حجتالاسلام حسن ملایی، کارشناس مرکز تخصصی مهدویت، در گفتوگو با ایکنا؛ به تبیین اندیشه مهدوی مقام معظم رهبری پرداخت و اظهار کرد: یکی از نکات مهمی که جهت ورود به بحث منظومه فکری مقام معظم رهبری در موضوع مهدویت قابل اشاره است بحث نبرد دائمی حق و باطل است؛ به این معنا که انسان چون با قدرت اختیار آفریده شده است همواره بر سر یک دوراهی قرار دارد. دوراهی که باعث صعود یا سقوط او میشود. در حقیقت همه انبیای و اولیای الهی آمدهاند تا جریان حق را به حاکمیت برسانند. اراده الهی به این امر تعلق گرفته است که انسان مسیر الهی را طی کند و به کمال شایسته خودش برسد. با وجود این، لازمه اختیار انسان این است که مسیر انحرافی هم پیش روی او باشد تا بتواند مسیر خود را انتخاب کند.
وی افزود: همه اولیای الهی آمدهاند اولاً این مسیررا به انسان نشان دهند و ثانیاً با به حاکمیت رساندن جریان حق، امکان رشد را برای همه بشریت فراهم کنند. اگر شما مهدویت را از این زاویه ببینید، نه تنها آرمان همه انسانها رسیدن به نقطهای است که بتوانند در آن بستر رشد پیدا کنند، بلکه آرمان والای همه انبیا نیز چنین بوده است. مقام معظم رهبری جمله عجیبی دارند که میفرمایند: «اگر مهدویت نباشد، معنایش این است که همهی تلاش انبیاء، همهی این دعوتها، این بعثتها، این زحمات طاقتفرسا، اینها همهاش بیفایده باشد، بیاثر بماند.». ما در این جریان حرکت میکنیم و مهدویت مفسر این جریان است. جالب اینجا است که اگر کسی نگاه سکولاریسمی به دین داشته باشد، اتفاقاً مهدویت منهدمکننده این گونه تفکر است. چون مهدویت میگوید دین نه تنها باید در عرصه جامعه حضور جدی داشته باشد، بلکه باید حاکمیت را به دست بگیرد. این تفکر در مقابل اندیشهای است که اعتقاد دارد دین برای آخرت است و به دنیا کاری ندارد.
ملایی در ادامه تصریح کرد: بنای صحبتهای مقام معظم رهبری بر فطرت اصیل انسانی است. از آن سو دین نیز براساس فطرت انسانی استوار است، یعنی فطرت انسانها بر این مبناست که به عنوان یک آرمان، منتظر یک برههای از زمان هستند که جریان ظلم برچیده شود، جریان باطل کنار برود و همه افراد بر اساس تلاشها و شایستگیها رشد پیدا کنند. اساس دین هم بر همین مبنا استوار است. شما افراد و جریاناتی را میبینید که به خاطر منافع خودشان در مقابل این جریان الهی قرار میگیرند. در اینجا نبرد حق و باطل شکل میگیرد و طبیعی است که زرمداران، زورمداران و باطلپرستان نمیخواهند این جریان به سرانجام برسد. در طول تاریخ شما میتوانید این امر را ببینید. حتی اگر شما مطالعه هدفمند قرآنی داشته باشید، میبینید که قرآن کریم هم بر این مسئله گواهی میدهد.
وی در ادمه گفت: طبیعی است وقتی این مبارزه به منزلهای بعدی میرسد و جامعه حقمدار به انسجام میرسد و سنگرهای باطل را درمینوردد، جبهه باطل از همه امکانات خود استفاده میکند؛ چراکه باطل نهایتاً قرار است از بین برود. پس ناچار است برای حیات خودش از همه امکانات خودش استفاده کند برای آنکه در برابر حق، چندروز بیشتر دوام بیاورد. تقابل حق و باطل در طول تاریخ رسالت انبیا و خصوصاً خاتمالانبیا همواره جریان داشته است. پیامبر اکرم(ص) در روایتی فرمودهاند آخرین فرزند معصومم، یعنی خاتمالاوصیا، میآید و بساط باطل را به کلی جمع میکند. از این منظر، کاملاً طبیعی است که جریان حقمداری با دشواریها و تنگناهایی مواجه است که پایان آن تنگناها، روشنایی است. اکنون دقیقاً در آن تنگنا قرار داریم؛ یعنی ما افقهای روشن حاکمیت دین را که با ظهور محقق میشود آرامآرام مشاهده میکنیم. میتوان با تحلیل معرفتی به این نکته دست یافت که به ناچار در یک بازه زمانی قرار گرفتیم که هم حساسیت خاص خودش را دارد و هم فشارها مضاعف شده و هم امیدوارکننده است. این همان پیچ تاریخی است که مقام معظم رهبری بارها به آن اشاره کردهاند.
پژوهشگر مهدویت اظهار کرد: بنده تقریباً با کاوش چندساله در بیانات مقام معظم رهبری درباره مهدویت که حاصل آن کتاب «ما منتظریم» است، به یک نکته مهمی رسیدهام و آن اینکه ایشان اصلاً وارد بحث علائم ظهور نمیشوند و این نکته بسیار عجیبی است. در منظومه مهدوی مقام معظم رهبری، ایشان به فراوانی درباره شرایط ظهور صحبت کردهاند اما تقریباً هیچ مطلبی درباره علائم ظهور مطرح نکردهاند. به این خاطر که علائم ظهور به هیچ وجه در ساخت آینده ما نقشی ندارند و هیچ وظیفهای تولید نمیکنند، به خلاف شرایط ظهور که کاملاً در رخداد ظهور تاثیر دارند و برای ما تکلیفآور هستند و باید به آنها پرداخته شود. مضافا اینکه روایاتی که درباره شرایط ظهور هستند به مراتب دقیقتر هستند اما روایات علائم ظهور به مباحث کلی پرداختهاند. خیلی از مطالبی که به صورت جزئی به بیان علائم ظهور میپردازند یا در منابع دست اول نیستند و یا از اسرائیلیات هستند و یا از کتب اهل سنت نقل شدهاند. از این نظر روشن میشود اصلاً نگاه اهل بیت(ع) اینگونه نبوده است که ما وارد جزئیات شویم و از وظیفه خودمان که شناخت شرایط ظهور است غفلت کنیم.
وی در پایان گفت: در اندیشه مهدوی مقام معظم رهبری نکات فراوانی قابل طرح است. از جمله انسجام فکری که ایشان در حوزه مهدویت در طی نیمقرن دارند و اتفاقات را براساس آن تفسیر میکنند. نکته دیگر نگاه امیدوارکننده ایشان در سالهای اخیر است که از نگرش ایشان به مهدویت ناشی میشود. به نظرم اگر کسی با نظام فکری مهدویت آشنا شود نه تنها میتواند امید را در خودش تقویت کند، بلکه میتواند امید را در جامعه افزایش دهد. نکته دیگر اینکه در نظام فکری ایشان انسان منتظر کاملاً انسان فعال و پویا است و اهل جهاد همهجانبه است. نکته مهم دیگر اینکه مقام معظم رهبری مسئله مهدویت را تحلیل جامع اجتماعی میکند که تمام مسائل اجتماعی را تحت پوشش خود قرار میدهد. ایشان از بایستههای جامعه و دولت منتظر سخن میگوید که در نوع خودش کمنظیر است.
انتهای پیام