صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۱۷۵۴۶
تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۹
حجت‌الاسلام میرزایی:

گروه اندیشه ــ عضو هیئت جامعةالمصطفی(ص) با اشاره به اهمیت مرجعیت قرآن بیان کرد: آشفتگی علمی جهان اسلام و این به‌هم ریختگی سیاسی، نیاز به یک دستگاه یکپارچه معرفتی دارد که این دستگاه‌‌ معرفتی عبارت از قرآن است. مرجعیت قرآن توحیدِ مبانی و طرازها و سنجه‌های کلان اسلام است و بدون این مرجعیت، امت را در عرصه تمدن و نظریه اسلامی و معرفتی را در عرصه علم نمی‌توانیم داشته باشیم.

به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) ‌العالمیة، به طرح بحث در زمینه مرجعیت قرآن و اهمیت این مسئله پرداخت و بیان کرد: امروز در جهان اسلام، از یک وحدت نظام علمی محروم هستیم و به نوعی دستگاه‌های معرفتی، مذهب‌گرا هستند و مذاهب اسلامی دارای یک چترِ معرفتیِ بیرون از خود نیستند که یک ناقد و تحلیل‌گرِ اسلام‌شناس بتواند محتواهای این مذاهب را که در عرصه فقه و ... عرضه می‌شود به وسیله یک سنجه ارزیابی کند. بنابراین سنجه‌های برون‌مذهبی نداریم.

شأن ترازو فرامذهب است

وی تصریح کرد: مثلاً یک فرد مذهبی معتقد است که با یک شرایط خاص و به گونه‌ای می‌توان به لعن پرداخت و یا اینکه برای جهاد و چگونگی آن ملاک‌هایی را تعریف می‌کند، اما سنجه و منهج ما برای فهم درستی این مسائل اصول فقه آن مذهب است و هیچ مذهب و اصول فقه و اصول کلام مذهبی، هیچ‌وقت غیر از خود را بازتولید نمی‌کند.

میرزایی در ادامه بیان کرد: البته باید به این نکته نیز توجه داشت که نمی‌توانیم بگوییم که شیعیان و اهل سنت مثلاً روی یک نکته و اصل اشتراک نظر دارند، در نتیجه می‌توانیم این مشترکات را به عنوان مرجع و ترازو در نظر بگیریم، بلکه شأن ترازو شأن فرامذهب است.

نظریه امامت قرآنی

این عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) العالمیه تصریح کرد: در مورد فقه این گونه است که در مباحث فقهی، چیزی به نام فقه‌الاسلام و فقه‌القرآن که مشترک همه است و همه تعریفات فقهی مذاهب لزوماً تحت پوشش آن باشد و حاکمیت داشته باشد که بتوانیم تعریفات را ذیل آن اصول مشترک ارزیابی کنیم را نداریم. مثلاً اهل سنت اعتقادی به امامت ندارند و خیلی‌ها به ما اشکال می‌کنند و می‌گویند که در قرآن امت را داریم، اما امامت قرآنی را نمی‌توان اثبات کرد، اما پاسخی که به آن‌ها می‌دهیم این است که می‌گوییم نظریه امامت شیعیان در ذیل و پرتو نظریه امامت قرآنی مشروعیت پیدا می‌کند. اگر امامت قرآنی نمی‌داشتیم، امامت‌های مذهبی پایین‌دستی نیز اعتبار نداشت.

وی در ادامه بیان کرد: در حالی که در قرآن، امت و امامت را باهم داریم، اما ممکن است برخی مذاهب تأکیدشان روی امامت و برخی روی امت باشد. اما در هر صورت امامت قرآنی، امامتی است که برای امام، شان تکیه نفس، علم و ... را قائل است. لذا چند صفت اساسی برای امامت قرآنی وجود دارد، اما فقه امامتی که در برخی مذاهب دارند، در نهایت این طور است که ولی امری که در فلان کشور سلفی و وهابی زندگی می‌کند، اگر هر جنایتی انجام دهد نیز در فقه خود فتوا می‌دهند که برخورد با او جایز نیست.

