مخالفان صحت احادیث فضائل سورهها علاوه بر نقد و ورود اشکال سندی، به نقد و ورود اشکال متنی این دسته از احادیث نیز اشاراتی دارند. یکی از اشکالاتی که ظاهراً وارد هم به نظر میرسد، «معیارهای کمی» این پاداشهاست. در این احادیث، اینگونه آمده که به میزان آن معیار گفتهشده، یا ۱٠ برابر آن، به خواننده یک سوره حسنه تعلق میگیرد.
بیشتر بخوانید:
برای نمونه، به چند مورد از این معیارها اشاره میکنیم: حسنات به اندازه صدقه بر جمیع مؤمنان (سوره فاتحه)، به اندازه هر وارثی که مستحق میراث شده (سوره نساء)، به اندازه هر یهودی و نصرانی که در دنیا نفس کشیده (سوره مائده)، به اندازه هر زن و مرد در دنیا (سوره انفال)، به اندازه تصدیقکنندگان و تکذیبکنندگان فلان پیامبر یا چند پیامبر (سورههای یونس، هود، مریم، شعراء، نمل، قصص، نجم، جن و مدّثر)، به تعداد غرقشدگان همراه فرعون (سوره یونس)، به میزان هر ابری که در هوا واقع شده (سوره رعد)، به تعداد مهاجرین و انصار (سورههای حجر و طه).
به تعداد حاجیان عمره و تمتع تا روز قیامت (سوره حج)، به تعداد هر مؤمن و منافق (سوره عنکبوت)، به تعداد فرشتگانی که تسبیح میگویند (سوره روم)، به تعداد هر دیو و پری (سوره صافات)، به تعداد همه آمران به معروف و ناهیان از منکر (سوره لقمان)، به اندازه وزن جمیع کوههایی که مسخر حضرت داوود(ع) بوده (سوره ص)، به تعداد ریگهای بیابانهای دنیا (سوره احقاف)، به تعداد هر مطیع و هر عاصی (سوره حجرات)، به اندازه بادهای وزیده در دنیا (سوره ذاریات)، به تعداد نمازگزاران نمازهای جمعه (سوره جمعه).
به تعداد همه نمازگزاران، حجگزاران و زکاتدهندگان (سوره معارج)، به اندازه قطرات باران و برگهای درختان (سوره انفطار)، به تعداد ستارگان آسمان (سوره طارق)، به تعداد استهزاکنندگان پیامبر(ص) و اصحابش (سوره همزه)، به تعداد طوافکنندگان کعبه (سوره قریش) و به تعداد ایمانآورندگان به خدا، فرشتگان، پیامبران، کتب آسمانی و روز قیامت (سوره اخلاص).
وجوه مشترک همه این اعداد، مبهم، نامشخص و متغیر بودن و همچنین احساس بیدلیلی و احتمال فقدان حکمت و فلسفه در اعلام اعدادی است که اکثراً عجیب و غریب و بعضاً واقعاً غیرقابلفهم هستند.
این وجوه مشترک شگفتانگیز و ظاهراً منفی، با سیره و نوع بیان پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) که همواره بیاناتشان روشن، حاوی حکمت و دلیل و برهان و حاکی از اتصال وحیانی و ربانی است، مشابهت و موافقتی ندارد و متن حدیث را درواقع مشکوک و تضعیف میکند. در نتیجه، هویت حدیث را متأسفانه تا آستانه سقوط از اعتبار و اعتماد به خطر میاندازد.
مضافاً اینکه تحقق این فواید، نهایتاً در دنیا و عقبی بر عهده خداوند حکیم علیالاطلاق است و هیچ فعل او بدون حکمت نیست. شاید این جواب کلیشهای هم گفته شود که قرار نیست ما انسانها حکمت همهچیز را بدانیم؛ این مقوله هم مثل بسیاری دیگر از مقولات، برای ما مبهم و ظاهراً غیرحکیمانه است.
