به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اردبیل، امامت یکى از مسائل اساسى و زیربنایى مذهب تشیع است. امامت از دیدگاه تشیع، زعامت و رهبرى امت در امور معاش و معاد میباشد (1) که مسالهاى سیاسى - دینى بشمار میرود و از روز نخست، شیعه بر آن پایدار مانده و پیوسته در حال مبارزه با سلطههاى جور بوده است.
امام، از نظر شیعه یک رهبر سیاسى و پیشواى دینى به حساب میآید که هر دو سمت را با هم جمع کرده و هر دو جهت را عهدهدار است. شیعه از روز نخست، در تمامى حرکتها و اقدامات سیاسى خود، حتى مانند پذیرفتن زمامدارى و ولایت از جانب خلفاى وقت، از امام معصوم عصر خویش دستور میگرفتند، یا رخصت دریافت میداشتند و این بدین معنى بود که امام عصر خویش را رهبر سیاسى به حق میدانستند و امامان نیز همواره خلفا را غاصب حق خویش میشمردند.
تشکیل امت و تأسیس دولت؛ از اقدامات سیاسی پیامبر اسلام(ص)
حضرت محمد(ص)، با بدست آوردن قدرت و نیروى مردمى، دو عمل سیاسى چشمگیر انجام داد، یکى تشکیل امت و دیگر تأسیس دولت؛ پیامبر اسلام با مطرح کردن برادرى اسلامى، یک وحدت ملى منسجم و مستحکم بر پایه و اساس دین بوجود آورد که این خود یکى از بزرگترین کارهاى سیاسى او بود که با تلاش فراوان انجام گرفت و این وحدت ملى به نام «امت اسلامى» هنوز پابرجاست و از اساسیترین پایهها در جهتدهى به سیاست اسلامى به حساب میآید.
مسأله تشکیل دولت و برقرارى پیمانهاى سیاسى و انتظامات داخلى و ساختار ادارى و اجتماعى که پایهگذارى آن در عهد رسالت انجام گرفت و سپس ادامه و توسعه یافت، همگى از یک اندیشه سیاسى اسلامى برخاسته که پیامبر اکرم پایهگذار آن بوده است. همه جنگها و صلحها و قراردادهاى منعقده با قبائل و کشورها که در عهد رسالت انجام گرفت و خلفاى پس از وى بر همان شیوه رفتار مىکردند حاکى از دید سیاسى است که از شریعت اسلام نشأت گرفته و ریشه دینى و الهى دارد.
آیه ولایت؛ آیهای در شأن امیرمؤمنان على(ع)
از آیاتى که به اتفاق شیعه و اهل سنت در شأن امیرمؤمنان على(ع) نازل شده، آیه 55 سوره مائده است که به «آیه ولایت» مشهور شده است؛ در این آیه میخوانیم: «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ»، «جز این نیست که ولى شما خداست و رسول او و مؤمنانى که نماز میخوانند و همچنان که در رکوعند انفاق میکنند».
على(ع)؛ رهبر و پیشواى نیکان
در تفسیر «مجمعالبیان» در شأن نزول این آیه روایتى به این شرح نقل شده است؛ ابوذر غفارى روزى تعدادى از مردم را که به همراه جمعى از یاران رسول خدا(ص) در کنار زمزم نشسته بودند، خطاب قرار داده و میگوید: اى مردم! هر کس که مرا میشناسد که میشناسد، و هرکس که نمیشناسد من خودم را به او معرفى میکنم؛ من جندب بن جناده بدرى، ابوذر غفارى هستم، من با این دو [گوشم] شنیدم - کر شوم اگر چنین نباشد - و با این دو [چشمم] دیدم - کور شوم اگر چنین نباشد - که رسول خدا(ص) میفرمود: «على(ع) رهبر و پیشواى نیکان و کشنده کافران است. هر کس او را یارى کند یارى میشود و هرکس او را خوار و بىپناه کند، خوار و بىپناه میشود».
انفاق در حال رکوع
بدانید روزى از روزها نماز ظهر را با رسول خدا در مسجد میخواندم، مستمندى وارد مسجد شد و از مردم تقاضاى کمک کرد، اما کسى چیزى به او نداد، او دست را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا! تو شاهد باش که من در مسجد رسول خدا تقاضاى کمک کردم ولى کسى چیزى به من نداد. در همین حال على(ع) که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود، که انگشترى در آن بود، به او اشاره کرد؛ مرد مستمند نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد.
پیامبر اسلام(ص) که در حال نماز بود این ماجرا را مشاهده کرد؛ هنگامى که از نماز فارغ شد. سر به سوى آسمان بلند کرد و چنین گفت: «اى پروردگار من! سینه مرا گشاده گردان و کار مرا آسانساز و گره از زبان من بگشاى تا گفتار مرا بفهمند و یاورى از خاندان من براى من قرار داده، برادرم هارون را، پشت مرا بدو محکم کن و در کار من شریکش گردان (2) «پس قرآن ناطق را بر او فرستادى که» تو را به برادرت قویدست خواهیم کرد و برایتان حجتى قرار میدهیم، به سبب نشانههایى که شما را دادهایم به شما دست نخواهند یافت.». (3) «بار خدایا! محمد، پیامبر تو و برگزیده تو هستم، سینه مرا براى من گشاده گردان، کار مرا آسانساز و یاورى از خاندانم، على را، براى من قرار داده و پشت مرا بدو محکم کن!».
ابوذر میگوید: پیامبر خدا هنوز سخنش را به پایان نبرده بود که جبرئیل از سوى خدا بر او نازل شد و گفت: (4)«اى محمد! بخوان! گفت: چه بخوانم؟گفت: بخوان: جز این نیست که ولى شما خداست و رسول او و مؤمنانى که نماز میخوانند و همچنان که در رکوعند انفاق میکنند».
یادداشت از: ابراهیم عزیززاده- خبرنگار ایکنا
منابع:
1. علامه حلى در باب حادى عشر- فصل ششم - میگوید: «الامامة رئاسة عامة فى امور الدین و الدنیا. . . نیابة عن النبى(ص) و هى واجبة عقلا، لان الامامة لطف. . . و هو واجب(علىالله) . . .
2. سوره طه (20)، آیه 25-32.
3. سوره قصص (28)، آیه 35.
4. الطبرسى، ابوعلى الفضل بن الحسن، مجمعالبیان فى تفسیر القرآن، ج3، ص347-346؛ همچنین ر.ک: احقاق الحق، ج2: ص410-399؛ الشوکانى، فتح القدیر، ج2 ص50؛ المتقى الهندى، کنزالعمّال
5. سایتwww.ghadir.com