صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۴۳۵۷۵۷
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۳۹۴ - ۱۸:۱۰
به مناسبت سالگرد شهادت طیب رضایی/

کانون خبرنگاران نبأ: وقتی شاه علناً با روحانیت درمی‌افتد طیب که راه امام خمینی (ره) را ادامه راه امام حسین (ع) می‌بیند حُرگونه در مسیر نهضت امام خمینی (ره) قرار می‌گیرد.


به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به ایکنا، مرتضی شریعت که پدرش عبدالکریم از نزدیکان طیب رضایی بوده است به بیان مطالب و خاطراتی در مورد حر انقلاب پرداخت، وی گفت: در سال 1347 که دوران سربازی را می‌گذراندم نواری ممنوعه وجود داشت که به معرفی طیب رضایی می‌پرداخت، سخنران آن نوار دکتر حسینی از جامعه‌شناسان زمان شاه بود که به دلیل ضبط و پخش آن نوار مجبور به ترک وطن شده بود، طبق آن نوار برخلاف آنچه برخی می‌گویند طیب در سال 1295 متولد شده بود، دوران کودکی را با فراز و نشیب زیادی گذرانده بود و در 18 سالگی که اوج شیطنتش بوده است دو سال به بندر عباس تبعید می‌شود، وقتی برمی‌گردد در خیابان انبار گندم تهران حجره می‌گیرد و آنقدر در کارش پیشرفت می‌کند که به «سلطان موز ایران» معروف می‌شود.



این پیر عیار افزود: طیب رضایی هم مذهبی و هم وطن‌پرست بود لذا هم بزرگترین دسته عزاداری تهران را داشته است و هم وقتی ولیعهد به دنیا می‌آید او طاق نصرت می‌زند و برای شاه سینی اسفند می‌آورد اما وقتی شاه علناً با روحانیت درمی‌افتد طیب که راه امام خمینی (ره) را ادامه راه امام حسین (ع) می‌بیند حُرگونه مقابل شاه و در مسیر نهضت امام خمینی (ره) قرار می‌گیرد و به دلیل همراهی با قیام 15 خرداد سال 1342 زندانی می‌شود.



وی اظهار کرد: در جریان قیام 15 خرداد، طیب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی به اعدام محکوم می‌شوند لذا فرزندان این دو نزد امام خمینی (ره) می‌آیند تا کاری برایشان کند و امام خمینی (ره) تصمیم می‌گیرد برای اولین‌بار از حکومت درخواستی کند و پاکروان را می‌طلبد اما پاکروان که می‌دانسته امام (ره) چه می‌خواهد آن روز نزد امام (ره) نمی‌رود تا اینکه ساعت 5 صبح 11 آبان طیب و حاج اسماعیل را تیرباران می‌کنند و بعد از آن پاکروان نزد امام (ره) می‌رود که امام (ره) او را نمی‌پذیرند.