صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۲۲۳۱۰۹
تاریخ انتشار : ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۶
علی‌اکبر ضیائی تبیین کرد؛

شعب خارجی: تفکرات مادی‌گرایانه حزب کمونیستی ویتنام ضربات سهمگینی را بر پیکر دین وارد ساخت، به‌گونه‌ای که بسیاری از مسلمانان از اسلام تنها به اسمی از آن اکتفا کرده بودند و با آیین دینی و تعالیم حیات‌بخش اسلامی آشنایی چندانی نداشتند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) شعبه شرق آسیا، علی‌اکبر ضیائی، کارشناس مسائل اسلامی بین‌المللی منطقه شرق آسیا در یادداشتی با عنوان «راهبردهای تبلیغاتی افراط گرایان دینی در ویتنام» آورده است: فرانسه که در سال‌های 1858 تا 1883 میلادی کشور ویتنام را به استعمار خود درآورده بود، هرگز به داد مسلمانان «چام»(از اقوام مسلمان ویتنام) نرسید و برعکس این استعمار غربی با کمک بودایی‌های شمال علیه اقلیت مسلمان چام اعمال خشونت‌باری را سازماندهی کرد و به همین علت دوران استعمار فرانسوی دوران سختی برای مسلمانان چام به شمار می‌آید.
با سیطره کمونیسم در سال 1975 میلادی بر تمامی ویتنام از شمال تا جنوب، مسلمانان چام دورانی سخت‌تر از گذشته را تجربه کردند. 
نظام کمونیستی از هیچ ظلم و فشاری بر مسلمانان ویتنام کوتاهی نکرد و قبایل چام که مهم‌ترین مناطق سرسبز را برای کشاورزی در دست داشتند تحت سیطره کمونیسم به مردمی فقیر و ضعیف تبدیل شدند؛ زیرا این رژیم زمین‌های آنان را به زور تصرف کرد و آنان مجبور به مهاجرت به مناطق دور دست شدند.
رژیم کمونیستی ویتنام در تمام دوران سیطره خود بر کشور سعی کرد تا مسلمانان هرگز به مناصب مهم کشوری دست نیابند. بیشترین مهاجرت مسلمانان ویتنام در سال 1970 میلادی آغاز شد و بیش از 20 هزار مسلمان به مالزی و اندونزی و 10 هزار نفر به فرانسه، آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی و بیش از 5 هزار نفر به استرالیا مجبور به مهاجرت شدند. یکی از فجیع‌ترین کشتارهای بی‌رحمانه رژیم کمونیستی در شهر هوئه Huế اتفاق افتاد که در نتیجه آن هزاران مسلمان زنده زنده به گورهای دسته‌جمعی سپرده شدند و همه منازل آنان به آتش کشیده شد و بسیاری از مسلمانان مجبور به مهاجرت به دیگر کشورها شدند.
 قبل از این رژیم تعداد 400 مسجد در ویتنام وجود داشت که اکنون تنها 300 مسجد باقی مانده و بقیه را تخریب کرده‌اند. تفکرات مادی‌گرایانه حزب کمونیستی ویتنام ضربات سهمگینی را بر پیکر دین وارد ساخت، به گونه‌ای که بسیاری از مسلمانان از اسلام تنها به اسمی از آن اکتفا کرده بودند و با آیین دینی و تعالیم حیات‌بخش اسلامی آشنایی چندانی نداشتند. پس از بازشدن درب‌های ویتنام و تغییر سیاست‌های حکومت، مسلمانان توانستند دوباره طعم آزادی را بچشند و به فرزندان خود آیین دینی را در مدارس و مساجد آموزش دهند و هویت دینی خود را باز یابند. اما موضوع تجدید حیات فکری در میان مسلمانان همواره با چالش‌هایی روبرو است که کم و بیش در بیشتر مناطق جهان مشترک هستند و آن هجوم افکار سلفی و وهابی با حمایت کشورهایی چون عربستان سعودی است و مسلمانان فقیر این مناطق به ناچار مجبور به پذیرش کمک‌های عربستان برای ساخت مساجد و مدارس و اعزام فرزندان خود برای تحصیل در دانشگاه‌های عربستان هستند و نتیجه چنین نرمشی در مقابل وهابیت تغییر اعتقادات سنتی مسلمانان ویتنام به سمت و سوی وهابیت و جهل اهل ظاهر و اهل حدیث و تعطیلی عقل و منطق می باشد و اگر منطق و عقل سلیم بر مسلمانان حرام شود، زمینه برای بروز هر گونه تفسیر انحرافی از دین و نشأت‌گرفتن جریان‌های افراط‌گرایانه و حرکت‌های تروریستی به نام اسلام آماده می‌شود.
