نقشههای دینی جهان دیگر ثابت و ایستا نیستند. جهانیشدن، مهاجرتهای گسترده و انقلاب در عرصه ارتباطات، ایمانها و فرهنگها را به حرکتی پویا و فراملی واداشته است. در این میان،
مذهب تشیع که برای قرنها به لحاظ جغرافیایی عمدتاً در خاورمیانه و بخشهایی از جنوب آسیا متمرکز بود، امروز به یک واقعیت جهانی بدل شده است. از مراکز اسلامی پررونق در قلب لندن و دیترویت تا حلقههای مطالعاتی در اندونزی و جوامع نوین در آفریقا، شاهد حضوری تازه و رو به رشد هستیم.
این پدیده جهانی، اغلب با نگاهی سادهانگارانه و از دریچه تنگ سیاسی نگریسته میشود و بهعنوان «پروژه نفوذ ایران» یا عاملی برای تشدید تنشهای فرقهای معرفی میشود. این نگاه، از درک دلایل عمیقتر و پیچیدگیهای این روند باز میماند. در همین خصوص رضا ملازاده یامچی، پژوهشگر دینی، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسان رضوی قرار داده است که در ادامه میخوانیم؛
این مقاله در پی آن است تا با پرهیز از این نگاههای تقلیلگرایانه، به این پرسش بنیادین پاسخ دهد: عوامل و محرکهای اصلی گسترش جهانی تشیع در دوران معاصر چیست و این پدیده، چه فرصتها و چالشهایی را برای خود جوامع شیعی و برای تعامل آنها با جهان پیرامون ایجاد کرده است؟ گسترش معاصر تشیع، یک پدیده تکعاملی نیست، بلکه برآیند درهمتنیده چند عامل کلیدی است که میتوان آنها را به «نیروهای پیشران» و «عوامل جاذبه» تقسیم کرد.
اساساً پیام اسلام، یک پیام جهانی و برای «عَالَمین» است. قرآن کریم هدف
رسالت پیامبر(ص) را رحمتی برای همه جهانیان معرفی میکند وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ - انبیاء، ۱۰۷). رویکرد قرآن برای جهانیسازی این پیام نی، نه بر تحمیل که بر حکمت، موعظه حسنه و «جدال احسن» استوار است، بنابراین، تلاش برای معرفی و گسترش پیام اهلبیت (ع)، ریشه در این تکلیف الهی و این نگاه جهانی دارد.
یکی از اصلیترین موتورهای گسترش تشیع در غرب (اروپا و آمریکا)، مهاجرتهای گسترده پس از تحولات سیاسی در کشورهایی چون ایران (انقلاب ۱۳۵۷)، عراق (جنگ و دیکتاتوری)، لبنان (جنگ داخلی) و پاکستان و افغانستان بوده است. این مهاجران، فرهنگ و آیین خود را به سرزمینهای جدید بردند و با تأسیس مساجد، مراکز اسلامی و حسینیهها، اولین هستههای جوامع شیعی را در غرب پدید آوردند. نسل اول این مهاجران به دنبال «حفظ هویت» بودند، اما نسلهای بعدی به عامل «معرفی و تعامل» با جامعه میزبان بدل شدند.
اینترنت، شبکههای ماهوارهای و رسانههای اجتماعی، انحصار اطلاعات را شکستهاند. امروز، یک فرد در قلب اروپا میتواند به راحتی به سخنرانیهای علمای نجف و قم گوش فرا دهد، در دورههای آنلاین دانشگاه المصطفی شرکت کند و با مراکز اسلامی در سراسر جهان در ارتباط باشد. این فناوری، جغرافیا را بیمعنا کرده و به گسترش اندیشه شتابی بیسابقه بخشیده است.
چرا یک فرد غیرشیعه در غرب یا آفریقا به این مکتب علاقهمند میشود؟ پاسخ را باید در جذابیت سه پیام اصلی جستجو کرد:
عقلانیت: در جهانی که دین گاهی بهعنوان امری ضدعقل معرفی میشود، تأکید تشیع بر جایگاه «عقل» و میراث غنی «فلسفه اسلامی»، برای بسیاری از تحصیلکردگان و نوجویان جذاب است.
عدالت: گفتمان عدالتخواهانه و انقلابی تشیع که در حماسه کربلا تبلور یافته، بهویژه برای جوامعی که طعم استعمار و بیعدالتی را چشیدهاند، مانند برخی کشورهای آفریقایی و در میان سیاهپوستان آمریکا، بسیار الهامبخش است.
معنویت: عرفان عمیق و انسانگرای اسلامی-شیعی که در شعر مولانا و حافظ به اوج میرسد، پاسخی به خلأ معنوی و پوچی انسان مدرن است. این معنویت، راهی میان افراطگرایی خشک مذهبی و مادیگرایی صِرف میگشاید.
