به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) هفته گذشته همایش ملی «ارتقاء سلامت اداری و مبارزه با فساد» در تهران برگزار شد و پیام معنادار رهبر معظم انقلاب به این همایش نیز قرائت شد؛ پیامی که حاکی از نارضایتی ایشان از نحوه برخورد با مفاسد اقتصادی و ضرورت اقدامات قاطع و مؤثر در مبارزه با فساد داشت.
اینکه چرا همچنان پس از 37 سال از انقلاب اسلامی بر ضرورت مبارزه با فساد تأکید میشود اما ابعاد فساد اتقصادی و اداری گستردهتر میشود سؤال بزرگی است که با برگزاری همایش و سمینار رفعشدنی نیست. اینکه چرا با وجود این همه نهادهای نظارتی ما شاهد فسادهای 3هزار میلیاردی، 12 هزار میلیاردی، پرونده بابکزنجانی، شهرام جزایری و ... هستیم نشان میدهد که باید هم در بحث قانونگذاری و نظارت، هم اجرا و هم در بحث قضا، مقابله با جرائم و صدور احکام بازنگری جدی صورت بگیرد.
نباید در قیل و قال دعواها و بگومگوهای جناحی و سیاسی هیچگاه از یاد برد که اساسا یکی از عوامل مهم منتج به انقلاب اسلامی وجود فساد گسترده در سیستم اقتصادی ـ اداری نظام پهلوی بود و برهمین اساس طبیعتا یکی از آرمانهای انقلاب، امام(ره) و مردمی که این انقلاب را برپا کردند تشکیل نظامی بود که از معایب و مفاسد نظام پیشین مبرا باشد و لذا مبارزه با فساد و تبعیض و کاهش هر چه بیشتر فاصله طبقاتی در این نظام یک آرمان و اصل است که با رفت و آمد دولتها و تغییر سیاستها به حاشیه نمیرود و به کنار گذاشته نمیشود.
شاید لازم باشد با مروری به بیانات رهبر کبیر انقلاب در زمینه مبارزه با فساد، بازخوانی دوبارهای از اهمیت این مسئله صورت بگیرد و تلنگر کوچکی برای مسئولان و فعالان سیاسی از همه جناحها باشد که گاه به علت درگیر شدن به دعواهای سیاسی اهمیت این مسئله را فراموش میکنند.
امام(ره) در یکی از بیانات خود به رابطه قدرت و فساد اشاره میکنند و مسئله فساد را از نگاهی کلانتر مورد تحلیل قرار میدهند و مسئله تهذیب اخلاقی و باطنی را به عنوان گام اول مقابله با فساد بیانمیکنند:
« قدرت خودش یک کمال است. خدای تبارک و تعالی قادر است، لکن چنانچه قدرت به دست اشخاص فاسد برسد همین کمال را به فساد میکشانند. دنیا امروز گرفتار این است که قدرت در دست اشخاصی است که از انسانیت بهره ندارند.... قدرت در دست ظالم، دنیا را به فساد میکشاند. و اگر چنانچه در رتبههای پایین هم بیاییم قدرت در دست یک نفر انسانی که از آن قدرتهای بزرگ بهره ندارد، در همان محیطی که قدرت دارد آنجا را به فساد میکشاند. آنها عالَم را به فساد میکشانند، اینها یک کشور را یا دو کشور را. و پایین تر بیاییم، اگر قدرت در دست یک آدمی باشد که در یک محله هست، آن محله را به فساد میکشد. در یک خانواده هست، آن خانواده را به فساد میکشد. قدرت در وقتی کمال است و میتواند که کمال خودش را بروز بدهد که در دست دانشمند باشد، در دست عاقل باشد.
