صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۸۰۶۷
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۳

امام حسن عسکری(ع) در عصر خود به‌عنوان مرجع علمی و پشتوانه فکری شیعه و فقها شناخته می‌شد. راویان احادیث نیز با دقت و توجه ویژه‌ای، سخنان و علوم آن حضرت را نقل کرده و ثبت می‌کردند، به‌ویژه در زمینه فقه که پاسخ‌های امام(ع) به سؤالات فقاهتی به‌صورت مکتوب در منابع معتبر موجود است.

امام حسن عسکری(ع) در عصر خود به‌عنوان مرجع علمی و پشتوانه فکری شیعه و فقها شناخته می‌شد. راویان احادیث نیز با دقت و توجه ویژه‌ای، سخنان و علوم آن حضرت را نقل کرده و ثبت می‌کردند، به‌ویژه در زمینه فقه که پاسخ‌های امام(ع) به سؤالات فقاهتی فراوانی به‌صورت مکتوب در منابع معتبر موجود است.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین امیرعلی حسنلو، مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه در یادداشتی که به‌مناسبت ولادت امام حسن عسکری(ع) در اختیار ایکنای خراسان رضوی قرار داده است، نوشت: در دوران ظلم و فساد حکومت عباسی، وقتی بسیاری از مردم در تاریکی فریب‌ها و انحرافات فکری غرق بودند، امام حسن عسکری(ع) به‌عنوان چراغ هدایت درخشید. در شرایطی که حتی قدرت‌های حاکم در پی خاموش کردن نور اهل بیت(ع) بودند، امام با علم، فضیلت و پیگیری آموزه‌های دینی خود، همچنان کانون هدایت مسلمانان و پاسدار حقیقت بود.
 
دوران امام حسن عسکری(ع)، همچون سایر دوران‌های حکومت عباسیان، با ظلم، فساد و بی‌ثباتی سیاسی همراه بود. در این دوران، حکومت‌های عباسی به‌ویژه خلفای عباسی، نه تنها نسبت به مردم ظلم و فشار می‌آوردند، بلکه اهل بیت(ع) و امامان معصوم(ع) نیز همواره تحت فشارهای سیاسی و اجتماعی قرار داشتند. ظلم و فساد دربارها، تضعیف حقوق عمومی، عدم نظارت مناسب بر امور بیت‌المال و بروز انواع انحرافات اخلاقی در دستگاه خلافت از ویژگی‌های بارز این دوران به شمار می‌رفت.
 
این شرایط از جنبه‌های مختلف قابل مشاهده بود: فساد مالی در دربارها، تهدیدهای مستقیم علیه جان و مال مردم و فشارهایی که بر شیعیان و هواداران اهل بیت(ع) وارد می‌شد. از سوی دیگر، خلفای عباسی به دلیل ترس از رشد فزاینده توجه مردم به اهل بیت(ع)، به ویژه امام حسن عسکری(ع) که به‌عنوان کانون علوم دینی و معارف اهل بیت(ع) شناخته می‌شد، همواره به دنبال محدود کردن حضور آن حضرت در عرصه‌های عمومی بودند.
 

ناآرامی‌ها و شورش‌ها در دوران امام حسن عسکری(ع)

 
عصر امام عسکری(ع) از جمله دوران‌هایی بود که در آن، کشور اسلامی به دلیل بی‌ثباتی در درون حکومت عباسی، شاهد شورش‌ها و ناآرامی‌های متعددی بود. ترک‌ها و سایر اقوام غیرعربی در دستگاه خلافت عباسی نفوذ زیادی پیدا کرده بودند و خلفا غالباً افرادی ناآگاه و غرق در لذت‌های دنیوی بودند که قادر به اداره کشور نبودند و این وضعیت باعث شده بود که ظلم و فساد در سرتاسر امپراتوری اسلامی گسترش یابد.
 