این روند در هر قاره، شکل و چالشهای متفاوتی دارد:
در اروپا و آمریکا گسترش عمدتاً در قالب جوامع مهاجر و تعداد قابل توجهی از نومسلمانان (بهویژه در میان نخبگان و اقلیتهای نژادی) است.
فرصت: امکان ارائه چهرهای عقلانی، معنوی و صلحجو از اسلام در قلب جهان غرب و مقابله با اسلامهراسی. فرصت تعاملات آکادمیک و بینادیانی در سطح بالا.
چالش: حفظ هویت نسل دوم و سوم در یک جامعه سکولار، مقابله با تبلیغات مسموم ایرانهراسانه که این جوامع را یک تهدید امنیتی معرفی میکند و فشار گروههای تکفیری.
گسترش در قاره آفریقا نیز بهویژه در کشورهایی چون نیجریه، بیشتر ماهیت «جنبش اجتماعی» و مبتنی بر پیام عدالتخواهی دارد.
فرصت: توانمندسازی جوامع محروم و ارائه یک الگوی مقاومت در برابر فساد و بیعدالتی.
چالش: تقابل شدید و گاه خونین با وهابیت و گروههای تکفیری که با حمایت مالی گسترده خارجی، بهشدت علیه تشیع فعالیت و این روند را یک جنگ فرقهای تصویر میکنند.
در آسیا (خارج از خاورمیانه) و در کشورهایی چون اندونزی و مالزی، گسترش بیشتر ماهیت فکری و فرهنگی دارد.
فرصت: غنا بخشیدن به گفتمان فکری جهان اسلام و ارائه یک بدیل در برابر قرائتهای سلفی-تکفیری.
چالش: مخالفت دولتها و نهادهای دینی رسمی که نگران برهم خوردن ترکیب مذهبی موجود هستند و وضع محدودیتهای قانونی برای فعالیت شیعیان.
در پاسخ به پرسش آغازین میتوان گفت گسترش جهانی تشیع یک پدیده واقعی، پیچیده و چندوجهی است که از مهاجرت تا جذابیتهای فکری و معنوی را در بر میگیرد. این روند، فرصتی تاریخی برای مکتب اهلبیت (ع) فراهم آورده تا پیام عقلانی، عادلانه و رحمانی خود را به گوش جهانیان برساند و تصویری متفاوت از اسلام ارائه دهد. با این حال، بزرگترین چالش در این مسیر، کیفیت این گسترش است. خطر تقلیل یافتن این پیام عمیق به یک ابزار سیاسی، یا گرفتار شدن در دام منازعات فرقهای، همواره وجود دارد. موفقیت نهایی این جوامع نوین شیعی در سراسر جهان، در گرو توانایی آنها برای حرکت در مسیر «جدال احسن» قرآنی است: یعنی تبدیل شدن به جوامعی نمونه، اخلاقی، قانونمدار و اهل گفتوگو که با رفتار خود، پیش از گفتارشان، معرف زیباییهای مکتب اهلبیت (ع) باشند. آینده این نقشه جدید ایمان، بیش از هر چیز، به حکمت، صبر و اخلاق پیروان آن بستگی خواهد داشت.
منابع
1. قرآن کریم: به عنوان منبع اصلی برای مبانی نظری دعوت جهانی.
سوره انبیاء، آیه ۱۰۷؛ در باب رسالت جهانی پیامبر
سوره نحل، آیه ۱۲۵؛ در باب روش دعوت
2. آثار جامعهشناختی و مطالعات دیاسپورا:
برای درک نظری الگوهای مهاجرت و تشکیل جوامع دور از وطن.
3. آثار تحلیلی در مورد تشیع معاصر:
بیداری شیعی (The Shia Revival) اثر ولی نصر، که به تحلیل ظهور مجدد شیعیان به عنوان یک بازیگر جهانی میپردازد.
آثار و تحقیقات مربوط به جوامع مسلمان در غرب، مانند پژوهشهای مرکز تحقیقاتی پیو (Pew Research Center) در مورد جمعیتشناسی مسلمانان.
4. گزارشها و تحلیلهای منطقهای:
مقالات و کتابهایی که به صورت خاص به وضعیت شیعیان در آفریقا (مانند جنبش اسلامی نیجریه)، اروپا و آمریکا پرداختهاند.
5. وبسایتها و انتشارات نهادهای بینالمللی شیعی:
مانند انتشارات «مجمع جهانی اهل بیت (ع)» و «جامعة المصطفی العالمیة» که دیدگاهی از فعالیتهای آموزشی و ترویجی ارائه میدهند.
انتهای پیام