در پاسخ گفته شده که اصلاً و اساساً این مقام، مقام ابهام نیست، بلکه برعکس، «نبود ابهام» به اهداف این احادیث کمک میرساند و مخاطب را به خواندن تشویق و ترغیب میکند؛ ضمن اینکه دعوت به تعقل و تفکر را که امر قرآن و بزرگان دین است، تعطیل میکند.
اشکال مهم دیگر، علاوه بر معیارهای کمی که احتمال جعل را تقویت میکند، معیارهای «کیفی» است که پاداش عینی و درواقع، پاداش نقدی و قابل احصا در ازای خواندن بعضی از سورهها بیان شده و با عقل ناب و مستقلات عقلی سازگار نیست.
پاداشهای کیفی را از حیث زمان وقوع میتوان به سه نوع تقسیم کرد: حین حیات، حین مرگ و سکرات آن، بعد از مرگ تا قیامت. از آنجایی که ما به اتفاقات لحظه مرگ و سکرات آن و همچنین عالم قبر و برزخ و قیامت اشرافی نداریم، هیچ قضاوتی راجع به پاداشهای کیفی این موقعیتهای زمانی نمیتوانیم داشته باشیم؛ بنابراین متعبدانه میپذیریم و سکوت میکنیم.
اما راجع به پاداشهای حین حیات، آنهایی را که عینی هستند، میتوانیم بهنوعی ارزیابی میدانی کنیم؛ البته بسیاری از پاداشهای حین حیات نیز که در احادیث فواید سورهها آمده است، قابل احصا و حتی قابل درک هم نیستند و از مقوله برکات و آثار نامرئی هستند.
به چند مورد از معیارهای پاداشهای کیفی عینی که در احادیث فواید سورهها آمده است، اشاره میکنیم؛ سپس به تحلیل کوتاهی از آنها میپردازیم: خواندن سوره حمد در گوش بیمار و شفای فوری او، خواندن سوره اسراء و سُوَرِ مسبحات و از جمله یاران قائم آل محمد(ص) شدن، خواندن سوره کهف و شهیدشدن در راه خدا، خواندن هر روزه سوره حج یا نبأ و تشرف به حج در همان سال، خواندن سوره سبأ در روز یا شب و اصابتنشدن هیچ مکروهی تا پایان آن روز یا شب، نوشتن سوره یس و شستن و نوشیدن آب آن و در نتیجه رفع همه امراض جسمانی.
مهمترین سؤالی که در قبال اینگونه احادیث مطرح میشود، این است که چنانچه فردی سوره مطرحشده را قرائت کرد و به آن نتیجه موعود دست نیافت، چه پاسخ قانعکنندهای باید بدهیم؟ با توجه به اعتقادات راسخ و آمیخته به تعصبات و شاید هم ملاحظات حیثیتی، اکثر اهل علم جرئت نصب برچسب بیاعتباری و جعل بر حدیث را ندارند؛ بنابراین دست به دامان توجیهاتی سست و نامربوط میشوند.
در مقام دفاع میگوییم، بخشی از واقعیت این است که اشکال از جایی نشئت گرفته که به «شأن صدور حدیث» توجه نکردهایم و حدیث را بهصورت مطلق، برای همه زمانها و مکانها و انسانها، «علیالسویه»، مؤثر، مسلم و قطعی پنداشته و پذیرفتهایم.
برای نمونه، از جمله احادیثی که ممکن است جعلی هم نباشد، ولی بهدلیل همین توجهنکردن به شأن صدور، فاقد اعتبارند، بعضی از احادیث حوزه «طب و طبابت» است. یک دارو یا غذا ممکن است برای یک فرد، با توجه به شرایط مزاجی، سنی، جسمی و روحی مفید باشد، ولی برای افراد دیگر مضر. یک خوراکی برای مردمان یک منطقه با توجه به شرایط اقلیمی، با ابدان و روح و روان ساکنان آن منطقه سازگار باشد، ولی برای مناطق دیگر ناسازگار و حتی زیانبار. این موضوع امروزه با عنوان «زیست پزشکی» و «طب شخصیسازی شده»، یعنی درمان هر فرد بهصورت خاص مطرح و رایج است؛ بنابراین در درایت صحیح از روایت، توجه به شرایط و شئونات صدور لازم و در نتیجه مشکلگشاست.