شما ملاحظه بکنید در هر جای دنیا که یک فسادی وارد میشود برای همین معنا است که آن کسی که در آنجا، در آن نقطه قدرت دارد، این قدرت دارد عقل ندارد، قدرت دارد انسانیت ندارد. این عقلی که من عرض میکنم آن عقلی است که «ما عُبِدَ بِهِ الرَّحْمن»[2]والاّ ـ تدبیر ـ شیطنت و تدبیر را اینها هم دارند. اما آن عقلی که عقل سالم باشد و بتواند انسان را به ارزشهای انسانی برساند ندارند. مجرد دانشمند بودن به یک معنا، این فایده ندارد. ممکن است که یک کسی دانشمند بسیار بزرگی باشد لکن آن عقل را نداشته باشد، دانش خودش را صرف فساد بکند، صرف تباه کردن ملتها بکند.
شما جوانهای عزیزی که الآن برای اسلام دارید خدمت میکنید، و مطمئن باشید که ارزش بسیار زیاد دارید شما، توجه به روحیات خودتان بکنید که نبادا در این امر شیطان دخالت بکند. قدرت دستتان هست، نبادا که این قدرت را اعمال بکنید در یک جایی برخلاف. مراقبت کنید از خودتان. مواظبت کنید از خودتان. اینکه من عرض میکنم، مخصوص به شما نیست، همه ما باید این مطلب را در نظر داشته باشیم. همۀ ملت ما، همۀ انسانها باید توجه به این معنا داشته باشند که قدرت را به جای خودش اعمال کنند. انبیا قدرتشان را به محل خودش انجام میدادند. حضرت موسی عصایش را میبرد با فرعون مقابله میکرد، با دیگران با آن محبت بود. پیغمبر اکرم قدرت خودشان را برای سرکوبی اشخاصی که از جهات آدمیت خارج شدهاند، از مرز انسانیت خارج شدهاند و مردم را دارند به تباهی میکشند اعمال میکرد. قدرتها باید اعمال اگر شد برای جلوگیری از فساد باشد نه خودش فساد بیاورد».
بنیانگذار کبیر انقلاب در سخنرانی دیگری به ضرورت به کارگیری افراد صالح تأکید میکنند و به نوعی اهمیت مسئله کارگزار در کنار ساختار را یادآور میشوند:
« بدبختی و خوشبختی ملتها بسته به اموری است که یکی از مهمات آن صلاحیت داشتن هیأت حاکمه است. اگر چنانچه هیأت حاکمه، کسانی که مقدرات یک کشور در دست آنهاست، اینها فاسد باشند، مملکت را به فساد میکشند؛ همۀ بُعدهای مملکت را رو به نیستی و فساد میبرند. شما ملاحظه میفرمایید که در این پنجاه سالی که ما بودیم و دیدیم که آنکه در رأس واقع شده بوده است ولو به غیر حق، فاسد بوده است و دنبال او مجالسی که در ایران بوده است اکثراً افراد غیر صالح در آن بودند؛ در اوایل امر، خوب عدهای هم صالح بودند لکن در اقلیت بودند؛ دنبال او دولتها، که باید مقدرات کشور را دست بگیرند، غیرصالح بودند؛ و دنبال آن آنهایی که در رأس ادارات بودند و مقدرات یک اداره را در دست داشتند، آنها هم اکثراً غیرصالح بودند. از این غیرصالحها نمیشود یک مملکت صالح و یک کشور صحیح ایجاد کرد.
قهراً وقتی که رئیس جمهور یک مملکتی آدم صالح شد دنبال این میرود که مملکت را به صلاح بکشد. اگر هیأت دولتی میخواهد درست بکند قهراً آدم صالح، آدم صالح را میخواهد. نمیخواهد دزدی کند تا اینکه یک دزدی را بیاورد که با او رفیق بشود؛ میخواهد یک مملکت را اصلاح کند؛ میگردد دنبال اشخاصی که صالح هستند با خودش همدست بکند تا اینکه مملکت را اصلاح بکند. قهراً وقتی یک دولت صالح پیش آمد، مردم را آزاد میگذارند برای انتخابات؛ قهراً وقتی انتخابات آزاد شد مردم ـ مردمْ که همه غیرصالح نیستند، مردم اکثرشان صالحند، مردمِ خوبیاند، دلشان میخواهد مملکتشان صحیح باشد، سالم باشد، اقتصادشان صحیح باشد، همه چیز را دلشان میخواهد، از خدا میخواهند که صُلَحایی بالای سرشان باشد ـ قهراً وقتی که انتخابات آزاد شد و این اشخاص غیرصالح دخالت در آن نکردند، در مجلسْ اشخاص صالح میروند. وقتی اشخاص صالح در یک مجلسی رفتند، دولتِ صالح بپا شد، رئیس جمهورْ صالح شد، این مخالف مصلحت مملکت عمل نخواهد کرد. از اینجا باید شروع کرد. از این بالا باید شروع کرد. اختیار مملکت را به دست یک نفر آدمی[باید داد]که برای مملکت خدمت میخواهد بکند نه برای جیب خودش خدمت کند.
