صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۹۲۱۵
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۶
یادداشت

قرآن کریم با سوگندهای متعدد به پدیده‌های زمان، جایگاه رفیع آن را آشکار می‌سازد و به‌نوعی به آشنایی‌زدایی از عادی بودن زمان می‌پردازد. این سوگندها، حساسیت ذهن را نسبت به عمر برمی‌انگیزد و او را به جست‌وجو در اهمیت آن وامی‌دارد

چرا باید وقت و هزینه صرف مدیریت زمان کنیم و اهمیت آن چیست؟ از منظر آموزه‌های دینی، زمان صرفاً یک مفهوم فیزیکی نیست، بلکه اصلی‌ترین سرمایه حیات انسان و معیار سنجش موفقیت و سعادت اوست. پرداختن به مدیریت زمان، در حقیقت پرداختن به مدیریت نفس و حیات است. در همین خصوص بی بی حکیمه حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم مشهد یادداشتی در اختیار ایکنای خراسان‌رضوی قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم؛
 
مدیریت زمان از دیدگاه اسلام، به دو بُعد حیاتی تقسیم می‌شود که باید نظم و انسجام در هر دوی آن‌ها برقرار باشد:
 
1.  نگاه کمی (ارزش زمان): دقت در لحظات و بخل ورزیدن نسبت به از دست دادن آن.
2.  نگاه کیفی (نظم و بهره‌وری): سازماندهی کارها و ایجاد نظم برای رسیدن به اهداف.
 
اسلام، عمر انسان را گرانبهاترین متاع می‌داند که قابل بازگشت نیست. در این نگاه، زمان به مثابه انفاس و نفس‌هایی است که محدود بوده و دائماً تحت نظارت و شمارش هستند.
 
امیرالمؤمنین امام علی(ع) درباره ارزش کمی عمر می‌فرمایند: «إِنَّ عُمُرَكَ عَدَدُ أَنفَاسِكَ، وَ عَلَيهَا رَقِيبٌ يُحصِيهَا؛ همانا عمر تو شماری از نفس‌های توست و نگهبانی بر آن گمارده شده که آن‌ها را می‌شمارد.)(غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۳۸۰۳) که این حدیث به روشنی نشان می‌دهد سرمایه عمر، عددی محدود و شمردنی است و هر نفسی که می‌رود، بخشی از این سرمایه را از بین می‌برد. این آگاهی، انگیزه اصلی برای پرهیز از اتلاف وقت و مدیریت دقیق آن است.
 
در این مسیر، آموزه‌های دینی تأکید می‌کنند که انسان باید در خرج کردن عمرش بسیار سختگیرتر از خرج کردن پولش باشد. پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «كُنْ عَلى عُمرِكَ أشَحَّ مِنكَ عَلى دِرهَمِكَ و دينارِكَ؛ به عمر خود بخیل‌تر باش تا به درهم و دینارت»(مجموعه ورام، جلد ۱، صفحه ۸۴)*
 
این حدیث به ما هشدار می‌دهد که معیار بخل و خساست را باید از حوزه مال به حوزه وقت منتقل کنیم. دینار و درهم قابل جایگزینی است، اما عمر و زمان رفته، هرگز باز نمی‌گردد.
 
نگاه کیفی به مدیریت زمان نیز بر روی بهره‌وری، سازماندهی و جهت‌دهی صحیح به فعالیت‌ها تمرکز دارد. اصلی‌ترین توصیه در این زمینه، وصیت مشهور امیرالمؤمنین(ع) است که شاه‌بیت مدیریت زمان در فرهنگ اسلامی به شمار می‌رود. امام علی(ع) در بستر شهادت، به امام حسن و امام حسین(ع) و تمامی پیروان، سه امر کلیدی را وصیت فرمودند که نظم یکی از آن‌هاست: أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُم وَ صَلَاحِ ذَاتِ الْبَيْنِ؛ شما دو نفر [و همۀ امت] را به تقوای الهی و نظم در کارهايتان و اصلاح رابطه با یکدیگر وصیت می‌کنم...(نهج‌البلاغه، نامه ۴۷)
 