امام عسکری(ع) و سایر امامان اهل بیت(ع) در چنین شرایطی، به‌عنوان کانون‌های مقاومت علیه ظلم حکومت عباسی شناخته می‌شدند و بنابراین همواره تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی سنگین قرار داشتند. در این دوران، قم که مرکز اصلی تعلیمات دینی و فقه اهل بیت(ع) بود، به شدت تحت فشار قرار داشت. به‌ویژه در زمان حکومت موسى بن یحیی در قم که به‌عنوان حاکمی ستمگر شناخته می‌شد، بسیاری از علما و شخصیت‌های برجسته این شهر مجبور به شکایت از ظلم وی شدند. امام عسکری(ع) در پاسخ به این وضعیت، دعای نجات از شر طاغوت‌ها را به آنها آموخت.
 
امام(ع) در دوران خلافت عباسی در شرایطی بسیار سخت زندگی می‌کرد. باوجود اینکه سن ایشان کم بود، شاهد خلافت و حکمرانی چندین خلیفه عباسی بود. مهم‌ترین آن‌ها متوکل عباسی بود که به شدت با اهل بیت(ع) دشمنی داشت و امام هادی(ع) را به سامرا منتقل کرد. امام عسکری(ع) نیز در زمان حکومت پدر، به این شهر منتقل شد و تحت مراقبت و نظارت شدید دستگاه خلافت قرار گرفت. پس از هلاکت متوکل، دیگر خلفای عباسی همچون منتصر، مستعین، معتز، مهتدی و معتمد نیز به شیوه‌های مختلف به امام عسکری(ع) فشار وارد می‌کردند، زیرا وجود حضرت را تهدیدی جدی برای قدرت خود می‌دیدند.
 
این فشارها نه تنها در سطح سیاسی، بلکه در سطح اجتماعی و اقتصادی نیز بر امام(ع) و یارانش وارد می‌شد. خلفای عباسی به شدت از جایگاه علمی و اجتماعی امام عسکری(ع) می‌ترسیدند و در تلاش بودند تا مانع از گسترش علوم دینی و فقه اهل بیت(ع) شوند.
 

فرقه‌ها و مکاتب فکری در دوران امام حسن عسکری(ع)

 
دوران امام(ع) همچون سایر دوره‌ها، شاهد ظهور جریان‌های فکری و انحرافات اعتقادی بود. این جریان‌ها اغلب به‌منظور گمراه ساختن مسلمانان و انحراف آنان از مسیر راستین اسلام شکل گرفته بودند. امام(ع) که به‌عنوان پاسدار دین و آموزگار معارف اهل بیت(ع) شناخته می‌شد، با این جریان‌ها مبارزه می‌کرد و به روشنگری در برابر شبهات می‌پرداخت.
 
یکی از مهم‌ترین مسائل آن دوران، شبهه‌افکنی‌ها درباره قرآن بود. اسحاق کندی، یکی از فیلسوفان آن دوران، با نوشتن کتابی به شبهه‌پراکنی در مورد تناقضات قرآن پرداخته بود. امام عسکری(ع) در برخورد با شاگردان او، نحوه پاسخگویی به این شبهات را آموزش داد. ایشان به یکی از شاگردان کندی، نحوه برخورد با استاد خود را آموخت و به او توصیه کرد که ابتدا روابطی صمیمی و محترمانه با کندی برقرار کند و سپس شبهه‌ای در خصوص معنای قرآن مطرح کند که این روش باعث شد تا کندی به اشتباهات خود پی ببرد و حتی کتاب خود را بسوزاند.
 
یکی از مشکلات بزرگ دوران امام عسکری(ع)، رواج جعل حدیث و نقل روایت‌های دروغین به نام اهل بیت(ع) بود. عروة بن یحیی بغدادی یکی از افرادی بود که به جعل حدیث می‌پرداخت و روایات دروغینی را به امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) نسبت می‌داد. امام(ع) با موضع‌گیری قاطع، او را لعن کرد و از شیعیان خواست تا از او بیزاری جویند و به هیچ‌وجه فریب احادیث جعلی را نخورند.
 