ما میگوییم کسی که میخواهد یک مملکتی را اداره بکند، کسی که ما میخواهیم مقدراتمان را دستش بدهیم باید آدمی باشد که مردم انتخاب کنند و با انتخاب مردم پیش بیاید. قهراً وقتی با انتخاب مردم پیش آمد صالح است. دنبال او همین طوری که الآن ملاحظه میکنید که یک بز کچل یک ملت را کچل کرده[خندۀ حضار]یک آدم صالح، یک انسان، یک مملکت را به سلامت میکِشد دانشگاهمان دانشگاه صحیح میشود نه دانشگاهی که بعد از پنجاه سال، بعد از چند سال حالا میخواهد یک ـ فرض کنید که ـ لوزهای را عمل بکند، باید از خارج بیاورد یک کسی را عمل کند.
ما یک مملکتی میخواهیم که مملکت انسانی اسلامی[باشد]. اسلامی یعنی انسانی؛ قرآن کتاب انسانسازی است، اسلام مکتب انسانسازی است ـ انسان را به همۀ ابعادی که دارد. اگر یک کسی مکتب
اسلام را آنطوری که هست در خودش پیاده کرد محال است که خطا بکند، محال است که کار غلط بکند ـ عمداً؛ البته محال است که خیانت به برادرش بکند. ما یک همچو مکتبی میخواهیم که انسانها را از اول که دارد بار میآورد، رو به رشد کمال انسانی دارد میبرد. شما ملاحظه کنید در عالَم یک همچو مکتبی پیدا میکنید که برای درست کردن یک انسان از قبل از اینکه پدر و مادرش ازدواج بکنند فعالیت بکند، دستور بدهد؟ تمام مکاتبی که در عالَم هست به این آدمی که حالا دارد راه میرود توی[جامعه]و به رشد رسیده، با آنها کار دارد. اسلام قبل از اینکه ازدواج بشود بین دو نفر، به او میگوید چه جور آدمی انتخاب کن؛ به او میگوید چه جور شوهری انتخاب کن. چه جورش را آنجا میگوید. چرا؟ برای اینکه این شوهر و زن مبدأ یک فرد است یا فردها، اسلام میخواهد این فرد را که به جامعه میخواهد تحویل بدهد صالح تحویل بدهد».