عبارت «نظم امرکم» (نظم در کارهای شما) یک توصیه کمی ندارد، بلکه یک توصیه کیفی است. این عبارت فراتر از صرفاً رسیدن به کارهاست، بلکه به این معناست که باید برای کارهای اصلی و فرعی، روشی و مهارتی داشته باشیم تا امور ما سامان یافته و در مسیر درست قرار گیرد. نظم در اینجا یعنی قرار دادن هر چیز در جای خود، از جمله قرار دادن هر کار در زمان مناسب خود.
 
قرآن کریم با سوگندهای متعدد به پدیده‌های زمان، جایگاه رفیع آن را آشکار می‌سازد و به نوعی به آشنایی‌زدایی از عادی بودن زمان می‌پردازد. این سوگندها، حساسیت ذهن را نسبت به عمر برمی‌انگیزد و او را به جست‌وجو در اهمیت آن وامی‌دارد: سوگند به کلیت زمان (زمان مطلق): «وَالْعَصْرِ» (سوگند به زمان/عصر) که نشان‌دهنده ارزش مطلق سرمایه عمر است.
سوگند به بخش‌های زمان (تقسیم‌بندی): «وَالضُّحَى» (سوگند به چاشتگاه)، «وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى» (سوگند به شب هنگامی‌که می‌پوشاند و روز هنگامی‌که آشکار می‌شود). این سوگندها، تأکید بر نظم الهی و برنامه‌ریزی در چرخه شبانه‌روز است.
 
همچنین سوره مبارکه عصر چکیده فلسفه مدیریت زمان است، زیرا انسان را در زیانکاری می‌بیند مگر کسانی که از فرصت زمان برای انجام چهار رکن استفاده کنند: ایمان، عمل صالح، توصیه به حق و توصیه به صبر (که همگی نیاز به برنامه‌ریزی و نظم دارند).
 
مدیریت زمان در دیدگاه دینی نه یک مهارت خشک سازمانی، بلکه یک دستورالعمل حیاتی است که بر پایه ارزش‌شناسی زمان (عمرک عدد انفاسک و بخل بر آن) و سازماندهی کارها (نظم امرکم) بنا شده است. برای موفقیت باید از پمپاژ اصطلاحات و ابهام در مفاهیم دوری کرد و به جای آن به روش‌ها و مهارت‌هایی روی آورد که این نظم الهی و بخل نسبت به عمر را در زندگی عملی سازد.
 
پس از درک جایگاه زمان به‌عنوان گرانبهاترین سرمایه و لزوم نظم در امور، گام بعدی، مدیریت این سرمایه از طریق تربیت نفس و جلوگیری از هدررفت آن توسط هوای نفس است. این مرحله، مستلزم وضع قوانین سخت‌گیرانه و محاسبه‌گرانه برای کنترل اراده است.
 
یکی از مؤثرترین روش‌ها در تربیت نفس و مغز برای جلوگیری از غفلت و هدررفت عمر، روش شرط‌گذاری و محاسبه است. این روش به معنای تعیین عهدها و شروطی است که فرد برای خود می‌گذارد تا نفس را از انجام کارهای بیهوده یا تعویق کارهای ضروری بازدارد.
 
شرط: تعیین یک شرط مشخص برای انجام کار یا پرهیز از کار نامطلوب (مثلاً: اگر کاری را به فردا انداختم، به‌عنوان تنبیه، فلان کار خیر را انجام خواهم داد).
 
مراقبه: نظارت مستمر بر خود در طول روز تا مطمئن شویم شرطی که گذاشته‌ایم، انجام می‌شود یا خیر.
 
