (بردباری): با بردباری، نادانی و خطای دیگران را تحمل مینمود و زمینه اصلاح و هدایت را فراهم میساخت. حلم پیامبر، ظرفیت گفتوگو و تعامل اجتماعی را ارتقا داد.
۶. حسنخلق:خوشخویی و ملاطفت پیامبر، حلقه اتصال دلها بود. اخلاق نیکو بیش از هر ابزار دیگری، عامل جذب افراد به اسلام شد.
۷. سخاوت:بخشش و یاری نیازمندان همواره در سیره پیامبر جاری بود. سخاوت، پیوند اجتماعی را استحکام میبخشید و همبستگی امت را تقویت میکرد.
۸. غیرت: پیامبر پاسدار کرامت انسان و ارزشهای الهی بود. غیرت در نگاه او به معنای مسئولیتپذیری در برابر فساد و بیعدالتی اجتماعی بود.
۹. شجاعت: پیامبر در میدانهای خطر، پیشگام و دلیر بود. شجاعت او، اعتمادبهنفس جمعی را زنده کرد و مسلمانان را در برابر تهدیدها استوار ساخت.
۱۰. مروّت (جوانمردی): کرامت و فتوت پیامبر، حتی در برخورد با دشمنان جلوه داشت. او در برابر بدیها با انصاف و بزرگواری رفتار میکرد و شأن انسانیت را پاس میداشت.
این ۱۰ خصلت، جوهره اخلاق اجتماعی پیامبر اعظم(ص) است. اگر امت اسلامی امروز نیز این فضائل را در رفتار فردی و جمعی خود زنده سازد، وحدت و همدلی در میان مسلمانان تحکیم خواهد یافت و اسلام در برابر تهدیدها و شبهات جهانی با چهرهای رحمانی و تمدنساز جلوه خواهد کرد.
میلاد پیامبر، یادآور این حقیقت است که وحدت امت تنها در پرتو بازگشت به مکارم اخلاقی او تحقق مییابد. این بازگشت، جز با «امتحان نفس» و سنجش خود در آیینه اخلاق پیامبر امکانپذیر نیست؛ چراکه وحدت بیرونی بدون خودسازی درونی، پایدار و حقیقی نخواهد بود.
انتهای پیام