همچنین ایشان در سخنرانی به مناسبت آغاز سال جدید با تصریح براهمیت پیاده کردن احکام اسلام، علت رسوخ فساد در جامعه را فاسد شدن دستگاه حاکمه بیان میکنند و میفرمایند:
«اینجانب در آغاز سال جدید و سالروز رسمیت جمهوری اسلامی انتظار دارم که تمام نهادهای این جمهوری از مجلس و ارگانهای دولتی و جهاد سازندگی و شورای نگهبان و شورایعالی قضایی و قضات محترم سراسر کشور و دادستانیهای سطح کشور و قوای مسلح از ارتش و سپاه و بسیج و ژاندارمری و کمیته و شهربانی و نیروهای مردمی و عشایری ـ ایّدهم اللّه تعالی ـ همه و همه کوشش کنند در پیاده کردن احکام اسلام؛ در افزایش تعهد به ابعاد مختلف این مکتب انسانساز؛ در مجاهده در راه حق و ساختن خویش؛ در اصلاح درون و برون که خود با اصلاح آنان کشور رو به صلاح میرود. در رژیمهای گذشته آنچه موجب فساد ملت بویژه قشر جوان شد فساد دستگاه حاکمه بود که چون سرطان به جان ملت افتاده بود و جوانان را به فساد سوق میداد. و از همۀ کوششها لازمتر، کوشش دو قشر روحانی و دانشگاهی در راه تهذیب و تربیت خود و جوانان عزیز همدوش با تعلیم تا حد تخصص است، چرا که با فساد آنان عالَم فاسد میشود[5]و با صَلاح آنان صالح. علمای اعلام و مدرسین عظام حوزههای علمیۀ بلاد و اساتید محترم و متعهد دانشگاهها در نزدیک کردن هر چه بیشتر حوزهها و دانشگاهها کوشش نمایند».(12/1/1362)
امام(ره) در سخنان خود مسئله بانکداری اسلامی را نیز از یاد نبرده و به مسئله فساد در بانکها، که در این روزها صحبتهای زیادی از سوی مسئولان درباره ضرورت اصلاح نظام بانکداری بیان میشود، اشاره میکنند و میفرمایند:
«اصل بهره از پول یک امری است بسیار خلاف انصاف و خلاف انسانیت که یک پولی آنجا گذاشتهاند، بعد آن پول نه کاری، نه چیزی، یک چیزی در آورند. بدترین انواع استثمار همین رباست که در مقابل هیچ، خود پول که هست و در مقابل هیچ، این بزاید، بهره بردارد. در اسلام، این البته به هر صورتش حرام است حتی این فرارهایی که بعضیها جایز میدانند، این فرارها هم صحیح نیست. فرار از ربا هم صحیح نیست. یک راههایی گفته شده است، لکن آنها هم صحیح نیست بهرهبرداری از این نقود و از پول به هیچ وجه در اسلام جایز نیست. از جهتی که یک همچو بانک اسلامی که مبنایش بر این باشد که بهره در کار نباشد و ربا در کار نباشد، این یک خدمت بزرگی است به جامعه و به اسلام، هر دو، که امید است که احتیاج مردم از سایر بانکها به واسطۀ این بانک سلب بشود و مردم توجه بکنند به این بانک که اسلامی است، مبنایش اسلام است، اسلامی است و مبنایش بر این است که استثمار نکند مردم را، بهرهبرداری از انسان بیخودی نکند.
من امیدوارم که توفیق پیدا بکنید و بانک شما یکوقت بانک اول باشد و سایر بانکها که بر مبنای بهرهبرداری و بر مبنای خلاف و فساد است، اینها از بین بروند، یا بهرهها از بین بروند که همه اسلامی بشوند، آنوقت شما هم یکی از بانکها. اگر اسلامی شدند آنها هم بمانند، و الاّ بالاخره باید برچیده بشوند اگر اسلامی نشوند». (1/3/1358)
رهبر کبیر انقلاب در بیانات دیگر اصل خواسته اسلام در زمینه اقتصاد و فاصله طبقاتی را بیان کردند و فرمودند:
«شما مطمئن باشید که اسلام برای مستضعفین است. من اشخاصی که سرمایهدار بودند، اشخاصی که عرض میکنم کارخانهدار بودند، مکرر اینجا جمعیتشان گاهی آمدند، من با آنها صحبت کردم گفتم به اینکه نمیشود اینطور که یک دستهای آنطور زندگی بکنند و حتی برای سگهایشان اتومبیل داشته باشند؛ و یک دستۀ دیگر توی این زاغهها باشند که هر ده نفرشان توی سوراخی. این اصلاً قابل تحمل نیست. و من اعلام خطر کردم به آنها، گفتم اگر خدای نخواسته یک وقت در متن اسلام انفجار پیدا بشود ـ یک وقت این است که در زمان طاغوت یک چیزی واقع میشد، خوب، میگفتند طاغوت است، و