صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۳۵۵۸۱
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۳۱
دربرنامه «مناظره» مطرح شد:

برنامه مناظره این هفته ماه با موضوع «روشهای ستاد تنظیم بازار در کنترل قیمت» با حضور معصومه آقاپور علیشاهی، نماینده مجلس اسلامی و محمدرضا کلامی مدیر کل دفتر برنامه‌ریزی تامین، توزیع و تنظیم بازار وزارت صنعت به عنوان موافقان قیمت گذاری دستوری و سید مصطفی صفاری استاد دانشگاه و علی میرزاخانی اقتصاددان به عنوان مخالف این سیاست به روی آنتن رفت .

به گزارش ایکنا، طبق نظرسنجی که در شب گذشته مناظره انجام شد ،92/29 درصد بینندگان مخالفت قاطع خود را با قیمت گذاری دستوری و عدم موفقیت برنامه های ستاد تنظیم بازار در مهار تورم اعلام کردند.
محمدرضا کلامی مدیر کل دفتر برنامه‌ریزی تامین ، توزیع و تنظیم بازار وزارت صنعت در سه دقیقه اول برنامه گفت: در ستاد تنظیم بازار چهار حلقه اصلی به عنوان مولفه های دنبال کننده وجود دارد: 1. تامین : از محل تولید داخلی و بخشی نیز از واردات برای تعادل عرضه و تقاضا تلاش می شود که دچار کمبود نشویم.
2. توزیع :در زمان های مختلف وظایف مربوط به توزیع انجام می شود که وقتی منابع دچار کمبود می شود به چشم می آید .
3.بازرسی و نظارت :حلقه ای از سیاست هاست که تلاش می کند متناسب با نیاز مردم منابع تامین شوند.
4.اطلاع رسانی: در یک فضای مناسب بتوانیم با مردم و رسانه ها گفتگو کنیم و با تبادل اطلاعات بازار آرامی خواهیم داشت.
وظیفه ستاد مهار تورم نیست بلکه جلوگیری از گرانی است یعنی اگر عرضه و تقاضا دچار مشکل شد گران فروشی اتفاق نیفتد.
تورم همان گرانی نیست.
علی میرزا خانی گفت :تصور عموم بر این است که تمرکز ستاد تنظیم بازار بر روی تمام کالاهاست ، در این راستا سوالاتی بوجود می آید که اگر ستاد وجود نداشت چه اتفاقی می افتاد؟ قیمت در چه وضعیتی بود ؟
بنابراین به این نتیجه میرسیم که اشکال در ستاد تنظیم بازار نیست، اشکال در نوع سیاست گذاری برای کنترل قیمت هاست و مسئولیت مهار تورم قیمت ها و مهار تورم به عهده بانک مرکزی است.
معنی و مفهوم تورم و گرانی معلوم نیست ، تورم فقط از طریق خلق پول و بانکهاست و به دنبال آن گرانی پدید می آید .
فساد اقتصادی حاصل قیمت گذاری دستوری است.
سید مصطفی صفاری در تکمیل صحبتهای میرزا خانی افزود : ما هر زمان در اقتصاد تفاوت قیمت دستوری و مکانیزمی را داشته باشیم ، فساد بوجود می آید. اکنون نیز در شرایطی هستیم که وارد جنگ اقتصادی شده ایم و در اکثر کالا ها 50 درصد به قیمت کالا ها اضافه شده است.
ستاد تنظیم ناموفق است.
میرزا خانی در خصوص عملکرد ستاد تاکید کرد : ستاد تنظیم بازار اگر اشتباه هم عمل نکند و درست عمل کرده باشد ، باز هم ناموفق است ، علت چیست ؟ دلیل این است که از تجربیات دنیا استفاده نمی شود ، کجای دنیا از این روش برای قیمت گذاری و کنترل قیمت ها استفاده می کنند؟
در همه دنیا تورم به بانک مرکزی مربوط می شود و مسئول بانک مرکزی است و عدم ساست های درست همه و همه به تولید داخلی ضربه خواهد زد.
ستاد به دو روش می تواند بازار را تنظیم کند : 1. قیمت گذاری دستوری 2. اهرم واردات یا همان استفاده کردن از دلارهای نفتی
در قیمت گذاری دستوری اگر هدف کنترل بازار است ، باید نظارت بر روی تک تک مغاره ها وجود داشته باشد و از آنجا کنترل شود که چندان امکان پذیر نیست و قیمت هایی که به مردم ارائه می شود صحیح و ثابت باشد .
و اما در مورد دوم و استفاده از دلار های نفتی ، کالاهای وارداتی را وارد بازار میکنیم تا کاهش قیمت داشته باشیم اما باید به این نتیجه برسیم که علت شکست ها بررسی شود و تکرار نشود.
جنگ روانی در ایران حاکم است.
معصومه آقاپور علیشاهی : اهداف و تجارب کل دنیا در خصوص کنترل قیمت ها درایمن سازی و مدیریت کالای اساسی خلاصه می شود .در اسفند 96 و اردیبهشت 97 دچار بحران سیاسی و اقتصادی هدفمند شدیم ، در خرداد 97 به اجبار وارد جنگ روانی شدیم که تبعات ویران کننده ای دارد اما به ظاهر سادست، یک تقاضای مازاد بوجود آمد و به یکباره این جنگ به ما تحمیل شد. در تهیه مواد اولیه ، تهیه کالاهای ضروری و اساسی و در زمینه عرضه و تامین دچار مشکل شدیم که در این خصوص باید ایمن سازی صورت میگرفت ، در بخش توزیع نیز هنوز اشکالاتی وجود دارد و هنوز سنتی عمل میکنیم اما در واقع همین الان نیز در رابطه با تبعات جنگ روانی ، در خصوص برخی کالا ها و تنظیم بازار هزینه پرداخت می‌کنیم. ما باید بپذیریم که جنگ روانی همچنان وجود دارد.