وی افزود: در ادامه، حضرت امیرالمومنین(ع) حال بندگان در آن روز را چنین توصیف میکنند: دلها تهی و خاموش میشود، همهی تدبیرها و آرزوها از میان میرود و ذهنها از خیال و تمنا خالی میگردد. واژه «کاظمت» در اینجا اشاره دارد به حالتی که انسان خشم یا اضطراب خود را فرو میخورد؛ همانگونه که قرآن دربارهی «الکاظمین الغیظ» سخن گفته است. آنان که در دنیا توان کنترل خشم دارند، در زمرهی محسنین قرار میگیرند.
صاحب تفسیر مشکاة ادامه داد: حضرت سپس میفرمایند: در آن روز صداها فرو مینشیند، زبانها از کار میافتد و نطق از انسان گرفته میشود؛ «و خَشَعَتِ الأصوات للرحمن فلا تسمع إلا همساً». تنها صدایی که شنیده میشود، نجوا یا صدای پای نرم موجودات است. شدت اضطراب و هول قیامت بهگونهای است که عرق از بدنها جاری میشود و دهانها از تعریق بسته میگردد؛ حالتی که امام(ع) از آن با تعبیر «الجُمّ العرق» یاد کردهاند.
انصاری بیان کرد: در توضیح این آیه، نکتهای لطیف در زبان عربی بیان میشود: واژهی «مُرضِعة» با تاء تأنیث آمده تا نشان دهد مراد زنی است که در همان لحظه، در حال شیر دادن است. شدت وحشت قیامت بهقدری است که حتی مادری که نوزادش را در آغوش دارد، او را رها میکند تا از صحنهی هولانگیز بگریزد.
وی در ادامه گفت: امیرالمؤمنین(ع) ادامه میدهند: «و ازم الشفق»؛ یعنی حالتی که در آن روشنایی و تاریکی درهم میآمیزد، همچون لحظهی فلق یا شفق. این تعبیر اشاره به حالت دوگانهی خوف و رجا در دل انسان دارد؛ ترسی از عدل الهی و امیدی به رحمت او. همانگونه که قرآن میفرماید: «و الذین من خشیه ربهم مشفقون». انسان در قیامت، هم بیمناک از عذاب خداست و هم امیدوار به وعدهی رحمت او که فرمود: «و رحمتی وسعت کل شیء». اما این رحمت تنها برای کسانی است که ایمان آورده و تقوا پیشه کردهاند.
صاحب تفسیر مشکاة تصریح کرد: در پایان، امام علی(ع) با اشاره به عظمت مقام اولیای الهی و اهلبیت(ع) میفرمایند: «فی بیوت أذن الله أن تُرفع و یُذکر فیها اسمه»؛ این خانهها همان خانههای انبیا و اولیاست که در میانشان خانهی علی و فاطمه(س) برترین آنهاست. در این بیوت، انسانهایی زیست میکنند که «لا تُلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله»؛ کسانی که هیچ دلبستگی دنیوی آنان را از یاد خدا غافل نمیسازد.
انصاری گفت: امیرالمؤمنین(ع) با این بیان عمیق، تصویری از حقیقت قیامت، مقام خضوع بندگان و عظمت بیمانند اهلبیت(ع) ترسیم میکنند؛ خطبهای که بهحق از درخشندهترین بیانات نهجالبلاغه است و جلوهای از معراج معرفتی مولای متقیان به شمار میرود.
انتهای پیام