به گزارش ایکنا از البرز؛ صبح یک روز پاییزی در کرج با نسیمی خنک و بوی برگهای نمخورده آغاز شد. حیاط دبیرستان «فرزانگان 1»، پر از هیاهو و جنبوجوش، رنگ زندگی گرفته بود. بادکنکهای صورتی و آبی میان شاخههای درختان، با نور طلایی خورشید هماهنگ میرقصیدند. صداهای خنده و گفتوگو، با زمزمههای معلمان و حضور نیکوکاران، فضایی گرم و صمیمی ایجاد کرده بود.
غرفههای رنگارنگ در گوشه و کنار حیاط، هر کدام با پلاکاردهای پیامآور محبت، آماده دریافت هدایا و کمکها. بستههای کوچک، یادداشتهای محبتآمیز و خوراکیهای ساده روی میزها چیده شده، ترکیبی از امید و همدلی را شکل میداد. دانشآموزان هدایا در دست و لبخند بر لب، حس مسئولیت و رضایت در نگاهشان موج میزد.
سرودهای گروهی، نمایشهای کوتاه و اجراهای دانشآموزان، پیام جشن را ملموستر میکرد؛ هر بستهای که تحویل گرفته میشد شادی میان دانشآموزان و نیکوکاران موج میزد. در گوشهای دیگر، بستهبندی هدایا با دقت انجام میشد. بستههای رنگارنگ، هر کدام حامل امید و پیام دوستی، آماده رسیدن به دست کودکان نیازمند. نگاهها پر از کنجکاوی و هیجان، حس تعلق به یک حرکت بزرگ، در فضای حیاط موج میزد.
صدای خنده و تشویقها، همراه با موسیقی ملایم، فضایی گرم و صمیمی ساخته بود. هر غرفه، داستانی از مهربانی و همدلی؛ هر هدیه، نشانهای از حس مسئولیت و عشق به دیگران. جشن عاطفهها، فرصتی برای تجربه واقعی مهربانی و آموزش ارزشهای انسانی آغاز شده بود.
ریحانه، دختری ۱۶ ساله با چشمهایی که از اشتیاق میدرخشید، با آرامش و در عین حال هیجان شروع به صحبت کرد: وقتی وارد مدرسه شدم و دیدم غرفهها پر از هدایا و کمکهای مردم است، قلبم پر از هیجان شد. فکر نمیکردم حضور و مشارکتم بتواند اینقدر حس خوبی ایجاد کند. امروز فهمیدم کمک کردن به خودت هم حس شادی و رضایت میدهد.
او ادامه داد: ما با دوستانم یک نمایش کوتاه درباره همدلی و اهمیت حمایت از دیگران اجرا کردیم. تمرینها سخت بود ولی وقتی مردم تشویق میکردند و نگاهشان پر از امید بود، انرژی ما چند برابر شد. حتی بچههایی که اول نمیخواستند کمک مالی کنند، با ما همراه شدند. امروز یاد گرفتم که وقتی با قلبت و صداقت کمک میکنی، احساس رضایت عمیقی پیدا میکنی که هیچ چیز دیگری جای آن را نمیگیرد.
ریحانه با کمی مکث افزود: وقتی فکر میکنم که بستههای لوازمالتحریر به دست بچههای نیازمند میرسد حس میکنم ما بخشی از زندگیشان شدیم. این تجربه به من یاد داد که حتی کارهای کوچک میتوانند تغییر بزرگی ایجاد کنند. امروز یاد گرفتم که همدلی، عشق به همنوع و اقدام عملی، میتواند زندگی یک نفر و حتی جامعه را بهتر کند.
شبنم دختری 15 ساله با نگاهی دقیق و حرکات حسابشده، مسئول یکی از غرفهها بود. درباره حسش از حضور در جشن گفت: وقتی فهمیدم امروز قراره کمک کنیم، فکر میکردم فقط یه کار ساده است. اما وقتی دیدم بچههایی هستن که حتی دفتر و مداد ندارن، احساس کردم مسئولیت خیلی سنگینتر از اون چیزی است که تصور میکردم. من میخواستم مطمئن بشم هر دانشآموزی چیزی برای شروع سال تحصیلی داره. وقتی بستهها رو آماده میکردم حس کردم دارم نقشی واقعی در زندگیشان بازی میکنم.
او ادامه داد: امروز من و همکلاسیهایم یاد گرفتیم که همدلی و همکاری چه قدرتی دارد. وقتی دستهایت رو به سمت دیگران دراز میکنی، حس مسئولیت و محبت واقعی ایجاد میشود که هیچ تجربه دیگری نمیتواند جای آن را بگیرد.
در گوشهای از حیاط؛ رضا البرزی، مدیرکل کمیته امداد امام خمینی(ره) استان البرز درحال بازدید از غرفهها بود، نزدیک میشوم با لبخندی سلام میکند و درباره جشن عاطفهها توضیح میدهد: امسال بیش از ۱۴۰ پایگاه جمعآوری کمکهای نقدی و غیرنقدی در سراسر استان مستقر شدند. از مراکز نیکوکاری و ادارات مناطق و شهرستانها گرفته تا مصلیها و میادین اصلی، همه دست به دست هم دادند. هدف ما صرفاً جمعآوری کمک نیست؛ هدف اصلی، آموزش ارزشهای انسانی، ایجاد فرهنگ همدلی و تقویت حس مسئولیت اجتماعی در میان نسل جدید است.
وی افزود: هر کمکی، هر لبخند و هر دلگرمی به یک دانشآموز نیازمند، در حقیقت سرمایهگذاری روی آینده کشور است. وقتی بچهها میبینند که جامعه به آنها اهمیت میدهد، اعتماد به نفس پیدا میکنند و احساس میکنند میتوانند در زندگی موفق باشند.
البرزی در ادامه درباره تفاهمنامه جدید میان کمیته امداد و آموزش و پرورش گفت: این تفاهمنامه تضمین میکند که همکاریهای ما در حوزه توانمندسازی و حمایت از دانشآموزان نیازمند استمرار داشته باشد. ما نمیخواهیم کمکها محدود به یک دوره یا یک سال باشد؛ هدف ما ایجاد ساختاری پایدار است که نیازهای واقعی دانشآموزان را شناسایی کرده و پاسخ دهد. آموزش و پرورش و کمیته امداد به صورت مشترک پایش میکنند و بهترین راهکارها را برای تأمین لوازم تحریر، پوشاک و آموزشهای مکمل ارائه میدهند.
این مسئول بیان کرد: هر لبخند امروز، یک سرمایه انسانی برای فردای کشور است. هر بستهای که به دست یک دانشآموز نیازمند برسد، یک پیام قوی برای جامعه دارد که ما میتوانیم با هم دنیای بهتری بسازیم.
امروز از حیاط دبیرستان «فرزانگان 1» تا غرفههای کوچک و رنگارنگ، هر بسته و هر لبخند، یادآور این نکته بود که حتی کوچکترین اقدام، میتواند نقطه شروعی برای تغییر واقعی باشد. دانشآموزانی مثل ریحانه و شبنم، با دستهای پرتوان و قلبهایی مملو از حس مسئولیت، تجربه کردند که کمک کردن به دیگران، حس تعلق به جامعه و نقشآفرینی واقعی را در ذهن و دل حک میکند. این جشن تلنگری بود به همه ما تا فراموش نکنیم اگر جامعهای مهربانی و همدلی را به عمل تبدیل کند میتواند امید و اعتماد به نفس را در دل نسل جدید روشن سازد.
انتهای پیام