صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۹۱۶۴
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۰
فقر ذاتی انسان از منظر قرآن/ 6

مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در گفتار ششم سلسله‌مباحث «فقر ذاتی و دعا در پرتو مالکیت حقیقی الهی»، با استناد به آیات قرآن کریم، دعا را تجلی رابطه «مملوک» با «مالک» دانست و تأکید کرد که ادراک عمیق فقر وجودی و اضطرار حقیقی، مقدمه اجابت دعا از سوی خداوند است.

حجت‌الاسلام والمسلمین عباداله فضلیان‌کاری، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در گفتار ششم از سلسله‌مباحث تخصصی از سلسله‌مباحث تخصصی با عنوان «فقر ذاتی انسان از منظر قرآن کریم» با محوریت  «فقر ذاتی و دعا در پرتو مالکیت حقیقی الهی»، پیوند مفهومی میان «فقر ذاتی انسان»، «مالکیت مطلق الهی» و «حقیقت دعا» را از منظر قرآن کریم واکاوی می‌کند که مشروح آن را در ادامه می‌خوانیم:
 
بر اساس آیات، فهم عمیق نیاز وجودی، مقدمه دعای راستین است و چنین دعایی زمینه اجابت و رفع بلا «کشف السوء» از سوی خداوند را فراهم می‌آورد. این مطلب اقسام دعا و تفاوت «کشف» و «ابداء» را نیز روشن می‌سازد.
 
 مقدمه
قرآن کریم انسان را ذاتاً نیازمند معرفی کرده است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» (فاطر، ۱۵). دعا، بر پایه این درک، تجلی رابطه «مملوک» با «مالک» است. شناخت فقر ذاتی، دعا را از لفظی سطحی فراتر برده و آن را به ارتباط عمیق قلبی و عبودیت کامل بدل می‌سازد.

چیستی دعا
 
در لغت، دعا خواستن و خواندن است؛ در قرآن، دعا اعتراف به فقر و نیاز، حالت قلبی و ارتباط وجودی با خداست. دعا صرف زبان نیست، بلکه حضور قلب، روح و جان در پیشگاه پروردگار است.
 
ادراک فقر ذاتی و اضطرار
 
انسان ذاتاً فقیر است، اما دعا زمانی حقیقی می‌شود که این فقر به طور تمام درک شود. آیه «أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ…» (نمل، ۶۲) بیانگر اجابت دعای مضطر است. بسیاری تنها در گرفتاری خدا را می‌خوانند، ولی بدون ریشه معرفتی، پس از رفع بلا، دعا را فراموش می‌کنند (یونس، ۱۲). شناخت اضطرار، مسیر انسان را به منبع حقیقی رفع نیاز، یعنی خداوند، هدایت می‌کند.
 
درخواست از غنی بالذات
 
مالکیت مطلق الهی شرط بنیادین دعاست. فهم نیاز باید به سمت ذات غنی بالذات معطوف شود، نه صرفاً به اسباب مادی. ضمیر‌های «ادعونی» و «دعاه» نشان می‌دهند که دعا باید به خودِ خدا هدایت گردد و پیوندی ناگسستنی میان فقر ذاتی و مالکیت الهی برقرار شود.
 
ذاتیّت دعا
پرسش این است: آیا دعا ارزش ذاتی دارد یا تنها به خاطر نتایجش مهم است؟ آیه «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» (غافر، ۶۰) دعا را مقدم بر اجابت ذکر کرده، نشان‌دهنده ارزش مستقل خود عمل دعاست. دعا ابراز بندگی و اعتراف به فقر است و حتی اگر به ظاهر خواسته اجابت نشود، ارزش معنوی‌اش باقی است. این نگاه مانع ناامیدی در صورت تأخیر یا تغییر اجابت می‌شود و دعا را به ارتباطی خالصانه با خدا بدل می‌کند.
 
اقسام سه‌گانه دعا
در قرآن، دعا را می‌توان در سه مرتبه دانست: 
طلب ذات غنی: جستجوی قرب و رضایت الهی؛ غایت عبادت.
طلب غایت از غنی: درخواست نتیجه نهایی بدون تعیین واسطه.
طلب سبب از غنی: درخواست ابزار یا وسیله رفع نیاز (پول، خانه، آب…). هرچند رایج، اما ممکن است استقلالی برای اسباب فرض شود در حالی که همه چیز وابسته به اراده خداست.
مرتبه اول و دوم تجلی کامل «ادعونی» هستند و به درک فقر ذاتی و مالکیت مطلق نیاز دارند.
 
فرق «کشف» و «ابداء»
قرآن در اجابت دعای مضطر از «کشف السوء» سخن می‌گوید؛ «کشف» یعنی برداشتن و ازاله، نه آشکارسازی. برخلاف «ابداء» در آیه «بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا» (اعراف، ۲۲) که به معنای نمایان شدن چیزی پنهان است، «کشف» به تغییر وضعیت موجود و رفع کامل بلا اشاره دارد. این تفاوت، قدرت مطلق الهی در رفع مشکلات را برجسته می‌کند.
 
کلام پایانی
دعای حقیقی بر سه پایه است:
درک فقر ذاتی و اضطرار وجودی.
معرفت به مالکیت مطلق الهی و جهت‌دهی نیاز به سوی او.
ترجیح دعا‌های «طلب ذات» و «طلب غایت» بر «طلب سبب»، در پرتو توکل به خداست.
چنین دعایی مطابق وعده «ادعونی استجب لکم» است و نتیجه آن «کشف السوء» یعنی برداشته شدن کامل بلا خواهد بود.
 
دعا، فراتر از یک عبادت لفظی، اوج تجلی معرفت توحیدی و اعتراف به نیازمندی مطلق انسان در برابر خداوند قیوم است.
انتهای پیام