صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۳۸۸۰۳۰
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۰:۳۱

خبرنگاران افتخاری/ زینب عبدی: بهار تمرکز یک حس بر گذر عمر است ولی فاطمه‌شناسی تمرکز بر تمامی ارکان زندگی از بود و نبود از حال تا قیامت است.

به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، بهار با آن همه دل ربایش در برابر تأثیرات عمیق انسانی و الهی فاطمه مرضیه(س)، ناتوان و عاجز است. این عجز وقتی آشکار می‌شود که صد بهار بیاید و ما اندر خم یک کوچه باشیم. ولی هنگاهی  که نسیم دلربای درک معنویت فاطمه(س) می‌آید، همه هستی و وجود آدمی متحول می‌شود.

بهار تمرکز یک حس بر گذر عمر است ولی فاطمه‌شناسی تمرکز بر تمامی ارکان زندگی از بود و نبود از حال تا قیامت است. اگر پای دویدن نباشد و زبان برای گفتن الکن باشد و اگر دست‌ها تهی از دانش و تجربه باشد، پای آن بانوی نورانی به میان بیاید، همه انرژی پنهان آدمی آشکار می‌شود و به کار می‌افتد.

فاطمه تمام عظمت عالم است، بخشی بزرگ از هیبت خدا در بشریت و نشانه عدل خدا در گستره‌ای فراتر از جنسیت است و کسانی که به خاطر کج فهمی یا بغض‌های درونی خود، دین اسلام را به سخره می‌گیرند، در برابر این الگوی مجسم تقوا و فضائل انسانی مجالی برای بیان سفسطه‌های خود ندارند تا جامعه بشریت را فریب دهند و بر آن جهالت خود اصرار ورزند.

اتصال فاطمه(س) به حقیقت هستی و به نهایت کمال و یقین چنان است که هرکس بر مدار درک این فضائل می‌رسد، هر جا که باشد  جلوتر می‌رود و در هر مرحله به خدا نزدیکتر می‌شود. فاطمه(س) مدار شفاعت است و همه شیفتگان بر این مدار او جمع هستند، اما فاطمه‌شناسی اگر آسان باشد، بر معیار او بودن و محکم بودن بر این معیارها آسان نیست.

ما نمی‌توانیم به این مظهر دانش و تقوا افتخار کنیم، اما برای ارزش‌های متعالی دین که زهرا(س) تا پای جان برای پایداری آنها ایستاد، در برنامه، محتوا و عمل هیچ کوششی نداشته باشیم. بالاترین مرحله خداشناسی، خودشناسی است و اگر هر روزمان را با میزان الاعمال فاطمه(س) بسنجیم باید بدانیم در کجا هستیم، به کجا می‌رویم و تا کجا خواهیم رفت؟

وقتی در آیات الهی از ایثار او و همسرش علی(ع) در تکریم بینوایان و افتادگان می‌آید، چرا ما که به او افتخار می‌کنیم مانند آن بانوی بزرگ اسلام اقدام نکنیم و برای کاهش آلام دردمندان جامعه خنثی  باشیم؟ گرسنگان و پابرهنگان را در معیارهای فاطمه(س) تکریم نکنیم؟

وقتی جهل و جهالت سبب کندی و توقف آدمی به سوی تعالی است، چرا ما باید در خصوص یادگیری همه جانبه علمی و مهارتی براساس نیازهای زمانه کوتاهی کنیم؟ امروز مسلمانان افتخارشان این است که حضرت رسول(ص) منادی علم و دانش بود و پیام الهی را با تأکید بر یادگیری و خواندن دریافت کرد و ما برای فاطمه‌شناسی به علم آن احتیاج داریم.

شناخت ابعاد شخصیتی او به ما کمک می‌کند که مسیر زندگی را معین کنیم، در خانواده و تربیت فرزندان و ابقای نسل‌های سالم فردا برنامه‌ها و اقدامات شایسته داشته باشیم. خانواده در اسلام رکن است و تعلق خاطر ارکان خانواده به هم نوری است که از وجود حضرت زهرا(س) به عالم منعکس شده است. در اسلام، بالاترین مؤلفه‌ها و امتیازات مادی و معنوی زندگی برای زن از محل حضور او در عالم، به تصویب رسیده است.

معنویت او در جنسیت او منحصر و خلاصه نمی‌شود؛ او متعلق به تمام عالمیان است. مردان و زنان به میزان درک خود از این نعمت الهی بهره می‌برند.

نوروز امسال، به نور آن بانوی بزرگوار عالم مزین شده است. هر چند دل‌ها محزون از شهادت اوست، اما ما را به هم و به اهل بیت پیامبر(ص) متصل می‌سازد. ما می‌دانیم که آن بانوی بزرگ اسلام مصائب بسیاری را تحمل کرد از جمله رحلت پیامبر(ص) که به جانش متصل بود و هجوم دشمنان بر او که فرزند عزیزش را از دست داد.

مردمی که تمام عمر خود و خانواده‌اش برای هدایت و سامان دهی آنها گذشت، اما با او چه کردند؟ فاطمه(س) خیر کثیر است. اشک ریختن برای او، شادمانی کردن به خاطر وجود گهربارش معجزه بودن و به یقین رسیدن را به ارمغان می‌آورد. خیر، برکت، سلامتی و نعمت آرزوی قلبی ماست و امسال سال توسل و تأسی به پاره تن پیامبر است تا بخش اعظم زندگی ما در برکت، سلامتی تن و روان، عاقبت به خیری، تعالی جامعه اسلامی، غلبه بر شیاطین، دشمنان و یکپارچگی و وحدت امت اسلامی به ثمر بنشیند.

یا فاطمه به خاطر تو، به یاد تو، لبخند بر لبم خشک می‌شود؛ شاید تسلی یابد آنچه از سنگینی غم تو است.