اردوهای جهادی دانشجویی، نه تنها محلی برای کار و تلاش در جهت آبادانی مناطق کمبرخوردار است، بلکه فرصتی برای خودسازی، تمرین مسئولیتپذیری و ارتقای بینش اجتماعی و دینی جوانان محسوب میشود. این اردوها هر ساله با حضور پرشور دانشجویان، طلاب و گروههای مردمی در نقاط مختلف کشور برگزار میشود و با گذشت زمان، تأثیر مثبت آن در رشد فردی جهادگران و بهبود کیفیت زندگی روستاییان بیش از پیش نمایان شده است.
فاطمه اسدی هستم، دانشجوی مقطع کارشناسی رشته فقه و حقوق، مسئول واحد خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه پیامنور همدان و سرپرست گروه جهادی شهید ابراهیم همت.
اردوی جهادی بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور در دو بازه پنجروزه برگزار شد، مجموعاً ده روز در روستا اقامت داشتیم. گروه ما شامل دو بخش خواهران و برادران بود. گروه خواهران اقداماتی همچون برگزاری کلاسهای آموزش احکام، دورههای امدادی، آموزشهای تربیتی، کمک آموزشی به دانشآموزان، مشاوره تحصیلی و خانوادگی، بازی و سرگرمی و نیز آموزش مهارتهایی مانند خیاطی و کمکهای اولیه برای بانوان را انجام داد. گروه برادران نیز در زمینههای عمرانی ازجمله تعمیر منازل افراد بیبضاعت روستا و مکانهایی مانند مدرسه که نیاز به بازسازی داشت، فعالیت کردند.
هدف از اعزام به این اردوی جهادی، زدودن چهره محرومیت از استان، هرچند اندک و ارتقای سطح فکری و فرهنگی شرکتکنندگان در این اردو بود.
یکی از مهمترین ملاکها، محیط فرهنگی روستا بود. در گام بعد بررسی میکردیم که آیا روستا واقعاً به کمک نیاز دارد یا خیر. برای این منظور با خانوادهها و دانشآموزان گفتوگو میکردیم تا مشکلات موجود در روستا را شناسایی کنیم؛ ازجمله ضعفهای آموزشی، فرهنگی و حتی شرایط اقلیمی منطقه برای اسکان جهادگران. همچنین دانشآموزان را بر اساس پایه تحصیلی و جنسیت شناسایی میکردیم تا برنامهریزی دقیقتری داشته باشیم.
امسال به روستاهای باغچه و قادرآباد از توابع بخش شیرینسو و کبودرآهنگ اعزام شدیم. محل اسکان جهادگران در روستای گمینقلعه بود که اهالی با مهربانی خانهای را برای اسکان در اختیارمان قرار دادند. سال گذشته به روستاهای منوچهر و سوزن از توابع بخش درگزین اعزام شدیم.
پیش از ورود، تصور نمیکردیم مشکلات چندانی وجود داشته باشد، اما در گفتوگو با مردم دریافتیم برخی مسائل پنهان مانده است. برای مثال در روستای باغچه مدیر مدرسه معتقد بود وضعیت آموزشی مناسب است، اما با بررسی ما مشخص شد دانشآموزان به دلیل تنبیههای بدنی از درس دلزده شدهاند. پس از کار فرهنگی و تربیتی با آنان متوجه شدیم ذهنی فعال و باهوش دارند و نیازی به اجبار نیست. در روستای قادرآباد نیز شرایط مطلوبتر بود و مدرسه تازهساز داشت. در همان روز نخست با هدیه و خوراکی برای ارتباطگیری وارد روستا شدیم و تعامل خوبی با اهالی و دانشآموزان شکل گرفت.
روز نخست ورود به روستای باغچه متوجه شدیم مدرسه قفل است و مدیر آن کلید را با خود به همدان برده، بنابراین مجبور شدیم وسایل را به حسینیه منتقل کرده و ده روز در آنجا اقامت کنیم. اما در طول اردو خاطرات زیبای زیادی رقم خورد. یکی از خاطرات ماندگار، برگزاری مراسمی به نام حضرت رقیه(س) بود. پس از مطرح کردن موضوع با اهالی، همه پای کار آمدند؛ خوراکیهایی مانند شلهزرد، حلوا، شکلات و لقمههای نان و پنیر آماده کردند و حتی هماهنگی مداح و سخنران نیز با کمک مردم انجام شد. در این مراسم، دانشآموزان یکی از روستاها گروه سرود تشکیل دادند و در روستای دوم، نمایش کوتاهی درباره حضرت رقیه(س) اجرا کردند. نکته جالب این بود که برخلاف نظر مدیر مدرسه، بچهها از هوش و استعداد بالایی برخوردار بودند و در مدت دو روز توانستند سرود و تئاتر را بهخوبی آماده کنند. استقبال مردم نیز فوقالعاده بود و هنگام خروج از روستا، با اشک و محبت بدرقهمان کردند.
متاسفانه باید بگویم طی این دوسالی که در اردوی جهادی حضور داشتم، مسئله حضور دانشجویان برای انجام امور جهادی در روستاها برای مسئولان حائز اهمیت نیست، حتی مسئولان دانشگاه نیز به این مسئله اهمیت نداده و تنها پس از پیگیری ما دقایقی کوتاه برای گزارش کار یا حرکتی نمایدن و نمایشی در روستا حضور پیدا کردند، امیدوارم در سالهای بعد حمایت از اردوهای جهادی بیش از گذشته صورت گیرد.
انتهای پیام