ماها هم به آنها میگفتیم که انشاءاللّه اسلام اگر تحقق پیدا بکند، کارها انشاءاللّه درست میشود، و حالا هم همان معنا را میگوییم، یک وقت این است که در اسلام خدای نخواسته یک یأسی پیدا بشود، برای خاطر اینکه ما نتوانیم این اشخاص فاسد را بِکشیم یک قدری پایین، و این مستضعفین را یک قدری بالا و به هم نزدیکشان بکنیم ـ اگر یک انفجاری پیدا بشود با یأس از اسلام، هیچ قدرتی نمیتواند خاموشش کند. و این خطری است برای این طبقهای که به فکر نیستند. من به آنها نصیحت کردم. حالا هم به همۀ کسانی که دارای اموال زیاد هستند نصیحت میکنم که شما فکر بکنید، بدانید که اگر خدای نخواسته این جمعیت مأیوس بشوند، انفجار در آنها پیدا بشود، همۀ شما و همۀ ما از بین خواهیم رفت. باید فکری بنشینید بکنید خودتان، خودتان فکر بکنید، البته آنها فکر نکنند، ما فکر میکنیم، اینطور نیست که ما فکر نکنیم. ما با وجوه شرعیه، با ولایت الهیه با آنها عمل میکنیم».(3/8/1358)
همچنین امام(ره) نقش آحاد افراد جامعه در مبارزه با فساد را مهم دانسته و در این رابطه میفرمایند:
«یک کشوری وقتی آسیب میبیند که ملتش بیتفاوت باشد راجع به آسیبها. آن وقت که مملکت شما را، آنها میآمدند و همۀ آن کارهای خلاف مصالح شما را میکردند، برای اینکه ملت یک ملتی بود که خوابش کرده بودند، مخمورش کرده بودند، تهی کرده بودند ملت را از خودش. خودش را، اصلش نمیشناخت. هر چه میدید غرب میدید، هر چه میدید مراکزی که مراکز قدرت بود میدید، قدرت خودش را فراموش کرده بود. حالا که شما خودتان را یافتید و قدرت خودتان را فهمیدید چی است؛ قدرتی است که در مقابل قدرتهای بزرگ جهان، یکسره قدرتهای عالم، این قدرت غلبه کرد بر تمام قدرتهای عالم و شما فهمیدید که خودتان قدرتمند هستید و شما متّکل به خدا هستید و هر کس متّکل به مرکز قدرت باشد، قدرتمند است. حفظ کنید این معنا را، این الهیّت را حفظ کنید، در عمل حفظ کنید و موافق با احکام خدا عمل کنید. در اخلاق، حفظ کنید و مطابق اخلاق الهی حفظ کنید و در عقاید هم حفظ کنید و عقاید انسانی را یاد بگیرید و توجه کنید. اگر اینطور شد و همه جا اینطور شد، انشاءاللّه، شما مطمئن باشید که هیچ کس نمیتواند یک همچو کشوری را آسیب به آن برساند.(5/6/1359)
همچنین لازم است به نگاه امام(ره) به نقش رسانهها در زمینه هدایت جامعه و مبارزه با فساد اشاره شود که میفرمایند:
« در باب نشریات، خودتان میدانید که نقش نشریات در هر کشوری از همۀ چیزها بالاتر است. روزنامهها و مجلات میتوانند یک کشوری را رشد بدهند و هدایت بدهند به راهی که صلاح کشور است و میتوانند که به عکس عمل بکنند.... باید مطالب نشریات رو به انتقاد سالم و مصلحت اندیشی و هدایت باشد».(10/3/1360)
در پایان ضروری است نگاه امام(ره) به اصلاح ساختار اقتصادی و حرکت به سمت اقتصاد اسلامی بیان کرد که در این زمینه فرمودند:
«پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههای اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایهداری غرب و اشتراکی شرق بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشهکن شدن آثار سوء و مخرب آن چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حکومت اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد. ولی با ارائه طرحها و اصولاً تبیین جهتگیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشارکت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان بزرگترین هدیه بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود
این بر عهده علماء اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام طرحها و برنامههای سازنده و در برگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت بدر آورند».(صحیفه امام، ج 20)