به گزارش کانون خبرنگاران نبأ، وابسته به خبرگزاری ایکنا، شاید برای بسیاری از ما هنوز مسئله باشد که چرا بعد از 14 قرن هنوز برای شهدای کربلا اشک میریزیم؟ و اصلاً چرا عزا بگیریم برای بزرگانی که بهترین جایگاه را در بهشت دارند؟
چرایی هر امری میتواند متوجه دو جنبه از آن امر باشد. اول اینکه دلیل به وجود آورنده آن امر چیست. دوم اینکه نتایج حاصل شده از آن امر چیست. به همین ترتیب، چرایی گریه کردن برای شهدای کربلا را نیز باید از این دو جنبه بررسی کرد.
ابتدا به دلیل این امر میپردازیم یعنی اینکه چه شده که ما برای شهدای کربلا گریه میکنیم. ابتدا باید دید که این گریه، اشکِ اندوه است یا شوق یا هیچکدام!
به سه دلیل یا بهتر بگوئیم، از سه دیدگاه میتواند اشک اندوه باشد. دیدگاه اول اینکه به دلیل مصیبتهایی که بر سر جسم مبارک امام حسین(ع) و یاران باوفایشان افتاده گریه کنیم. این دیدگاه کاملاً منطقی است و برخلاف این نگرش است که بخواهیم نعوذبالله امام حسین را فردی بدبخت فرض کنیم و برایش اشک ترحم بریزیم! چراکه اینجا ما نوعی همدردی داریم با امام، نه اینکه نعوذبالله شخصیت بزرگوارش را بیچاره فرض کنیم! نکتهای که در شعر عاشورا روز شادی است نه ماتم مثنوی هم به خصوص در بیت «پیش مؤمن کی بود این غصه خوار / قدر عشق گوش عشق گوشوار» به آن اشاره شده است. دیدگاه دوم برای ریختن اشک اندوه این است که گریه کنیم برای ضربه خوردن به اسلام! چراکه فاسقترین افراد زمان نسبت به پاکترین افراد زمان در مرکز جهان اسلام چنان جنایت و ظلم بینظیری انجام دادند. بعضی نواندیشان دینی همانند دکتر شریعتی بیشتر به این منظور عزا میگرفتند. اما دیدگاه سوم که بیشتر میان اساتید اخلاق و عرفان همچون دکتر قاسم کاکائی و استاد امجد مورد پسند است این است که تمثیلی داشته باشیم میان مصیبتهای وارده بر جسم شهدای کربلا و گناهان خودمان. مثلاً نفس اماره را به عمرسعد تشبیه کنیم و وجدانمان را به امام حسین(ع). سپس همانطور که برای شهادت امام حسین گریه میکنیم برای شهادت وجدانمان هم اشک بریزیم. هرسه دیدگاه اشک عزا ریختن مقبول و مشروع است اما به نظر میآید دیدگاه سوم به حقیقت این نوع گریه نزدیکتر از بقیه است.
اما اشکی که نه از اندوه است و نه از شوق! بعضی اوقات گریه کردن تنها به دلیل هیجانات عاطفی بالا اما خالی از غم و شادیست. مثلاً ممکن است فردی برای عظمت جایگاه شهدای کربلا احساساتی شود و ناخودآگاه اشک از چشمانش جاری گردد که این نیز به نظر بسیار نیکوست.
اشک شوق اما تنها میتواند از احساس نزدیکی و دوستی داشتن با شهدای کربلا و همچنین توجه به نتیجه معنوی نبرد کربلا برای ایشان باشد. این مورد تنها از بزرگان دین و عرفا برمیآید. مثلاً اینکه حضرت زینب(س) میفرمایند جز زیبایی ندیدم یعنی همین توجه به نتیجه اخروی آن حادثه. یعنی دیدن باطن امر. همینطور هم جناب مولانا در همان شعری که اشاره شد آوردهاند: «چونکه ایشان خسرو دین بودهاند / وقت شادی شد چو بشکستند بند».
اما تأثیرات این اشک ریختنها چیست؟ آیا باعث افسردگی نمیشود؟ نتایج اخرویش خوبست یا بد؟ در مورد نتایج میتوان از دو جنبه به مسئله نگریست. نخست نتایج دنیوی این گریه و دوم نتایج اخروی آن.
در مورد نتایج دنیوی تا کنون آنچه پزشکان به آن رسیدهاند این است که اشک ریختن برای سلامت روانی مفید است. باعث کاهش استرس میشود. همچنین طول عمر را افزایش میدهد و زنان به دلیل اینکه در این زمینه از مردان بهتر عمل میکنند عموماً طول عمر بیشتری دارند، و برعکس آنچه برخی تصور میکنند که عزا گرفتن و گریه کردن روحیه غمزده ایجاد میکند، اتفاقاً گریه یک مکانیزم طبیعی بدن است برای تخلیه همان غمها! و مسلماً همه این را تجربه کردهاند که پس از گریه احساس سبکی میکنند. یا شاید شنیدهاید که شخصی که عزیزی را از دست میدهد باید گریاند چراکه در غیر این صورت به اصطلاح در خود میریزد و ممکن است سکته کند. به هر حال گریه تأثیرات و نتایج مثبت دنیوی دارد.
اما نتایج اخروی گریه برای شهدای کربلا، در مورد اینکه عزای امام حسین(ع) و گریه برای شهدای کربلا، ثواب فراوان دارد و باعث بخشش گناهان میگردد همه شنیدهایم. منتها شاید کمتر شنیده باشیم که انسان ممکن است در مراسم عزای امام حسین(ع) دریایی از اشک بریزد اما یک قطره اشک حسینی که مایه نجات از عذاب است نریزد! اشک حسینی اشکی است که معرفت میآورد. به اصطلاح آن شوری مفید خواهد بود که شعور بیاورد. البته از طرفی ممکن است برخی ادعا کنند که این عزاها و یادآوری آن مصائب احساس کینه ایجاد میکند نسبت به بعضی افراد و از طرفی ممکن است به برخی به اصطلاح بَر بخورد! در این مورد لازم به ذکر است اولاً در کنار تولی، تبری نیز از واجبات حتمی اسلام است چراکه در قرآن آمده است. دوماً ما با کسانی باید اتحادمان را حفظ کنیم که اشتراکی داریم، نه کسانی که کاملاً متضادند با ما! مگر میشود کسی دوستدار یزید باشد و مسلمان باشد؟! سوماً برخی حمایت از یزید را اینگونه توجیه میکنند که ممکن است توبه کرده باشد فلذا سزاوار کینه و لعن نیست! در جواب این سفسطهبازان نیز همان شعر علیشیر نوایی بس که گفت:
ای که گفتی بر یزید و آل او لعنت مکن
زان که شاید حق تعالی کرده باشد رحمتش
آنچه با آل نبی کرد او، اگر بخشد خدای
هم ببخشاید مرا گر کرده باشم لعنتش
در هر صورت چیزی که مشخص است اینست که از نظر دلایل، به اندازه کافی دلیل برای اشک ریختن برای شهدای کربلا هست. همچنین نتیجه این اشکها سعادت دنیا و آخرت است.
التماس دعا در این ایام ملکوتی ...
عالی بود
واقعا ممنون از این نوشته های خوب و پر مغز
متشکر از این دیدگاه و بیان زیباتون....
اجرتون با سید و سالار شهیدان ( ع )......