تفسیر قرآن و نسبت دادن تفسیر به امام عسکری(ع)

 
در خصوص تفسیر قرآن به امام(ع)، برخی مفسران و مورخان از جمله شیخ صدوق و طبرسی به این نسبت اعتقاد دارند، ولی برخی دیگر، به‌ویژه آیت‌الله خویی این نسبت را رد کرده‌اند. آنها استدلال می‌کنند که با توجه به شرایط سخت زندگی امام عسکری(ع) و نظارت شدید دستگاه خلافت، چگونه ممکن است شیعیان به‌طور آزادانه در جلسات تفسیری امام حاضر شوند و مطالب را یادداشت کنند.
 
امام(ع) علیرغم محدودیت‌های شدیدی که از سوی خلفای عباسی در دوران حیات خود متحمل بود، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان و مراجع دینی زمان شناخته می‌شد. بسیاری از راویان و عالمان بزرگ از جمله ابراهیم بن مهزیار، احمد بن ادریس قمی و عثمان بن سعید عمروی، احادیث و علوم امام عسکری(ع) را نقل کرده‌اند. این احادیث، به‌ویژه در زمینه فقه و مسائل دین، برای شیعیان بسیار ارزشمند و راهگشا بود.
 
امام(ع) نه تنها در عرصه علمی، بلکه در زمینه‌های اخلاقی، دینی و اجتماعی نیز برجسته بود. در میان متفکران آن دوران، از جمله یک پزشک مسیحی به نام بختیشوع، امام عسکری(ع) را به‌عنوان داناترین فرد زمان خود می‌شناخت و بسیاری از شخصیت‌های برجسته، همچون احمد بن عبدالله بن خاقان و عبید بن خاقان، از مقامات سیاسی عباسیان، به علم و فضایل امام(ع) اذعان داشته‌اند و وی را بارزترین چهره بنی‌هاشم در علم، فضیلت، عفاف و صلاح دانسته‌اند.
 
در مورد تمامی امامان معصوم(ع)، آنچه معمولاً گفته شده، این است که آنها از داناترین و بافضیلت‌ترین چهره‌های عصر خود بودند و امام عسکری(ع) نیز از این قاعده مستثنی نبود. اگرچه شرایط دشوار سیاسی و محدودیت‌های مختلف از سوی خلفای عباسی مانع از آن می‌شد که بعد علمی امام(ع) به‌طور کامل برای توده مردم آشکار شود، اما کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند، به‌ویژه در میان کسانی که در عرصه علم و معرفت فعالیت داشتند، به‌خوبی می‌دانستند که امام عسکری(ع) چه جایگاه علمی و معنوی والایی دارد.
 
حتی یک پزشک مسیحی به نام بختیشوع که در عصر امام(ع) می‌زیست، در صحبت‌های خود با شاگردش اظهار کرد: «او امروز داناترین فرد در زیر این آسمان است.»
 
احادیثی که از امام عسکری(ع) وارد شده است، خود گواهی بر مقام علمی و فقهی آن حضرت است. نامه‌ها و رساله‌های متعددی که امام(ع) در موضوعات مختلف نوشته است، شامل مباحثی از علم، حکمت و مسائل فقهی بوده و گنجینه‌ای از معارف را در خود جای داده است. شخصیت‌های بزرگی از جمله احمد بن عبدالله بن خاقان، از دولتمردان سیاسی حکومت عباسی، امام حسن عسکری(ع) را به‌عنوان بارزترین چهره بنی‌هاشم در علم، فضل، موقعیت خانوادگی، رفتار نیکو و نفوذ شایسته دانسته‌اند.
 
عبید بن خاقان، یکی دیگر از شخصیت‌های برجسته سیاسی آن دوران گفته است: «اگر خلافت از بنی‌عباس زائل شود، شایسته‌ترین فرد از نظر علم، فضل، عفاف و صلاح، حسن بن علی است.»
 
شیخ مفید، یکی از بزرگان علمای شیعه، امام(ع) را بعد از پدر بزرگوارش به‌عنوان پیشوای مردم معرفی می‌کند و می‌گوید: «امام عسری(ع) دارای جامعیت تمامی فضایل بوده و از نظر علم، زهد، خرد، عصمت، شجاعت، کرم و عبادت در بالاترین مرتبه قرار داشت.» در مجموع، امام(ع) در عصر خود به‌عنوان مرجع علمی و پشتوانه فکری شیعه و فقها شناخته می‌شد. راویان احادیث نیز با دقت و توجه ویژه‌ای، سخنان و علوم آن حضرت را نقل کرده و ثبت می‌کردند، به‌ویژه در زمینه فقه که پاسخ‌های امام(ع) به سؤالات فقاهتی به‌صورت مکتوب در منابع معتبر موجود است.
 