مسلمانان جوان چام که از آغاز سال‌های 1970 میلادی برای تحصیل به عربستان رفته و در دانشگاه‌هایی چون «ام‌القراء» و «جامعة المدینة» تحصیل کرده‌اند به سادگی تحت نفوذ افکار تکفیری قرار گرفته و به محض ورود به ویتنام زمینه را برای تفکرات وهابی آماده می‌کنند؛ زیرا آنان برای گذراندن زندگی خود چاره‌ای جز اعتماد به منابع مالی عربستان و ترویج افکار آنان برای گذراندن زندگی خود و خانواده ندارند. 
محمد عمرعلی که مفتی ویتنام بوده است، مدت زیادی را در عربستان زندگی کرده و سال‌ها نزد محدثان و فقهای مکه به تحصیل قرآن، اصول دین و زبان عربی پرداخته است، وی با ازدواج خود با یکی از دختران عرب توانست نقش زیادی در ترویج تفکرات دینی بر اساس آموزه‌های سلفی در ویتنام ایفا کند. با بازگشت وی و همسرش به ویتنام می‌بینیم که تعداد زیادی از بانوان ویتنامی از آموزش‌های دینی همسر شیخ استفاده کرده و به گرایش‌های فکری وی متمایل شده‌اند.
به عنوان مثال شیخ محمدحسین، مشاور دینی جمعیت مسلمانان ویتنام در پاریس در سال 1970م به همراه شیخ مختار داود(ساکن آمریکا) به دانشگاه اسلامی مدینه می‌روند و تحت آموزش‌های دینی عربستان قرار می‌گیرند، آنان هم‌اکنون مشغول ترویج تفکرات دینی سلفی در پاریس هستند و طبیعتا نباید از این نوع تعلیمات انتظار داشت که روح دوستی و زندگی مسالمت‌آمیز با دیگر مسلمانان و مسیحیان در کلاس‌های درس آنان ترویج شود. شیخ هادلی عثمان، رئیس جمعیت اسلامی چام در شهر سایگون (هوچی مینه کنونی) در سال 1968م به عربستان سفر می‌کند تا زمینه را برای تحصیل جوانان ویتنامی در آن کشور فراهم سازد، وی توانست دو بورسیه برای تحصیل شیخ محمدحسین و شیخ مختارداود از دانشگاه اسلامی مدینه اخذ کند.
جنگ ویتنام در سال 1975م با پیروزی شمال این کشور بر جنوب سبب شد شیخ محمدحسین  پس از فارغ‌التحصیلی از عربستان نتواند به کشور خود بازگردد، وی  به همین علت تصمیم به مهاجرت به فرانسه می‌گیرد و به آموزش کودکان و نوجوانان ویتنامی می‌پردازد. 
یک‌سال پس از ورود شیخ محمدحسین به مدینه فردی به نام محمد عیسی از ویتنام وارد دانشگاه اسلامی مدینه می‌شود و پس از فارغ‌التحصیلی به انجمن جهانی اسلام شعبه مالزی می‌پیوندد و هم‌اکنون یکی از پژوهشگران و مبلغان دینی ویتنامی ساکن مالزی است. جوانان ویتنامی از جمله هارون صالح (ساکن پاریس) و دوستش عبدالحلیم احمد و علی موسی(ساکن آمریکا) همگی از دانشگاه اسلامی مدینه فارغ‌التحصیل شده‌اند و بر اساس آموزه‌های عربستان در کشورهای مختلف مشغول به تبلیغ هستند. این افراد را شاید بتوان نخستین ویتنامی‌هایی دانست که تحت آموزش‌های عربستان به آداب و رسوم سنتی خود پشت کرده و به ترویج افکار سلفی پرداخته‌اند.   