نکاتی که عرض میکنیم، فقط به بحث فضائل سورهها منحصر نمیشود، بلکه شامل ادعیهای نیز میشود که در مفاتیحالجنان و سایر کتب دعایی وجود دارد.
پیشرفت بشر در علوم و فنون پزشکی، بهویژه در خصوص ساخت ابزار و بهرهگیری از مهندسی پزشکی بر کسی پوشیده نیست. استفاده از انرژی، امواج، اشعه، عکسبرداری و ثبت امواج، تکنیکهای جدید و فناوریهای نوظهور، بهطور کلی دنیای پزشکی را در تشخیص، درمان و پیشگیری متحول کرده است. استفاده از علم شیمی و بیولوژی در ساخت دارو بسیار گستردهتر از زمانهای قدیم شده و شاهد توسعه داروهای جدید و فرآوریهای دارویی نوبنیاد هستیم.
بهرهبرداری از اینترنت اشیا، هوش مصنوعی و الگوریتمهای آن، پزشکی دیجیتال، مهندسی بافت، سلولهای بنیادی، نانوتکنولوژی، پرینترهای سهبعدی، ژنتیک و طب شخصیسازیشده، ثبت اطلاعات رایانهای بیماران، روباتیک و ساخت دستگاههای خودکار جراحی، رادیو داروها و سایر پیشرفتها، چشمانداز روشنی برای تحولات بیشتر ترسیم میکند. استفاده از همه این پیشرفتها مانند پیشرفتهای دیگر در سایر حوزههای تجارت، نظامی، حمل و نقل، صنعت، کشاورزی، دامداری و...، امری بسیار بدیهی و عقلایی است.
بنابراین، درباره احادیث فواید سورهها در حوزه طب و سلامتی و همچنین ادعیه وارده در این موارد، توجه به شأن صدور حدیث، بهخصوص توجه به تاریخ و زمان و پیشرفتهای غیرقابل انکار علمی در طول تاریخ، راهگشاست و بسیاری از احادیث و روایات را از اتهام جعل، بهدلیل منقضیشدن طبیعی تاریخ مصرف و استعمال تبرئه میکند.
از سویی، اصرار طرفداران متعصب در ترویج و تبلیغ اینگونه احادیث، مانند آنچه در دوران شیوع کرونا شاهد آن بودیم، کار درستی نیست. آموزههای ناب دینی همواره ما را به حرکت همراه کاروان علم و دانش توصیه و تشویق میکند. اصرار بر یافتهها و روشهای قدیم در اینگونه حوزهها و ترویج آنها به همان میزان اشتباه است که ساختمانسازی با خشت و گل، سفر کردن با چهارپایان و اطلاعرسانی با چاپار.
بنابراین، یکی از مؤلفههای مهم و مؤثر در ارزیابی حدیث، توجه به همه جوانب تاریخی، زمانی، مکانی و موقعیتی شأن صدور حدیث است، همانند شأن نزول آیات قرآن کریم و تأثیر آن در فهم و تفسیر آیات الهی؛ با این تفاوت که آیات قرآن به شرایط نزول محدود نمیشود و بهاصطلاح، «جری و تطبیق» دارد، جاودانه است و برای همه زمانهاست؛ اما بعضی از احادیث، مثل همین احادیث مورد اشاره، در شرایط زمانی صدور و شاید چند قرن پس از صدور متوقف و با تغییر زمانه و پیشرفتهای علمی بشر، از حیز انتفاع ساقط شدهاند. در این زمینه باید بیشتر سخن بگوییم تا سوءتفاهمی پیش نیاید.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام