به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (یکنا)، نشست «زیباشناسی قرآن کریم»، دوشنبه 6 اردیبهشتماه در دانشگاه تهران با حضور بتول مشکینفام، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه الزهراء برگزار شد.
مشکینفام گفت: میخواهم سخنان خود را با این پرسش آغاز کنم که با چند شیوه میتوانیم زیباییهای قرآن را بسنجیم؟ در جواب خواهید گفت که شیوههای بسیاری وجود دارد، اما به طور معمول چند شیوه رایج ادبی، فنی و عرفانی برای بررسی زیباییهای قرآن متداوال است.
وی افزود: گاهی یک متن را در اختیار ما میگذارند و میگویند با خواندن این متن کشف کنید که نویسنده این اثر شخصیت آرامی دارد یا تندخوست؟ به این روش منهج روانشناسی میگویند. ممکن است زمانی از ما بخواهند در یک اثر وضعیت یک طبقه اجتماعی یا وضعیت زنان را بررسی کنیم که به این روش منهج اجتماعی میگویند.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا افزود: اما یکی از شیوههای رایج در بررسی قرآن، منهج فنی است در این منهج، مفسر باید 5 لایه را مورد بررسی قرار بدهد این 5 لایه عبارتند از؛ المستوی الصرفی، المستوی النحوی، المستوی الایقاعی، المستوی المعجمی و المستوی الدلایی.
وی در ادامه اظهار کرد: اگر بخواهیم بر اساس دیدگاه «سید قطب» کار کنیم باید عناصر حرکت، موسیقی، تجسیم، تشخیص، اللون و قصه را هم مورد توجه قرار بدهیم. در پژوهش سیدقطب به نظرمیرسد که «بیان تصویری» در گویش قرآن نقش محوری و بنیادی دارد و از طرفی این ویژگی در بیان و انتقال مفاهیم، قوه خیال را درگیر میکند به گونهای که ارتباط بیان تصویری در قرآن و قوه خیال در انسان در فهم و ادراک آیات اجتناب ناپذیر میشود.
وی در ادامه با اشاره به یکی از شیوههای شناسایی زیباییهای قرآن گفت: «شیوه اسلوبیه» است در این شیوه مفسر ابتدا مشخص میکند کدام جملات اسمیه و کدام فعلیه هستند. حال این سوال مطرح میشود که مشخص کردن جنس واژهها به چه درد میخورد؟ اگر جملات اسمیه باشد، دلالت بر ثبوت دارند و اگر فعلیه باشند دلالت بر تجدد؟ بعد از این باید تحلیل شود که چرا در یک سوره جملات فعلیه نسبت به جملات اسمیه بیشتر است.
مشکینفام افزود: جملات اسمیه دلالت بر ثبوت دارند و اساسا در موقعیتهایی به کار میروند که آن موقعیت ثبات و پایداری معنایی را طلب میکند. به عبارت دیگر، جملات اسمیه، در اصل برای معانی و مفاهیم ثباتی و پایداری وضع شدهاند. اما جملات فعلیه، متشکل از فعل و فاعل و یا متشکل از فعل و نائب فاعل میباشد و در اصل برای تجدد و نوشدن مفهوم و حدوث معنایی و لحظه ای بودن معنای امور در زمان محدودی وضع شده است.
وی در ادامه گفت: صرف بیان توصیفی و ارائه آمار چندان نمیتواند موثر باشد ولی اگر تحلیلی از این یافتهها ارائه شود میتواند مثمر باشد. پس یکی از شیوههای بررسی زیباشناسی قرآن بررسی اسلوب قرآن است که میتواند موضوع جالبی برای ارائه پایاننامهها باشد.
مشکینفام اظهار کرد: بحث انسجام یا همان ارتباط لفظی و معنایی یکی دیگر از روشهای بررسی زیبایی در قرآن است البته نباید از شیوههای «التفسیر بیانی» غافل شویم در این تفسیر اگر مفسر به کلمهای مانند حکیم برسد بعد از اینکه تمام مستویات 5گانه را بررسی کرد، باید حکیم را در کل قرآن بررسی کند. اما از آنجایی که این بررسی سنگین خواهد بود معمولا مفسرین 2 یا 3 مستوی را بررسی میکنند.
وی در ادامه گفت: «ایزوتسو»، با رویکرد معناشناسانه ساختار اساسی آموزههای قرآن را بررسی میکرد. ایزوتسو یک مفهوم مرکزی و چندین مفهوم پیرامونی را در نظرمیگرفت از دید او مفهوم مرکزی کلمات کلیدی قرآن است و مفهوم «کفر» را کلمه مرکزی قرآن و کذب و شرک را زیرمجموعه آن قرار میدهد اما من در مقالهای که قرار است در یکی از مجلات تخصصی در کشور مصر منتشر شود بر این دیدگاه ایزوتسو انتقاد وارد کردهام و آن اینکه کفر کلمه مرکزی قرآن نیست و این «سبیل» است که واژه مرکزی قرآن است.
وی در آخر گفت: زمانی که برای تدریس زبان عربی به یکی از کشورهای عرب زبان رفتیم «سعد مصلوح» مدرس ما بودند من آنجا به وی پیشنهاد دادم که برای بررسی تفسیر فنی باید 5 مستوی را بررسی کنیم. او به تازگی به همین نتیجه رسید، در صورتی که ما سالهای سال با این شیوه در دانشگاه امام صادق(ع) نحو را به دانشجویان درس میدادیم.