صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۳۱۱۵۹
تاریخ انتشار : ۰۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۳۷

گروه اندیشه ــ پنجاهمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «مشرق موعود» شامل 15 مقاله علمی منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ پنجاهمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «مشرق موعود» ویژه تابستان 1398 به صاحب‌امتیازی موسسه آینده روشن (پژوهشکده مهدویت) منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «بازخوانی آموزه انحصار امامان در دوازده نفر»، «چالش استعجال در عصر غیبت»، «بررسی امکان تعیین وقت ظهور»، «حکم فقهی توقیت»، «بررسی انگاره‌های واقفی در روایات غیبت»، «تحلیل مقوله یأس در عصر غیبت با تاکید بر عوامل پیشگیری و درمان آن»، «آسیب‌شناسی جریان شریعت‌گرای سنتی در مواجهه با روایات منع قیام در عصر غیبت»، ««انتظار مطلوب»، رهاورد تعامل عقل و احساس؛ نقدی بر رویکرد احساسی در مسئله مهدویت»، «بررسی سندی روایت امام هادی‌(ع) در معرفی مادر امام مهدی‌(عج)»، «پدیداری شعور و معرفت عامه، به مثابه مقدمه استقرار حکمرانی عدل معصوم(ع)»، «تبیین و تحلیل کارکرد اندیشه موعودگرایی در فرآیند فرهنگی _ تمدنی دولت صفویه»، «مفهوم، جایگاه و بازتاب انتظار و اهداف بازگشت مسیح‌(ع) در میان مسیحیان کاتولیک»، «واکاوی مولفه‌های قدرت نرم در آموزه‌های مهدوی»، «ارتباط سوره اسراء با مهدویت و نقد و بررسی آراء مفسران فریقین در مصداق‌یابی»، نقش پلیس در هموارسازی مسیر حرکت به سوی تمدن زمینه‌ساز ظهور».

امکان تعیین وقت ظهور

در چکیده مقاله «بررسی امکان تعیین وقت ظهور» می‌خوانیم: «در مقاله حاضر تلاش شده تعیین وقت ظهور از دو منظر مورد بررسی قرار گیرد: یکی از منظر زمان‌مند بودن آن و اثبات این که ظهور از آن‌جا که پدیده‌ای اجتماعی است هم زمان دارد و هم زمان مشخص و نهایی دارد و هم زمان شناور و متغیر. منظر دیگر، به علم به زمان ظهور باز می‌گردد و این‌که آیا می‌توان زمان ظهور را به دست آورد؟ از نظر ثبوتی، پاسخ این پرسش، مثبت است و از نظر اثباتی _ با روش تحلیلی و کتابخانه‌ای _ ابتدا روایات موجود در این زمینه استقصاء شد و بیست و یک روایت استخراج و در پنج عنوان دسته‌بندی گردید. نتیجه روایی بحث این شد که اولا علم به زمان ظهور امکان ندارد. ثانیا توقیت، به خودی خود حرمتی ندارد و حرام بودنش در صورتی است که مستند به اهل بیت‌(ع) یا از روی هوی و هوس باشد وگرنه دلیلی بر حرمت کذب خبری در دست نیست. در پایان، به دو پرسش مطرح درباره روایات باب نیز پرداخته شده که براساس آن عدم امکان دست یافتن به زمان ظهور در راستای طرح کلی خداوند متعال و توقیت‌های اهل بیت‌ نیز ناظر به زمان گذشته است گو آن‌که از لحن بیان آنها اطلاعی در دست نیست.»