از آشفتگی علمی تا دستگاه یکپارچه معرفتی

میرزایی تصریح کرد: یکی از مفتی‌هایشان می‌گوید که اگر ولی امر فاسق باشد، حق مواجهه با او را نداریم و فقط باید او را نصیحت کنیم. وقتی مرجعیت قرآنی از جریان دانش، علم و عمل خارج شود، حاکمیت علمی به سمت خرده‌مذهب‌ها می‌رود؛ لذا این آشفتگی علمی جهان اسلام و این به‌هم ریختگی سیاسی، نیاز به یک دستگاه یکپارچه معرفتی دارد که این دستگاه‌‌ معرفتی عبارت از قرآن است. در واقع اهل سنت نمی‌توانند از صحیح مسلم، به عنوان کتابی که همه باید آن را قبول داشته باشند، استفاده کنند. مرجعیت قرآن توحید مبانی، ترازها و سنجه‌های کلان اسلام است و بدون این مرجعیت، امت را در عرصه تمدن و نظریه اسلامی و معرفتی را در عرصه علم نمی‌توانیم داشته باشیم.

وی در ادامه افزود: تمام مقدمات و تمهیدات تئوریکی این مطب را در دسترس داریم، اما مواجهه با وضع فعلی یا مطرح کردن حرفی بر خلاف روح حاکم بر مذاهب زمان‌بر است و باید آرام‌آرام مورد پذیرش قرار گیرد. اگر بنیاد این انقلاب که امام خمینی(ره) رهبری آن را بر عهده داشت، قرآن کریم نبود، این انقلاب محقق نمی‌شد و عملاً امام قائل به حاکمیت قرآن بودند و دعوت به قرآنی که می‌کردند، از پر‌رنگ‌ترین بحث‌های ایشان بود.

میرزایی در ادامه با تأکید بر اینکه آیات قرآن نیز بر جامعیت این کتاب تصریح دارند، گفت: برای نمونه در این زمینه می‌توان به آیه «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ» اشاره کرد که البته ممکن است مراد همه جزئیات نباشد، اما در هر صورت اصل مسلم وجودی علمی و دانشی برای جامعه در قرآن است و در جای دیگر، این اصول را نداریم. همچنین هدایتی که علامه طباطبایی ذیل این آیات بدان اشاره کرده نیز شامل هدایت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و تمدنی می‌شود. بنابراین هدایت، مقوله صرفاً عقیدتی و فردی نیست.

ظرفیت برون‌رفت قرآن از گمراهی‌های دانشی 

وی با بیان اینکه انسانِ امروز در گمراهی‌های دانشی و عینی گرفتار شده است و قرآن ظرفیت برون‌رفت انسان از این بحران است، اظهار کرد: همچنین فرمود «قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبِينٌ»، وصف نور و هدایت که در این آیه آمده و همچنین اقومیتی که در آیه «إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یهْدی لِلَّتی هِی أَقْوَمُ» بدان اشاره شده است، به نظام‌های کلان برمی‌گردد و قرآن قوام‌بخش‌ترین مبانی و بنیان‌های مرصوص زندگی را ارائه می‌دهد، اما باید توجه داشت که تمسک به جزئیات قرآن ما را به چنین جایگاهی نمی‌رساند، بلکه قرآن دارای یک پیکره واحد و منسجم است که قابلیت اجرا در عرصه‌های کلی را دارد.

وی در پایان بیان کرد: قبل از اینکه به قواعد کلی قرآن تسلط داشته باشیم، ورودمان به استنباط‌ها نیز ناکارآمد است و مرجعیت قرآن زمینه‌ساز تمسک همه عالمان است که بتوانند نظام‌های فرعی‌تر را ایجاد کنند.

یادآور می‌شود، حجت‌الاسلام میرزایی این سخنان را در برنامه ضیافت، که شب گذشته، 17 خرداد، از شبکه چهارم سیما پخش شد بیان کرد.

انتهای پیام