مشکل دیگر این جوانان سلفی نداشتن روح مسالمت‌آمیز و زندگی صلح‌آمیز با مسیحیان و بودائیان و دیگر مذاهب دینی چون شیعیان است، تجربه در دیگر کشورهای عربی نیز نشان داده است که فارغ‌التحصیلان از عربستان به محض ورود به کشور خود با مسیحیان در افتاده‌ و آنان را تهدید به مرگ و اعمال تروریستی کرده‌اند و همه فرق اسلامی را متهم به کفر و الحاد کرده و تنها جریان وهابیت را فرقه ناجیه معرفی کرده‌اند. برخلاف این جریان سلفی می‌بینیم که اهل سنت ویتنام به صورت سنتی با دیگر مسلمانان از مذاهب غیر سنی همچون شیعه ارتباط دوستانه دارند و حتی میان آنها نسبت‌های فامیلی برقرار شده است و این مسلمانان در طول تاریخ خود زندگی مسالمت‌آمیزی را با دیگر اقوام بودائی و هندو تجربه کرده‌اند و به خوبی می‌دانند که جنگ‌های میان آنان و غیرمسلمانان نتیجه دخالت سیاستمداران وابسته و دول اجنبی و نظام‌های کمونیستی بوده است و کمتر مسلمان بومی نسبت به غیرمسلمان چنان نفرتی در دل دارد که او را به اعمال خشونت‌آمیز دعوت کند.
بر اساس اطلاعات به دست‌آمده از اعزام دانشجو به کشورهای دیگر به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر تعداد زیادی از جوانان مسلمان ویتنامی علاوه بر عربستان به کشورهای مصر، لیبی، مالزی و کویت اعزام شده‌اند به نحوی که با تفکرات تکفیری و افراط‌گرایانه ارتباط دارند. 
از مهم‌ترین برنامه‌های عربستان برای تغییر بافت دینی ویتنام به شرح ذیل است:
- فشار بر حکومت ویتنام برای دادن آزادی بیشتر به مسلمانان و ارتباط آنان با مهاجران مسلمان چام در خارج از ویتنام
- فشار بر حکومت ویتنام برای ایجاد ارتباط بین مسلمانان ویتنام و مؤسسات دینی عربستان، کویت وقطر
- فشار بر حکومت ویتنام برای دادن اجازه ورود مبلغان دینی عربستان به مناطق مسلمان نشین ویتنام 
- تلاش گسترده تبلیغاتی برای تبیین وضعیت مسلمانان ویتنام و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و دینی آنان از طریق شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های تبلیغاتی وابسته به عربستان سعودی
- فشار بر حکومت ویتنام از طریق سازمان همکاری اسلامی و انجمن جهانی اسلام برای خروج مسلمانان ویتنام از محاصره و بهبودی وضعیت اقتصادی و آموزشی آنان
- دادن بورسیه‌های دانشگاهی به جوانان ویتنامی تا پس از بازگشت به ویتنام مبلغان دینی عربستان در منطقه شوند
- سرمایه‌گذاری عربستان در مناطق مسلمان‌نشین ویتنام؛ زیرا در سال‌های اخیر حکومت ویتنام مشوق‌هایی را برای سرمایه‌گذاری کشورهای ثروتمند در ویتنام گذاشته و عربستان می‌تواند از این فرصت برای نفوذ در مناطق مسلمان‌نشین ویتنام و وابسته‌کردن آنان به سرمایه‌های عربستان استفاده کند. علاوه بر این شرکت‌های عربستان می‌توانند از نیروی کار ارزان ویتنام و سطح سواد بالای مردم آن کشور و ذکاوت ذاتی آنان برای رشد سرمایه‌گذاری و سود بیشتر بهره بگیرند. آمریکا و شرکت‌های بزرگ جهانی نیز از این شرایط به نفع خود استفاده و کارخانه‌های خود را به سرزمین ویتنام منتقل کرده‌اند.