آسیب‌شناسی جریان شریعت‌گرای سنتی در مواجهه با روایات منع قیام

در طلیعه مقاله «آسیب‌شناسی جریان شریعت‌گرای سنتی در مواجهه با روایات منع قیام در عصر غیبت» چنین آمده است: «در گونه‌شناسی روحانیت شیعی در مواجهه با دین و معرفت دینی از دو جریان شریعت‌گرایان سنتی و عقل‌گرایان تمدن‌ساز می‌توان یاد کرد. جریان شریعت‌گرای سنتی از جهت معرفت‌شناسی دینی فارغ از برخی محسنات، با آسیب‌ها و چالش‌های فراوانی نسبت به جریان عقلانیت تمدن‌ساز برخوردار است. جمود بر ظواهر آیات و روایات، فروکاستن جایگاه عقل و ارزش معرفت‌شناختی آن از جمله مهم‌ترین آسیب‌های کلان این جریان به حساب می‌آید. در مسئله مهدویت چالش مذکور جدی‌تر خواهد بود. هم به جهت روش‌شناسی و معرفت‌شناسی و هم به جهت بعد عملی و جامعه‌سازی، مهدویت‌پژوهی جریان یادشده با داعیه پایبندی به مهدی باوری با مشکل اساسی روبه رو خواهد بود. مهم‌ترین دلیل قائلین به این جریان در عصر غیبت وجود پاره‌ای از روایات مبنی بر عدم قیام در دوره غیبت است. ارائه نکردن طرح و الگویی مشخص و عملی در عصر غیبت برای حضور احکام اجتماعی دین، انفعال در برابر جریان مدرنیسم و تمدن غرب، عدم آینده‌نگری، محافظه‌کاری در برابر جریان‌های مخالف دین و ارزش‌های دینی از جمله مهم‌ترین آسیب‌های آن به جهت پذیرش روایات منع قیام در عصر غیبت است. در مقابل جریان عقلانیت تمدن‌ساز از نقشه عملیاتی در عصر غیبت برای احکام اجتماعی دین، واکنش در برابر تمدن غرب، آینده‌نگری و پی‌ریزی برای تمدن نوین اسلامی جهت زمینه سازی ظهور حضرت حجت‌ سخن می‌گوید. هدف تحقیق پیش رو آسیب‌شناسی جریان شریعت‌گرای سنتی در مواجهه با این دسته از روایات است که نتیجه آن نفی این مدل از مهدویت‌پژوهی و در قبال آن اثبات جریان بدیل یعنی عقلانیت تمدن‌ساز است. روش تحقیق توصیفی _ تبیینی و با رویکرد تحلیل انتقادی خواهد بود.»

«انتظار مطلوب»، رهاورد تعامل عقل و احساس

در چکیده مقاله ««انتظار مطلوب»، رهاورد تعامل عقل و احساس؛ نقدی بر رویکرد احساسی در مسئله مهدویت» می‌خوانیم: «مسئله مهدویت که در انتظار متجلی شده به عنوان یکی از آموزه‌های اصیل اسلامی در معرض آسیب‌هایی از جمله آسیب‌های معرفتی، فرهنگی و اجتماعی است. یکی از این آسیب‌ها غلبه یکی از دو عنصر عقل و احساس _ به ویژه احساسات _ در این زمینه است؛ رویکرد احساسی در مسئله مهدویت و انتظار، منجر به بی توجهی به عمق این آموزه اصیل و تحریف حقیقت انتظار خواهد شد. رویکرد احساسی محض، مسئله انتظار را خلاصه در یک نوع ظاهر‌گرایی و گرفتار آمدن در دام خرافات، رویاپردازی و مسئولیت‌گریزی می‌سازد و فرد و جامعه را از دریافت پیام اصیل مهدویت که توام با اخلاق، معرفت اصیل و یک نوع عمل‌گرایی دین‌مدارانه است دور می‌سازد. در این مقاله با بررسی نقش تعاملی عقل و احساس در فهم، توصیف، تحلیل، تبلیغ و در نهایت پای‌بندی عملی به این آموزه برخی از آسیب‌های موجود در این زمینه را مورد توجه قرار خواهیم داد. این آسیب‌ها در نوع دیدگاه‌ها در تفسیر منابع و آموزه‌های معرفتی از مسئله مهدویت، در مسئولیت‌شناسی افراد در جامعه منتظر و نوع عملکرد آ‌ن‌ها را نشان می‌دهد. غلبه احساسات و عدم توجه به رویکرد تعاملی عقل و احساس زمینه بسیاری از تحریفات، کج‌فهمی‌ها و اقدامات نامناسب در جامعه دینی است که در هفت محورد در این مقاله ارائه شده است.»

