صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۴۱۸۴۶۵
تاریخ انتشار : ۲۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۹
محدثی‌خراسانی عنوان کرد:

گروه ادب: شاعر انقلاب گفت: تصور اینکه شعر فارسی چیزی جدا از آموزه‌های اسلام و قرآن باشد، باطل است؛ از این‌رو نگاه ما به شعر باید این‌گونه باشد که با کلامی مقدس و برگرفته از آموزه‌های اسلام و قرآن مواجه هستیم.

مصطفی محدثی‌خراسانی، شاعر انقلاب در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) درباره عوامل ماندگاری شعر فارسی گفت: هیچ شعری در طول تاریخ شعر فارسی شانس ماندگاری نداشته و جاودانه نشده، مگر اینکه ریشه در آموزه‌های اسلام و قرآن داشته است و همه بزرگان، مشاهیر و قله‌های شعر فارسی درخشان‌ترین آثارشان، آثاری است که به پشتوانه اسلام و قرآن شکل گرفته است.

وی افزود: تصور اینکه شعر فارسی چیزی جدای از آموزه‌های اسلام و قرآن باشد، تصور باطلی است و از این منظر باید نگاه ما به شعر این گونه باشد که با کلامی مقدس و برگرفته از آموزه‌های اسلام و قرآن مواجه هستیم و این یک برداشت کلی است.

محدثی‌خراسانی با بیان اینکه این اتفاق در ادبیات معاصر کماکان ادامه دارد، گفت: با وجود اینکه قالب‌های نو، زبان‌های متفاوت و نحله‌های گوناگون در گستره شعر معاصر وجود دارد، شاید این تصور پیش آید که دیگر ارتباط شعر امروزین با آموزه‌های اسلامی، ارتباطی وسیع و ریشه‌دار نیست.

ریشه درخشان‌ترین شعر‌ها به آموزه‌های اسلام برمی‌گردد

وی در ادامه گفت: این ظاهر امر است و اگر در باطن آن کنکاش کنید در دوره معاصر هم ریشه درخشان‌ترین شعرها و ماندگارترین چهره‌ها چه در بین شاعران انقلاب و چه شاعرانی که به ظاهر در این جبهه نیستند خواه ناخواه به آموزه‌های اسلام برمی‌گردد.

این شاعر انقلاب با بیان اینکه انتظار ما از شعر فارسی باید عمیق، لایه‌ای و درونی‌تر باشد، تصریح کرد: در حوزه شعر فارسی و نسبت آن با قرآن و اسلام نباید به دنبال شعر قرآنی باشیم و این نگاه باید عمیق‌تر بوده و با زیرساخت‌ها، جهان‌بینی و جهت‌گیری آن را نگاه کنیم. این جهت‌گیری اگر منطبق با آموزه‌های اسلام و قرآن بود دیگر انتظار نداشته باشیم شاعر آیات قرآن را تضمین کند و یا مفاهیم قرآن را به طور آشکار به کار ببرد و یا اشاره‌های آشکاری به اسلام داشته باشد.

وی درباره نقدهای ادبی گفت: در اینکه چراغ نقد باید همواره در چهارسوی تولیدات ادبی روشن باشد، تردیدی نیست. اما متأسفانه این ضعف را در زمینه نقد ادبی داشته‌ایم و بیشتر بزرگان در سال‌های انقلاب به این نیاز داشتند که کار کنند و در دوره‌ای این جلسات در حوزه هنری راه افتاد و پایان جنگ نیز اوج سرودن شعر آئینی بوده و محافل نقد ادبی نیز گرم بود.

آشفتگی و بی‌سامانی حوزه نقد ادبی پس از دوران جنگ

محدثی‌خراسانی بیان کرد: حاصل این نقدهای ادبی در گذشته، چهره‌هایی نظیر قیصر امین‌پور، سیدحسن حسینی، علی معلم، احمد عزیزی، یوسفعلی میرشکاک و قادر طهماسبی بود که تقدیم ادبیات انقلاب شد و حضور درخشان آنها توانست ادبیات انقلاب را قوام و دوام بخشیده و تبدیل به یک جریان کند و امروزه می‌توانیم مؤلفه‌های آن را برشماریم. اما بعد از جنگ این شاعران که چراغ‌های روشن ادبیات متعهد در حوزه نقد ادبی بودند، هر یک به گوشه‌ای رفته و انگیزه خود را از دست دادند و عرصه خالی از چراغ نقد شد که ما شاهد آشفتگی و بی‌سرو سامانی در این حوزه هستیم که از آن به نام شعر دهه هفتاد یاد می‌شود.

وی ادامه داد: در این دوره از هر سویی صدایی برمی‌آمد و هر کس مدعی جریانی و به دنبال شکلی نو در انداختن در عرصه شعر بود و امروز اگر شاهد آشفتگی و استیصال این شعرها در حوزه معنا هستیم، به دلیل نبود و فقدان نقد است و این موضوع کماکان تا به امروز ادامه داشته و نتوانسته‌ایم چراغ نقد را روشن کنیم و در حال حاضر به صورت پراکنده کارهایی درباره این موضوع انجام می‌شود.

این شاعر پیشکسوت گفت: در حال حاضر بسیاری از آثاری که منتشر شده به دلیل نبود همین نقدهای ادبی، در سطح نازلی قرار دارند و این امر به بسیاری از اتفاقات حوزه شعر دامن می‌زند، به ویژه کسانی که مخاطب جدید هستند برایشان تشخیص سره از ناسره دشوار است که در این عرصه چه کسی حرف درست و ریشه دار می‌زند و چه کسی به اسم شعر بازی‌های زبانی را به خورد مخاطب می‌دهد. از این رو لازم است در حوزه نقد دست به نهضتی بزنیم و این هرج و مرج در عرصه شعر به ویژه برای جوانان را سامان دهیم؛ چرا که همه مشکلات ما به این برمی‌گردد که باید نهادی قدرتمند در حوزه شعر باشد و افقی را برای آن ترسیم کند.