صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۷۴۰۸۹
تاریخ انتشار : ۰۵ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۷
آیت‌الله هادوی تهرانی:

گروه حوزه‌های علمیه ــ استاد حوزه علمیه گفت: حکمت دانشی است که از استحکام برخوردار است؛ یعنی هر چه که انبیاء مرسل و رسولان الهی در حوزه تکوین و اعتباریات، بیان می‌کنند، استوار است و در آن لغزش و سستی و نقصی وجود ندارد و اگر بشر به آن تمسک کند، اختلافات اصولی آنان از بین می‌رود.

به گزارش ایکنا، آیت‌الله مهدی هادوی تهرانی، امروز، 5 بهمن‌ماه در ادامه تفسیر سوره مبارکه زخرف گفت: از آیه 57 سوره زخرف به داستان حضرت عیسی(ع) و عکس‌العمل کفار قریش در این زمینه اشاره شده است؛ در آیه 63  فرموده است که «وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ»؛ یعنی زمانی که عیسی با نشانه‌های آشکار آمد، خطاب به مردم فرمود من همراه با حکمت برای شما آمده‌ام.

وی افزود: حکمت، امر و دانشی است که از استحکام برخوردار است؛ یعنی هر چه که انبیاء مرسل و رسولان الهی چه در حوزه تکوین و اعتباریات، بیان می‌کنند استوار است و در آن لغزش و سستی و نقصی وجود ندارد.

این استاد حوزه علمیه با بیان اینکه عیسی(ع) فرمود من برای شما حکمت آورده‌ام که استوار است، تصریح کرد: بنی اسرائیل گرفتار فرقه‌های مختلف در تفسیر تورات شده بودند و عیسی فرمود من حکمت آورده‌ام تا اختلافات شما که مستحکم و مبتنی بر علم نیست و بر ظنیات بنا شده را کنار بگذارید و دست از اختلاف کشیده و مرا تبعیت کنید؛ البته دعوت به این تبعیت هم در واقع تبعیت از خداست. چون انبیاء از خود چیزی ندارند، همان طور که خدا فرمود عیسی بنده‌ای از بندگان است که ما به او حکمت و علم و نبوت دادیم.

آیت‌الله هادوی تهرانی افزود: این داستان، داستان همه انبیاء است؛ یعنی هرچه آورده‌اند، استوار است و اگر به آن تمسک کنیم، در این صورت اختلافات زیادی در اصول رفع خواهد شد. البته برخی برداشت‌ها و تفسیرهای فرعی همچنان باقی می‌ماند، ولی اختلافات اصلی کنار می‌رود.

استاد حوزه علمیه اظهار کرد: تقوای الهی هم همین است که وقتی انبیاء اعم از عیسی و موسی و نبی اعظم آن دانش مستحکم را آوردند، مردم باید بپذیرند و از این انبیاء اطاعت کرده و راهی که آنان رفتند، بروند که اگر این طور بشود، بعضی از اختلافات تبیین خواهد شد.

وی با بیان اینکه در واقع بخش اصلی اندیشه‌ها مانند اصل توحید، نبوت، معاد و توحید ربوبی و ... با اطاعت مردم از انبیاء رفع می‌شود، اضافه کرد: در این‌ها نباید اختلافی باشد. البته در جزئیات و فروع، تفاوت هست که نتیجه اختلاف در برداشت‌های بشری است، زیرا بشر از برداشت و تفاسیر مبرا نیست.

هادوی تهرانی اضافه کرد: اصول فقه شیعه که غنی‌ترین اصول فقه است، رشد و توسعه  زیادی شاهدیم که در هیچکدام از مذاهب دیگر وجود نداشته است، با وجود اینکه شیعه در دوره طولانی از حضور معصوم برخوردار بود و نیاز ما به دانش اصول متاخرتر از سایر مذاهب بوده است.

استاد حوزه تصریح کرد: نکات ظریفی که در اصول شیعه بیان شده، در هیچ مذهبی وجود نداردو از جمله در بحث جمع میان حکم ظاهری و واقعی که شیعه به آن مفصلا پرداخته است و بیانگر آن است که برداشت‌های بشری واین مستنداتی که برخی از آنها مطابق واقع هم نیست، وجود دارد و اشکالی هم ندارد.

وی گفت: شیعه این بحث را باز کرد که با این فرض(برداشت‌های ظاهری) آیا امکان دارد که شارع، ما را به حکم ظاهری متعبد کرده باشد، در حالی که واقع، حکم دیگری است؟ این مباحث بیانگر آن است که اختلافات و اشتباهات پیدا می‌شود، اما این اختلافات و اشتباهات اگر در چارچوب اصول قرار بگیرد و حتی مطابق واقع هم نباشد، حجت است و می‌توان در قیامت به آن احتجاج کرد.

انتهای پیام