با وجود شرایط دشوار حصر و محدودیت‌های اعمال‌شده بر امام حسن عسکری(ع)، ایشان در مسیر هدایت امت اسلامی و انجام تکلیف الهی خود، از شیوه‌ها و راهبردهای مختلفی بهره می‌برد که این روش‌ها بعدها برای پیروان اهل بیت(ع) در دوران غیبت امام معصوم(ع) کاربردها و فواید بی‌شماری داشت. در آن دوران، شیعیان در مناطق مختلف پراکنده بودند و امام(ع) و پدر بزرگوارش امام هادی(ع) از نمایندگان برای ارتباط با توده‌های مردم استفاده می‌کردند. این نمایندگان که به‌عنوان وکلا عمل می‌کردند، در مناطق مختلف از جمله ایران، کوفه، بغداد، مدائن، مصر، یمن، حجاز و سامرا مشغول به خدمت بودند.
 
شیوه «نظام وکالتی» به امام عسکری(ع) این امکان را می‌داد که به‌طور غیرمستقیم با پیروان خود ارتباط برقرار کند و به مسائل فکری، شرعی و مالی آنان پاسخ دهد. در قم که یکی از پایگاه‌های مهم شیعه بود، صدها راوی و حدیث‌شناس معتبر وجود داشتند که از طریق مکاتبه با امام(ع) ارتباط داشتند. در دوران حصر امام(ع)، ارتباط حضوری به‌طور معمول دشوار بود، به همین دلیل مکاتبه به عنوان تنها روش ممکن و عملی برای ارتباط بین امام و شیعیان انتخاب شد.
 
از جمله شخصیت‌های قابل اعتماد در این زمینه می‌توان به عثمان بن سعید اشاره کرد. او که شغل روغن‌فروشی داشت، از این شغل به‌عنوان پوششی برای ارتباطات خود با امام(ع) بهره می‌برد. اموالی از طرف شیعیان به‌وسیله او به امام(ع) ارسال می‌شد. نمایندگان امام(ع) علاوه بر پاسخ به مسائل دینی، گاهی در زمینه مواضع سیاسی امام و امور مبارزاتی نیز فعالیت می‌کردند و در این سیستم وکالتی از افرادی کاملاً مورد اعتماد و رازدار برای انجام وظایف استفاده می‌شد.
 
این شیوه وکالتی، نوعی زمینه‌سازی برای دوران غیبت امام زمان(عج) بود، چرا که پس از غیبت امام مهدی(عج)، شیعیان از طریق چهار وکیل خاص ارتباط خود را با امام معصوم برقرار می‌کردند.
 
امام عسکری(ع) حتی در دوران حصر خود، زمینه‌ساز غیبت امام مهدی(عج) بود. او با کمترین تماس مستقیم با مردم، در دیدارهای حضوری با افراد مورد اعتماد، امام مهدی(عج) را که فرزندی خردسال بود به آنها نشان می‌داد تا در صورت شهادت حضرت عسکری(ع)، شیعیان در سردرگمی و حیرت باقی نمانند. همه این اقدامات به‌گونه‌ای انجام می‌شد که هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی به خلافت عباسیان در خصوص وضعیت امام مهدی(عج) صورت نگیرد.
 
امام(ع) علاوه بر اقدامات عملی، در زمینه نظری و تبلیغی نیز فعال بود و به‌ویژه در مسئله غیبت امام مهدی(عج) و ضرورت انتظار فرج و دولت مهدوی، برای مردم سخن می‌گفت تا عقیده به امامت امام معصوم خدشه‌دار نشود. وی با بیان ویژگی‌ها و مشخصات امام مهدی(عج)، مردم را برای دوران سخت غیبت و انتظار آماده می‌کرد.

 

انتهای پیام