محاسبه/معاتبه (تنبیه و حق نداشتن): در پایان روز، عملکرد خود را محاسبه کرده و در صورت نقض شرط، نفس را تنبیه می‌کنیم (تنبیه به معنای محروم کردن نفس از خواسته‌های کم‌ارزش یا تحمیل کارهای خیر). این فرایند، مغز و نفس را تربیت می‌کند که عمر و انرژی نباید بدون پرسش و اراده آگاهانه خرج شود. هر کجا می‌خواهد عمرت خرج شود، باید از اراده و برنامه تو اجازه بگیرد.
 

قیمت‌گذاری برای زمان، وجود و افکار

 
زمان شما گران‌بهاست، اما گران‌بهایی آن تنها زمانی درک می‌شود که برای آن یک ارزش مادی یا معنوی قائل شویم. قیمت‌گذاری برای زمان و وجودت یک حساب و کتاب دقیق است که به انسان اجازه می‌دهد تا میزان خسارت وارده از هر لحظه تلف شده را درک کند. راهزنان و دزدان عمر، همیشه کارهای ناپسند نیستند و یکی از بزرگترین راهزنان، انجام دادن کارهای خوب است، اما نه مهم‌ترین کار خوب!
 
اگر به جای انجام دادن یک کار عالی با قیمت ۵۰ دینار معنوی، یک کار خوب با قیمت ۵ دینار انجام دهی، ۴۵ دینار از سرمایۀ عمرت را دزدیده‌ای. قیمت‌گذاری به ما می‌آموزد که هر فکر، هر فعل و هر لحظه چقدر حساب و کتاب دارد.
 
نکته‌ای بسیار مهم در نگاه دینی، تلفیق کامل بین زمان و حقیقت انسان است. انسان‌ها در مورد مال یا اجزای بدنشان (مانند چشم و دست) بسیار محتاط هستند، اما وقتی به زمان می‌رسند، آن را به راحتی در اختیار دیگران یا بطالت قرار می‌دهند.
 
 
زمان برابر با اصل وجود است و لحظه‌ای که از عمر تو می‌گذرد، بخشی از هستی، توانایی و قابلیت‌های توست که مصرف شده است. وقتی وقتت را هدر می‌دهی، در واقع بخشی از اصل وجود و حقیقت خودت را تباه می‌کنی.
 
بر اساس آموزه‌های دینی، این دنیا مانند یک دوره جنینی است که فرصت برای رشد، تکامل و ساختن هویت واقعی ماست. هدف نهایی، ورود به آخرت، سرای زندگی واقعی است. اگر جنین (انسان در دنیا) نتواند در زمان محدود خود، اعضا و قوای لازم را کسب کند، در مرحله بعدی (آخرت) با نقصان و ناتمامی روبه‌رو خواهد شد. زمان، همان فرصت تکامل است.
 
مدیریت زمان در نهایت به معنای کاهش حسرت در لحظات پایانی عمر است. کسانی که عمر خود را مدیریت کرده‌اند، در پایان کمتر پشیمان خواهند بود. قرآن کریم، حسرت روز قیامت را به روشنی ترسیم می‌کند:
 
«رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ…؛پروردگارا! مرا بازگردانید تا شاید کارهای شایسته‌ای را که ترک کرده‌ام، انجام دهم.»
(سوره مؤمنون، آیه ۹۹-۱۰۰) این آیه، اوج پشیمانی از هدر دادن فرصت زمان است. برای جلوگیری از این پشیمانی تمرکز بر کارهای شایسته (عمل صالح) توصیه می‌شود و عمل صالح، هر کاری است که دارای بیشترین قیمت معنوی و بیشترین تأثیر در مسیر تکامل باشد.
 
استمرار در محاسبه و مراقبه: مداومت بر سه‌گانه شرط‌گذاری، نفس را همیشه آماده و هوشیار نگه می‌دارد.
 
بهره‌گیری از مهارت «نظم امرکم»؛ تنها نظم است که تضمین می‌کند سرمایه محدود عمر (عدد انفاسک) در مسیر صحیح (عمل صالح) خرج شود و تبدیل به حسرت ابدی نشود.

 

انتهای پیام