شعور و معرفت عامه، به مثابه مقدمه استقرار حکمرانی عدل

در آغاز مقاله «پدیداری شعور و معرفت عامه، به مثابه مقدمه استقرار حکمرانی عدل معصوم(ع)» چنین آمده است: «واضح است که ظهور امام عصر(عج)، صرفا ظهور یک رهبر نیست؛ بلکه ظهور کمال ارزش‌های اخلاقی در میان جامعه منتظران است. به عبارت بهتر، ظهور موعود دارای ابعادی است که از آن جمله می‌توان به بارز شدن شعور یا به تعبیری، ظهور شعور، در میان جامعه منتظران اشاره کرد. این مهم، لازمه ظهور و استقرار حکمرانی حق‌مدار و عدل محور امام زمان(عج) به حساب می‌آید؛ چرا که ظهور، به معنای آشکار شدن و نمایان شدن است و ظهور شعور، یعنی بارز شدن شعور، فهم و درک عمیق پیروان از منطق رفتاری و سیره عملی امام معصوم(ع). در همین امتداد است که تاکید می‌شود: حکمت خداوند متعال و اتمام حجت او بر ابناء بشر، در برخورداری از نعمت حاکمیت معصوم(ع)، منوط به «قیام جامعه منتظر برای ارتقاء میانگین سطح شعور و آگاهی اجتماعی‌» است‌؛ تا از این طریق، با شکل‌گیری جامعه صالحان‌، شرایطی فراهم آید که مردم‌سالاری در آن جامعه ، منتج به واگذاری حکومت به ولایت حق مدار معصوم(ع) گردد. این مطالعه، با تامل بر سوالاتی درباره عوامل موثر بر استقرار حکومت عدل معصوم(ع) «و شرایط ضروری برای حفظ و پایداری آن‌» انجام شده است و در این بین، به ثبات سنت معصوم(ع) و عدم وجود تفاوت میان سیره معصومین (ع)، تاکید می‌شود که اگر در گذشته شرایطی فراهم شده است که موجب اهتمام پیامبر اکرم(ص) به استقرار حکومت عدل گردیده‌، تکرار این شرایط، سبب بروز رفتار مشابهی در میان سایر معصومین(ع) خواهد شد. وجود دلالت‌های صریح در کلام و سیره معصومین(ع) نشان از ضرورت وجود یارانی ذی‌شعور و صالح و جامعه‌ای همراه، به منظور تشکیل حکومت عدل دارد؛ وجود یارانی آگاه و مخلص که شایستگی ملازمت و همراهی با معصوم را داشته باشند. بنابراین، سکوت امام علی(ع) و سپس قیام ایشان برای اجرای عدالت‌، صلح امام حسن(ع) و قیام امام حسین (ع) و سنت سایر ائمه اطهار(ع)، همگی بر یک منطق واحد استوار است؛ مبنی بر این‌که ، شعور پیروان، شرط ضروری برای استقرار و پایداری حکومت عدل معصوم(ع) است. در این میان، نقش محوری علماء ربانی به منزله پیروان خاص معصوم(ع)، در ارتقاء سطح بلوغ اجتماعی و شعور و آگاهی آحاد جامعه، قابل توجه است.»

بازتاب انتظار و اهداف بازگشت مسیح (ع) در میان مسیحیان

در طلیعه مقاله «مفهوم، جایگاه و بازتاب انتظار و اهداف بازگشت مسیح (ع) در میان مسیحیان کاتولیک» می‌خوانیم: «انتظار منجی، مفهومی مشترک در آموزه‌های ادیانی خصوصا ادیان الاهی است که ضمن برخورداری از اصالت در کتاب مقدس آنان در میان پیروان شان نیز بازتاب اعتقادی و عملی دامنه‌داری داشته و دارد. در سنت مسیحی به عنوان یکی از ادیان ابراهیمی نیز انتظار بازگشت دوباره منجی موعود، مفهومی کتاب مقدسی و انجیلی و زیربنای یک الاهیات فرجام‌شناسانه است که عیسی مسیح محور آن است و بازتاب آن در جای جای الاهیات و اخلاق مسیحی کاملا مشهود است؛ این که یک مسیحی منتظر باید به عیسی اقتدا کند و خود را شبیه او سازد تا بعد از داوری نهایی در ملکوت الاهی هم نشین او باشد، شاه‌بیت و غایت زیست اخلاقی و منتظرانه مومنان مسیحی است. این مقاله درصدد است با مراجعه به متون کلاسیک و معتبر در سنت مسیحیت کاتولیک به عنوان اصلی‌ترین شاخه مسیحیت، بازتاب‌ها و غایت این اعتقاد را در اعتقادات و حیات ایمانی کاتولیک‌ها بکاود و از این رهگذر ضمن مراجعه مستقیم به منابع معتبر نزد آنان، ادبیاتی علمی جهت به کارگیری در مباحث تطبیقی و بین‌الادیانی تاسیس و نیز مسیری بدون ابهام برای گفت‌وگوی کاربردی میان پیروان ادیان پی‌ریزی نماید.».

انتهای پیام